به گزارش جماران، محسن رنانی در کانال تبگرامی خود نوشت:
دومین دور «گفتوگوهای توسعه» پیرامون اندیشههای توسعهای دکتر مقصود فراستخواه هفته گذشته پایان یافت. در این نشستها مباحث متعدد و جذابی مطرح شد. شاید محوریترین ایده فراستخواه حول مساله توسعه ایران را بتوان ایده «کنشگران مرزی» دانست. فراستخواه معتقد است جامعه بدون وجود تعداد زیادی کنشگر مرزی، نمیتواند از بحرانهای خود عبور کند. منظور او از کنشگران مرزی نیز نخبگانی است که در حکومت حضور دارند اما انگیزه، توان و جسارت تعامل با جامعه و نهادهای مدنی را هم دارند و سعی میکنند با برقراری تعامل بین حکومت و جامعه، شکاف بین آن دو را کاهش دهند و مسیر اصلاح و تحول را باز کنند. او معتقد است برون رفت جامعه ما از بن بست کنونی نیز نیازمند مداخله کنشگران مرزی است.
در دور اول گفتوگوهای توسعه که پیرامون اندیشههای توسعهای دکتر محمود سریع القلم بود، جمع بندی بحثها به این بود که در شرایط کنونی ایران تقریبا تمام راههای تحول بسته است و نقطه کانونی برای برون رفت از وضعیت کنونی، «اجماع نخبگان» است. سریعالقلم معتقد است بدون «اجماع نخبگان» هیچگونه تحولی در شرایط کنونی جامعه ما امکان رخدادن ندارد.
در واقع میتوان گفت هر دو متفکر یاد شده از دو منظر به یک نتیجه رسیداند. کنشگر مرزی فراستخواه، خودش جزء نخبگان است اما برخی از نخبگان مورد نظر سریعالقلم، از جنس کنشگر مرزی اند. به عبارت دیگر هر دو متفکر راه برون رفت جامعه ما از فروبستگی کنونی را نه در هسته سخت حکومت و نه در پیکره جامعه میبینند؛ از دیدگاه آنان نه به مقامات ارشد میتوان امیدی بست و نه به تودهها، بلکه معتقدند «بازیگران میانی» که هم مَکانتی در حکومت دارند وهم مُکنتی برای ارتباط و تعامل با جامعه و نهادهای مدنی، باید پا به میدان گذارند و وارد عمل شوند و بکوشند تا عزم حاکمان را با خواست جامعه نزدیک و هماهنگ کنند. سریعالقلم میگوید نخبگان اول باید بین خودشان گفتوگو کنند و برای برون رفت از شرایط کنونی، درباره قواعد بازی و همکاری به «اجماع» برسند و البته معتقد است که نهایتا بحرانها، نخبگان را به سوی گفتوگو و اجماع میراند؛ در حالی که فراستخواه معتقد است کنشگران مرزی باید فعال شوند و شکاف ناشی از بیاعتمادی و گسست ناشی از نداشتن زبان مشترک بین حکومت و جامعه را رفو کنند.
من نام نخبگانی که نقش کنشگر مرزی را هم بازی میکنند، «ایثارگران سیاسی» میگذارم. اینان گاهی خیلی فشار تحمل میکنند، اهانت میشوند و اعتبارشان نزد یاران مخدوش میشود اما دست از تلاش خود برنمیدارند. آنان مانند رزمندهای هستند که روی میدان مین می رود تا راه را برای دیگران باز کند، نه برای کُشتی با دشمن، بلکه برای آشتی با رقیب. در ایران، میدان سیاست عرصه جهاد است و به همین دلیل آنان را باید «ایثارگران سیاسی» نام نهاد.
در یک کلام: ۳۲ ساعت نشست با هشت صاحب نظر کشور (دو متفکر و شش ناقد علمی) این نتیجه اصلی را داشت: تا نخبگان (درون حکومتی و بیرون حکومتی) در مورد قواعد بازی به اجماع نرسند و تا کنشگران مرزی وارد گفتوگو و تعامل بین حکومت و جامعه نشوند، عبور از شرایط سخت کنونی، ممکن نخواهد بود.
اما یک پوزش:
در یادداشت هفته گذشته من که در آن «گفتوگوهای توسعه» را معرفی کردم این عبارت را آورده بودم:
«این نشستها به صورت غیرعمومی و بدون حضور خبرنگاران و تنها با حضور اعضای تیم بازخوانی و استادانی که به عنوان ناقد علمی دعوت میشوند برگزار میشود تا گفتوگوها بتواند در فضایی کاملا آرام و علمی پیش برود»
برخی از خبرنگاران عزیز در فضای مجازی گله کرده بودند که «مگر حضور خبرنگاران فضا را ناآرام میکند؟». و گفته بودند که «مگر میشود پشت درهای بسته، برای توسعه، پویش راه انداخت؟».
ضمن پوزش از عزیزان خبرنگار، باید بگویم که این نشستها برای شنیدن آن بخش از دیدگاههای این متفکران است که امکان طرح آنها در مقالات و کتابهایشان نبوده است یا شنیدن حرفهای مگویی که تاکنون به هر دلیل یا علتی نگفتهاند و در نوشتههایشان نیاوردهاند. بنابراین ذات این نشستها اقتضا میکند که غیرعمومی و غیرخبری باشد و صاحبنظران بدون نگرانی از این که مبادا صحبتهایی که میکنند به فضای عمومی راه یابد، سخن بگویند، مثال بزنند و تحلیل کنند. البته گزارش خبری این نشستها توسط پژوهشکده اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس، تنظیم و در رسانهها منتشر میشود و نهایتا نیز کل روایت آنان از توسعه را انتشار عمومی خواهیم داد؛ با این حال تلاش میکنم تا با جلب نظر متفکران مدعو، در هر دور گفتوگوها، دستکم یکی از نشستها با حضور خبرنگاران برگزار شود.