به اعتقاد من یکی از چالشهای جامعه امروز ایران نمایان شدن برخی ازمؤلفههای جامعه رانت محور است. وقتی از جامعه رانتی صحبت میکنم منظورم جامعهای است که افراد بهدنبال پولدار شدن سریع، رشد جهشی، بهدست آوردن ثروت بدون تلاش و کوشش، گرفتن پستهای مدیریتی بدون دانش و تجربه، کمکاری و کار نکردن و پایین آمدن بهرهوری و مسائلی از این دست که پرداختن به همه آنها در این یادداشت کوتاه میسر نیست. این درحالی است که تنها در یک جامعه تولید محور است که نیرویهای تولیدی کرامت دارند. حرکت رو به جلو به همراه قدرتمند شدن در جامعه تولید محور اتفاق میافتد و در چنین جامعهای تولید و کارگر شرافت دارد.
مقام معظم رهبری درپیام نوروزی خود خطاب به مردم ایران، سال 1397 را سال حمایت از کالای ایرانی نامیدند و تأکید کردند سیاستهای اجرایی و عملکرد مسئولان دولتی و حکومتی باید به سمت تحقق این موضوع باشد. از این منظر میتوان گفت که حمایت از کالای ایرانی در جامعه تولید محور محقق میشود. جامعهای که تولید دانش، تولید فکر، تولید کالا، تولید فرهنگ خلاق داشته باشد آنگاه کالای با کیفیت هم تولید میکند و مردم آن مصرفکننده کالای تولید داخل نیز میشوند. مردم در یک جامعه رانتی طبق یک ذائقه و در جامعه تولید محور با ذائقهای دیگر مصرف میکنند. بنابراین باور من این است که پیش نیاز رشد جامعه ایران، بزرگ شدن کیک اقتصاد و تولید و مصرف کالای ایرانی شکلگیری یک جنبش اجتماعی جامعه تولید محور است.
واقعیت این است رشد و توسعه کشور بدون افزایش مصرف کالاهای داخلی پایدار نخواهد بود بنابراین باید حمایت همه جانبه از کالای ایرانی، تولیدکنندگان، کار آفرینان و سرمایهگذاران در جامعه صورت گیرد. پشتیبانی از تولید ملی و کالای ایرانی بهمنزله حمایت از اشتغال، سرمایه، کار و کارگر ایرانی است. کارگر ایرانی زمانی در جامعه حرمت پیدا میکند که تولید ایرانی در چنین جامعهای شکل گرفته باشد. ارج و کرامت کارگر ایرانی در یک جامعه تولیدمحور نه مصرفی معنا و مفهوم پیدا میکند. برای حمایت از کالای ایرانی باید فعالیتهای گسترده فرهنگی و اجتماعی در کشور صورت گیرد تا مصرف کالای داخلی در جامعه به یک فرهنگ عمومی تبدیل شود. از علل مهم تعطیلی برخی از کارخانجات، ریزش نیروی انسانی و تولید با ظرفیت پایین، تکنولوژی قدیمی، بدهیهای زیاد، تسهیلات مالی، ضعف مدیریت، نبود بازار فروش مناسب ودپوی کالا در انبارها هستند که باید برای مواجهه با هرکدام از آنها سیاست مناسب و کارآمد داشته باشیم. ما نمیخواهیم مردم را محکوم کنیم به مصرف کالای بد، بنابراین وظیفه داریم هم کمک کنیم قیمت تمام شده کالای ایرانی ارزانتر ور قابتیتر بشود و هم تکنولوژی بهتری بیاید و کیفیت آن ارتقا یابد.
البته در این مسیر باید دقت کنیم که نقش فروش و بازاریابی در چرخه تولید بسیار پر رنگ و مهم است، لذا لازمه رونق بازار فروش مبتنی بر این است که کالا از مطلوبیت لازم به جهت استاندارد، کیفیت، مرغوبیت، قیمت و خدمات پس از فروش مناسب برخوردار باشد. از سوی دیگر جدا از ترویج مصرف کالاهای داخلی و پرهیز از مصرف کالاهای مشابه خارجی، افزایش قدرت خرید مردم با ارائه کارتهای مصرف کالاهای ایرانی، جلوگیری از قاچاق و واردات بیرویه، همه و همه در تحقق بخشی شعار سال مؤثرند. همین جا باید متذکرشوم سبقت مزد از تورم، جزء سیاستهای راهبردی دولت و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در جهت حمایت از کارگران و بازنشستگان است که در 5 سال گذشته با حمایتهای ویژه رئیس جمهوری محترم محقق شده است.
در ایام تعطیلات نوروزی که برای افتتاح طرحهای عمرانی رفاهی به استانهای بوشهر و فارس سفر کرده بودم، در دیدار با کارگران و صنعتگران موجی از امیدواری برای افزایش ظرفیتهای اشتغالزایی در صنایع داخلی و حمایت از کالاهای ساخت داخل را شاهد بودم. این امید، سرمایه حرکت ماست. باید جامعه بویژه کارگران و صنعتگران امید به آینده داشته باشند، امید به پیشرفت، امید به حرکت به سمت تحقق جامعهای با رفاه بیشتر.