رهبری، در سالگرد ارتحال امام در سال ٩٤ گفتند که در بین همه شاخه های تفکر و اندیشه امام، "بیشترین تکیه و تاکید حضرت امام، بر حفظ مردم و احترام به افکار عمومی و بخصوص رسیدگی مسؤولین به اقشار کم درآمد و بی پناه و آسیب پذیر بوده است.
به گزارش جماران؛ ناصر نقویان در کانال تلگرامی خود نوشت:
در آن پست نوشتم که مسؤولین دشمن را رها کرده و به درد و داد مردم برسند.
منظورم این نبود که دشمن نداریم یا دشمن کاری نمی کند یا اساسا نباید از دشمن و دشمنی ها و نقشه های دشمنانه سخن گفت، این سخن واضح و حرف روشنی است که هم دشمن داریم و هم باید طرح و ترفندهایش را شناخت و در دامش نیفتاد و هم باید برای خنثی کردن نقشه های دشمن بیکار ننشست.
حرف این است که رهبری، در سالگرد ارتحال امام ره در حرم امام در سال ٩٤ از سیاستهای کلی و طرح های اساسی و بنیادین تفکر و اندیشه امام صحبت کردند و آنجا گفتند که در بین همه شاخه های تفکر و اندیشه امام، "بیشترین تکیه و تاکید حضرت امام، بر حفظ مردم و احترام به افکار عمومی و بخصوص رسیدگی مسؤولین به اقشار کم درآمد و بی پناه و آسیب پذیر بوده است و باید مسؤولین و مجریان نظام بیش از هر چیز به قشر آسیب پذیر و مستضعف توجه کنند و نگذارند فاصله فقیر و غنی از هر جهت زیاد شود، حتی این مطلب در فرمایشات و دستورات امام ره از تکیه بر دشمن و آمریکا، بیشتر مورد توجه و اهتمام ایشان قرار داشت"
حال با توجه به این نکته که در حکم یک اصل اساسی و یک نقشه راه برای حفظ نظام و انقلاب است، آیا در سالهای پس از امام، مسؤولین نظام، همان خط و روش را دنبال کرده و واقعا به اقشار کم درآمد و آسیب پذیر توجه خاص مبذول داشته اند؟
یا هر چه جلوتر آمده ایم فاصله فقر و غنا بیشتر و مردم فقیر، فقیرتر و گرفتاری هایشان بیشتر و در عوض ثروتمندان و متمولین، داراتر و ثروتمندتر شده اند؟
کدام خانواده معمولی است که دربین فرزندانش ، فرد بیکاری نباشد؟
کدام کارمند معمولی است که با حقوق یکی، دو میلیون تومان بتواند از پس بار سنگین مخارج و هزینه های زندگی برآید؟!
کدام کارگر و معلم و کارمندِ جزء و مأمور نیروهای نظامی و انتظامی را سراغ دارید که از میزان حقوق و مزایای شغلی اش راضی باشد؟!
چرا در طی این سالها، بیش از یازده میلیون حاشیه نشین در کشور پیدا شده است؟ مفهومی که در ادبیات شهرنشینی دنیای امروز بی معنی است!!
چرا بیکاری که ام الفساد است رو به افزایش و از آن طرف آمار حقوق ها و درآمدهای نجومی و اختلاس ها و دزدی های پیدا و پنهانِ بخشی از دولت مردان و وابستگان به زر و زور، نیز رو به فزونی است؟!
چرا مسؤولین شیک و اتوکشیده در لباس قدس و تقوی، چهره زشت و کریه فقر و ناداری را که سبب شده تا هر شب تعداد قابل توجهی از کودکان و نوجوانان این مردم بی پناه سر از زباله دانی های مناطق بالای شهر در بیاورند را، نمی بینند؟!
چرا آمار دخترکان معصوم و بیچاره ای که بخاطر فقر و نداری سر از تن فروشی های مضطرانه درآورده اند را که در هیچ برنامه و آمار رسمی خبری از آن منتشر نمی شود را مورد توجه قرار نمی دهند؟!
چرا میلیونها جوان معتاد که دیگر چیزی برای پنهان کردن ندارند و آشکارا و روز روشن در حاشیه خیابانها و گذرها در حال چرت زدن و داد و ستد مواد هستند دیده نمی شوند؟!
چرا هر روز که از انقلاب می گذرد اختلاس و اختلاس گران تمامی نداشته بلکه بر تعدادشان افزوده می شود و کسانی که برای دنیا نقشه اقتصاد جهانی و دستورالعمل درست زندگی کردن می دهند، از پیش گیری و درمان این سرطان مزمن عاجزند؟ نکند خودشان هم....!!
و چرا و چرا و چرا؟!!
اینها و جز اینها، غصه ها و قصه هایی است که باعث شده تا این فکر پیدا شود که کمی دشمن آشکار خارجی را رها کرده و دشمنانی که در لباس دوست، پنهان شده اند را تعقیب کنیم.
مگر امام نفرمود: آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند!؟
معنی این حرف این است که اگر کسی قرار است غلطی بکند خودمان هستیم نه آمریکا....