آن چه باعث شده توافق برجام همچنان برای جامعه ایرانی مهم باشد، بازگشت تحریمهای ناجوانمردانه و افزایش ریسک سرمایهگذاری در صورت لغو این توافق است.
به گزارش جماران؛ محسن جلال پور، رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران، در کانال تلگرامی خود نوشت:
برای اثبات این گزاره که «برجام» اثرگذاری مثبتی بر روندهای اقتصاد ایران داشته، کافی است به آمار رشد اقتصادی سال 1395 نگاه کنیم. در این سال در اثر اجرای برجام محدودیتهای نفتی برداشته شد و رشد اقتصادی تحت تاثیر افزایش تولید و صادرات نفت به ١٢،٥درصد رسید. پیش از آن در سالهای 91 تا 94 که تحریمهای مختلفی علیه اقتصاد ایران اعمال شد، میانگین رشد اقتصادی، منفی ١،٨ درصد بوده است.
به این ترتیب آن چه باعث شده توافق برجام همچنان برای جامعه ایرانی مهم باشد، بازگشت تحریمهای ناجوانمردانه و افزایش ریسک سرمایهگذاری در صورت لغو این توافق است.
دونالد ترامپ از ابتدای ورود به کاخ سفید، سیاست تقابل با ایران را به صورت جدی دنبال کرد. هر چند او در رقابتهای انتخاباتی از لزوم پاره کردن توافق برجام سخن گفته بود اما تا امروز به دو دلیل نتوانسته به این وعده انتخاباتی جامه عمل بپوشاند.
دلیل اول این است که لغو یکجانبه برجام به بیاعتبارشدن جایگاه آمریکا در جهان میانجامد. هم ترامپ و هم عقلای آمریکا به این نتیجه رسیدهاند که اگر زیر توافق برجام بزنند و این توافق را به صورت یکجانبه لغو کنند، قطعاً به اعتبار بینالمللی آمریکا ضربه شدیدی وارد خواهند کرد.
عامل بازدارنده دیگر این است که اتحادیه اروپا و خیلی از کشورهای دیگر موافق لغو برجام نیستند و با دولت آمریکا همراهی نمیکنند. چون برجام یک توافق چندجانبه است و خیلی از کشورها در شکلگیری آن نقش داشتهاند.
در کنار این دو عامل بازدارنده، دو عامل پیشبرنده هم وجود دارد. دو عاملی که نقش پیشران را در بیاثر کردن برجام ایفا میکنند. نخستین عامل این است که ترامپ متوجه شده با وجود برجام نمیتواند سیاستهای ضدایرانی هیات حاکمه آمریکا را علیه ایران بسیج کند؛ یعنی اینکه وجود برجام مانعی است برای این که بتواند نقش ایران را در منطقه کمرنگ کند. دلیل دیگر این که ترامپ در برابر لابی متحدان عرب و یهودیاش متعهد به لغو برجام شده است.
به این ترتیب سیاست آمریکا این است که از طریق ایجاد جو روانی، شرایط را به گونهای طراحی کند که ایران خودش تصمیم به خروج از این توافق بگیرد. بازیهای ترامپ دقیقاً بر همین استراتژی استوار است.
اما سوالی که اینجا مطرح میشود این است که بهترین استراتژی ایران در این بازی چیست؟
همانطور که در ابتدای نوشته مطرح کردم، برجام تا اینجا برای ایران منافع زیادی داشته است. برجام دست کم باعث شد تا ایران بتواند نقش قبلی خود را در بازارهای جهانی نفت به دست آورد و از این طریق توانست رشد اقتصادی ایجاد کند و بر بخشی از چالشهای اقتصادیاش فائق آید. هرچند فرصتسوزی هم داشتیم و نتوانستیم از فضای به وجود آمده برای افزایش مبادلات بینالمللی بهرهبرداری کنیم اما به هرحال حداقلهایی از این توافق نصیب اقتصاد ایران شد.
شخصاً معتقدم هنوز برجام برای ما از حیز انتفاع خارج نشده و تا زمانی که امکان استفاده از آن وجود دارد، باید در برابر بازیهای ترامپ مقاومت کنیم.
این دیدگاه از آنجا حائز اهمیت است که اقتصاد ایران برای دستیابی به رشد اقتصادی اشتغالزا و پایدار نیاز به سرمایه گذاری دارد.
یکی از کلیدیترین متغیرهای اثرگذار بر رشد اقتصادی، سرمایهگذاری است. همانطور که در سالهای گذشته رشد اقتصاد ایران تحت تاثیر این متغیر قرار داشته، در آینده هم عنصر سرمایه به شدت در این روند نقش ایفا خواهد کرد. اگر نگاه ما معطوف به آینده باشد، متوجه خواهیم شد که عوامل زیادی میتوانند بر روند سرمایهگذاری سالهای آینده تاثیر منفی بگذارند. در کنار متغیرهای داخلی اثرگذار بر روند سرمایهگذاری مثل قیمت پایین نفت، ضعف بنیه مالی دولت، نظام تامین مالی آشفته و فضای نامساعد کسب وکار، نباید از کنار افزایش ریسک ناشی از لغو احتمالی برجام هم به آسانی بگذریم.
همانطور که اشاره شد، هرچند برجام توانسته بهبود قابل ملاحظهای در شرایط مبادلات خارجی و همینطور کاهش ریسک کلان اقتصاد ایجاد کند اما به قدرت رسیدن دونالد ترامپ منجر به افزایش نااطمینانی در اقتصاد ایران شده است. در حال حاضر نااطمینانی نسبت به تداوم برجام، افزایش تحریمها مانند قانون کاتسا و شدت گرفتن تنشهای منطقهای که به نظر میرسد با تحریکات آمریکا مرتبط است، منجر به افزایش ریسک سرمایهگذاری در ایران شده است. نتیجه اینکه با وجود عوامل بازدارنده و تداوم روند موجود، رشد اقتصادی سال 1396 در حدود چهار درصد و متوسط رشد اقتصادی کشور در سالهای آینده کمتر از سه درصد پیشبینی میشود. با این سطح از رشد، نمیتوانیم امیدوار به حل ابرچالش بیکاری در کشور باشیم.