اگرچه نمیتوان دکتر کاتوزیان را یک فعال سیاسی محسوب کرد ولی وی به شدت دارای مسئولیت اجتماعی بود.
به گزارش جماران، کامبیز نوروزی (حقوقدان) در کانال تلگرامی خود بخشی از مصاحبه خود را با سایت داتیکان منتشر کرد، در ادامه گزیده ای از این مصاحبه را از نظر می گذرانید
دکتر کاتوزیان شخصیتا چقدر سیاسی بود؟
نمیتوانم بگویم دکتر کاتوزیان یک شخصیت سیاسی داشت. یعنی کاراکتر سیاسی نبود و یک فعال سیاسی محسوب نمیشد ولی چیزی داشت که در جامعه حقوقی ایران از دیرباز تا به امروز بسیار نادر است و حکم کیمیا را دارد و آن مسئولیت اجتماعی است.
اگرچه نمیتوان دکتر کاتوزیان را یک فعال سیاسی محسوب کرد ولی وی به شدت دارای مسئولیت اجتماعی بود. به حسب احساس مسئولیت اجتماعی ، به عنوان یک حقوقدان و به عنوان کسی که درکی قابل اعتنا از مسائل جامعه خود داشت ، مستقیما بانوشتن گفتن و برخی فعالیتهای دیگر ادای مسئولیت می کرد. متاسفانه در رشته و مشاغل حقوقی، یک تعریف غلطی از مفهوم سیاست شکل گرفته و بین امر سیاسی و مسئولیت اجتماعی تمایز قائل نمی شوند. بسیاری بر این باورند که حقوقدان باید غیرسیاسی باشد، مشکل نیز از اینجا ناشی میشود که بسیاری سیاست را با مفهوم مسئولیت اجتماعی برابر میگیرند.
دکتر کاتوزیان اساسا یک اکتیویست سیاسی نبود ولی مسئولیت اجتماعی داشت و به عنوان یک حقوقدان خودش را در مقابل مسائلی که در جامعه و در کشور رخ میداد، مسئول میدانست و نسبت به آنها واکنش نشان میداد. این روحیه در پیش از انقلاب هم در دکتر کاتوزیان بود،
چرا امروزه حقودانان و اساتید مطرح کشور، به سختی وارد عرصه عمومی میشوند؟ به طور مثال چرا یک خبرنگار برای گرفتن یک مصاحبه و گفتگو در مورد یک مسأله حقوقی که ممکن است در یک زمان مشخصی به عنوان دغدغه مردم مطرح باشد، ورود نمیکنند؟
من امیدوارم عرایض بنده مورد تکدر خاطر نشود. حضور در عرصه عمومی مستلزم پذیرش بعضی تبعات است. رشته حقوق رشته مهم و فراگیری است که با خیلی مفاهیم بنیادین مانند نظم و عدالت مستقیماً مرتبط است . کافی است نگاهی به اسنادی بیاندازید که در انها چیزی به نام حقوق شهروندی ردیف شده است . می بینید تمام عرصه های زندگی ما را در بر می گیرد.در کنار متخصصان رشته های مختلف ، یک حقوقدان نمی تواند نسبت به این قبیل امور بی تفاوت باشد ، زیرا بخشی از زندگی جامعه ای است که او در ان زندگی می کند و در حیطه تخصص او قرار می گیرد.هرکس باید به قدر توان و در حدود علائق خود در عرصه عمومی نسبت به این مسائل واکنش داشته داشته باشد . اما واقعیت این است که نمیتوان وارد آب شد و خیس نشد، ممکن است گاهی تا قوزک پا خیس شوید و برخی اوقات نیز آب از سر بگذرد. از این رو ورود به عرصه عمومی تبعات خاص خود را دارد. یکی از دلایل عدم تمایل خیلی ها در این رشته برای ورود به عرصه عمومی این است که شاید نمیخواهند تبعات آن کار گریبانشان را بگیرد. عامل دوم عدم درک امر اجتماعی در الگوی آموزش حقوق در ایران است. آموزش حقوق در ایران کاملا انتزاعی است. به طور مثال وقتی حقوق خانواده میخوانید فقط حقوق خانواده میخوانید و چیزی از نهاد خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی در رشته حقوق آموزش داده نمیشود. در خصوص سایر حوزهها نیز به همین صورت است. نقد مهمی که بر حقوق در ایران مطرح است این است که حقوق استوار بر موضوعات است و تا زمانی که موضوع را نتوان درک کرد، نمی توان ادراک حقوقی مناسبی از آن داشت .
آموزش حقوق در ایران به طور کلی در خصوص موضوع بحث نمیکند، در دانشکدههای حقوق به جز حدود 20 واحد عمومی، سایر دروس کاملا تخصصی حقوق است و نسبت به هیچیک از موضوعات مهم دیگر مانند جامعه شناسی، روانشناسی ، اقتصاد ، سیاست ، تجارت و موضوعات دیگر توجه زیادی نمی شود. در اینجاست که ذهن حقوقی طوری تربیت میشود که امکان درک موضوع را به درستی ندارد. یکی از آثار زیانباری که این روش به بار میآورد این است که تربیت حقوقی به امور عینی و اجتماعی بیاعتنا میشود.
