مروری بر فضای رسانه ای کشور به خوبی نشان می دهد اکثر رسانه های دولتی خارج از چرخه افکار عمومی اند و کمتر می شود که مطالب آنها در گفتگوهای عمومی وارد شود و اثر بگذارد.
کامبیز نوروزی در یادداشتی با عنوان "زور"نالیسم یا ژورنالیسم به نقد رفتار مالکان برخی رسانه های دولتی پرداخته است.
به گزارش جماران ، در یادداشت این روزنامه نگار و مدرس حقوق رسانه آمده است:
مشکل نشریات وابسته به دولت در ایران ، مالکیت دولتی نیست . مشکل اصلی آنجا رخ می نماید که مدیران دولتی درک درستی از "ژورنالیسم " ندارند . در بسیاری موارد ، تصورشان این است که انتشار یک نشریه یا اداره یک خبرگزاری کار ساده ای است . کافی است که از اینور و آنور اخباری جمع آوری شود . از چند نفر هم مصاحبه و یادداشتهایی گردآوری شود . بعد آنها را خیلی "خوشگل" بریزند روی کاغذ یا توی سایت و بدهند دست مردم .
کمتر پیش می اید که یک مدیر دولتی بتواند سختی ها و پیچیدگی ها و ظرافتها و تخصص های ژورنالیسم را درک کند و بگذارد رسانه متعلق به سازمانش با حفظ استقلال و رعایت اصول حرفه ای روزنامه نگاری کار کند .
گاهی ممکن است آن مدیر خودش متوجه باشد ولی مقام مافوقش متوجه نباشد و با فشار بر او توقعات غیر حرفه ای را اعمال کند.....
شاید فقط روزنامه همشهری در زمان پایه گذاری اش در زمان غلامحسین کرباسچی یک استثنا بود که با قویترین گروه حرفه ای به سرپرستی احمد ستاری شروع به کار کرد و نقطه تحول بزرگی در روزنامه نگاری کشور شد . همین روزنامه بعد از کرباسچی و با آمدن احمدی نژاد ، در اجرای خواسته های شهرداران بعد از کرباسچی ( خصوصاً احمدی نژاد و و بدتر از او قالیباف) مستمراً سقوط کرد و همه سرمایۀ حرفه ای این روزنامه را هدر داد.
معمولاً مهمترین رسالتی که یک مدیر دولتی برای رسانه متعلق به سازمانش قائل است این است که ان روزنامه ویترین خود او بشود و موجب شود او بیشتر در سمتش باقی بماند یا اگر شد سکّوی پرتاب آن مدیر به مدارج بالاتر شود . اصولی مانند استقلال روزنامه نگار و گردش آزاد اطلاعات و حرفه ای گری ژورنالیستی دغدغه این قبیل مدیران نیست. اغلب مدیران دولتی حتی می خواهند به ژونالیسم هم "زور" بگویند.
اینها متوجه نیستند که کاغذ نشریه و صفحه کامپیوتری یک سایت ، مثل هرکالای دیگری وقتی بنجل شد و نیاز مخاطب را برطرف نکرد ، خریداری پیدا نمی کند . آن قدر هم که خریدار بیابد ، مؤثر نیست . هیچ نشریه ای بدون رعایت اصول حرفه ای و مدیران و سردبیران و تحریریۀ حرفه ای نمی تواند با مخاطب چندانی ارتباط برقرار کند . در نتیجه این مدیران که بی توجه اندبه تخصصی بودن روزنامه نگاری ، به همان هدف شخصی – تبلیغاتی خود هم نمی رسند .
این می شود که جز چند استثنا ، مانند دوره نخست روزنامه همشهری ، یا بعضی ادوار روزنامه ایران ، و یکی دو سه نمونه دیگرمانند روزنامه شهروند در 4-5 سال گذشته تحت مدیریت عبدالرسول وصال که از بهترین و کارکشته ترین و خوش سابقه ترین مدیران مطبوعاتی کشور بوده است ، روزنامه های وابسته به وزارتخانه ها و سازمانهای عمومی ، به دلیل نگاه غلط و غیرحرفه ای و خودمدارانه و غیرتخصصی مدیران ارشد دولت و سازمانهای عمومی ، همیشه از ضعیفترین روزنامه های کشور بوده اند و اگرچه بودجه های خوبی هم داشته اند و لی بیشتر به پائین آوردن سطح و کیفیت روزنامه نگاری کشور کمک کرده اند .
مروری بر فضای رسانه ای کشور به خوبی نشان می دهد اکثر این قبیل رسانه ، خارج از چرخه افکار عمومی اند و کمتر می شود که مطالب آنها در گفتگوهای عمومی وارد شود و اثر بگذارد.
من اساساً مخالف آن نیستم که دستگاههای دولتی و سازمانهای عمومی هم روزنامه و خبرگزاری داشته باشند ولی دو شرط را حتماً باید رعایت کنند . نخست اینکه آن رسانه متعلق به آن دستگاه و سازمان است نه مدیر آن سازمان . دوم اینکه آن رسانه باید با رعایت تمام اصول حرفه ای و تخصصی روزنامه نگاری از جمله استقلال روزنامه نگار و گردش آزاد اطلاعات . اداره شود و بدانند که این کار ، ژورنالیسم است ، نه زورنالیسم