سی هزار خانوار زلزله‌زده هرکدام بسته به شرایط ویژه‌شان دارای ابتکارات خاص و یگانه برای خلق زندگی مجدد خود هستند. قبول کنیم که ما نمی‌توانیم جانشین آنان شویم و یک راهکار سری‌کاری را برای همه آنان از تهران تجویز کنیم.

 

به گزارش جماران، عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی در کانال تلگرامی خود نوشت: دو هفته‌ای است که مساله اسکان موقت و دایمی زلزله‌زدگان مورد توجه افکار عمومی است و البته گروه‌های نیکوکاری علاقمند به ایفای نقش مثبت در این میان هستند. تعدادی از آنها هم به من مراجعه کرده‌اند. پیش از آنکه بخواهم هرگونه اظهارنظری بکنم تمایل دارم که این سؤال را مطرح کنم که آیا به محض وقوع زلزله حق اعمال اراده بر زندگی شخصی که پایه‌ای‌ترین حق شهروندی است از زلزله‌زدگان سلب می‌شود؟ اگر ما چه به عنوان دولت و چه به عنوان اشخاص دواطلبِ یاری‌رسانی و با نیتِ خیرخواهی به‌نحوی عمل کنیم که این اختیار از آنان سلب شود، کاری اخلاقی انجام داده‌ایم؟

ممکن است در پاسخ گفته شود چه جای این‌گونه سؤال‌هاست. باید رفت و به مردم کمک کرد و این مسائل را به فیلسوفان واگذاشت. ولی در عمل این‌گونه نیست! پاسخ درست به این سؤال است که موجب شکل‌گیری یک سیاست درست و کارآمد می‌گردد و پاسخ ناصحیح، حتی اگر از سرِ خیرخواهی باشد، نه تنها موجب کاهش درد و رنج زلزله‌زدگان نمی‌گردد که برای مدت‌ها زندگی آنان را دچار مشکل و عدم استقرار می‌نماید و منابع زیادی از دولت و کمک‌های مردمی را به هدر می‌دهد.

پرواضح است که زلزله و خراب شدن شهرها و روستاها موجب اسقاط حقِ اعمال اراده زلزله‌زدگان بر زندگی شخصی‌شان نمی‌شود و سلب آن از آنان اقدامی ناصحیح و غیر اخلاقی است. این از نمونه‌های کلاسیک کارِ غیرِاخلاقی با نیت خیر است. اگر این اصل را بپذیریم تنها سیاستی که روبروی ما در اسکان موقت و اسکان دائم قرار می‌گیرد این است که زلزله‌زده هم‌چنان شخصا مسئول بازآفرینی زندگی خویش است و ما فقط می‌توانیم به او کمک کنیم و نه اینکه در زندگی وی مداخله کنیم. باید به دقت مرز کمک و مداخله را بشناسیم.

سی هزار خانوار زلزله‌زده هرکدام بسته به شرایط ویژه‌شان دارای ابتکارات خاص و یگانه برای خلق زندگی مجدد خود هستند. قبول کنیم که ما نمی‌توانیم جانشین آنان شویم و یک راهکار سری‌کاری را برای همه آنان از تهران تجویز کنیم.

از زلزله بوئین زهرا در سال 1341 تا کنون تمام مداخلات خیرخواهانه دولت و داوطلبان به دلیل همین بی‌توجهی شکست خورده‌است. زلزله‌زدگان از آنچه برایشان ساخته شد استقبال نکردند.

ده‌ها تحقیق در این باره و دلیل شکست مداخلات خیرخواهانه تا کنون انجام شده و نتایج آنها انتشار یافته‌است. فقط به همین سؤال ساده توجه کنید

آیا زلزله‌زده حق ندارد معماری خانه خودش را خودش انتخاب کند؟

آیا اگر این حق را از وی دریغ داشتیم و سپس او یاری ما را ارج نگذاشت باید از او ناراحت شویم؟

امر تجربه‌شده را دوباره تجربه نکنیم. از همین رواست که روز وقوع زلزله تمام سیاست‌هایی که اینجانب به دولت پیشنهاد کردم مبتنی بر حفط همین اصل اخلاقی و حقوق شهروندی بود. در بازدیدهایی که نیز از منطقه داشتم اصرارم بر حفظ حق انتخاب توسط زلزله‌زده بود. اگر خانوار زلزله‌زداه‌ای تمایل دارد که مبلغ کمک بلاعوضِ دولت را دریافت کند و خود به‌نحوی که مصلحت می‌داند اسکان موقت و دائم خود را سامان دهد دایه‌ی مهربان‌تر از مادر نشویم.

برای من مانند روز روشن است که سیاست‌های مداخله‌گرایانه با شکست روبرو خواهد شد. در مناطق زلزله‌زده ده‌ها کار خیرِ عمومی و یا حتی خصوصی توسط دواطلبان قابل انجام است که همراه با مداخله در زندگی خصوصی آنان نباشد.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.