اکثر هم کلاسیها و هم دورههای شما که در سر کلاس درس دکتر کاتوزیان حضور داشتند، عموما در مسائل اجتماعی بسیار فعال و درگیر هستند. سوال اینجاست که دکتر کاتوزیان چقدر در دغدغهمند کردن شما نسبت به مسائل اجتماعی تأثیرگذار بود؟
اگر می بینید عده ای ای از هم دوره ایهای ما یا قبل یا بعد آن از دانش آموخته های دانشکده های حقوق پا به عرصه مسئولیت پذیری اجتماعی می گذارند ، این حضور اجتماعی آنها محصول دانشکدههای حقوق نیست. درواقع مسئولیت پذیری این افراد ناشی از سیستم آموزشی دانشکده های حقوق نیست . به طور مثال اگر کسانی مانند آقای بهمن کشاورز، آقای نعمت احمدی، آقای امیر حسین آبادی و آقای صالح نکیبخت و آقای محمد شریف و خانم فریده غیرت و بعضی دیگر به عرصه اجتماعی وارد می شوند و در عرصه عمومی با دانش حقوقی خود قلمی و قدمی سعی می کنند در فرآیندهای جامعه خود اثر بگذارند ، احساس مسئولیت اجتماعی آنها الزاماً محصول سیستم آموزشی دانشکده های حقوق نیستند. ممکن است تلمذ علمی و اخلاقی نزد بعضی اساتید ، در بعضی افراد مؤثر بوده باشد ولی سیستم دانشکده تأثیری نداشته است.ناگفته نماند که می توان این نقد را از جنبه های دیگر به دانشکده های دیگر هم وارد دانست.
بحث عدالت حقوق و عدالت قضایی جزء مباحث بسیار برجسته در تفکر کاتوزیان است و دغدغه زیادی هم داشتند. علت این مسأله را در چه میبینید؟
دکتر کاتوزیان وقتی درس میداد حقوق درس میداد. در تفکر حقوقی کاتوزیان جایگاه عدالت برجسته بود و به نظریات مدرن هم نزدیک شد که اگر قانونی عادلانه نباشد از قانونیت ساقط میشود. به نظر من این نوع تلقی از حقوق، از کتاب و قانون به دست نمیآید، بلکه این محصول تجربه اجتماعی است. انسان باید در عرصه عمومی مشارکت داشته باشد تا مفهوم ظلم و عدالت را بشناسد.
از نظر شما تعبیر پدر علم حقوق برای دکتر کاتوزیان، لقب مناسبی است؟
بعد از اینکه دکتر کاتوزیان مرحوم شدند، تعبیر پدر علم حقوق را برای ایشان جعل کردند. بنده در همان زمان یادداشتی نوشتم و گفتم این تعبیر موجب تکریم ایشان نیست بلکه موجب کوچک شمردن وی خواهد شد.
اولا اینکه دکتر کاتوزیان پدر علم حقوق ایران نیست.پیش از ایشان دانشکده حقوق و قبلترش مدرسه حقوق بود و رشته های مختلف حقوق تدریس می شد و کتابهای حقوقی نوشته شده بود . مجموعه 6 جلدی حقوق مدنی مرحوم امامی یکی از آنهاست . ثانیاً علم حقوق بسیار وسیع است. دکتر کاتوزیان استاد حقوق مدنی بود و بزرگی ایشان هم فقط به خاطر علمشان نیست.دانشکده حقوق ، اساتید بزرگ کم نداشت که هریک علاوه بر دانش حقوقی فضیلتهای انسانی و اخلاقی زیادی هم داشته اند و شخص خود بنده مرهون خیلی از آنهابوده ام.مرحوم دکتر گرجی ، مرحوم دکتر دادبان ،مرحوم دکتر ابوالحمد ، مرحوم دکتر قاضی شریعت پناهی ، مرحوم دکتر واحدی ، آقایان دکتر آشوری ، دکتر آزمایش ، دکتر الماسی ، دکتر عراقی ، دکترصفایی ، دکتر ممتاز ، و... . اساتیدی که هم از حیث معرفت حقوقی برجسته بوده اند و هم از حیث فضیلتهای انسانی در مراتب بالایی قرار داشته اند .این عده دوره طلایی دانشکده حقوق دانشگاه تهران را ساختند. در دانشگاههای دیگر هم چنین اساتیدی بوده اند . مانند دکتر سید محمد هاشمی در دانشگاه شهید بهشتی. این صفت "پدرعلم حقوق" که برای کتر کاتوزیان به کار بردند تعبیر ناشیانه و خامدستانه ای است که هم از نظر تاریخ حقوق مدرن در ایران نادرست است و هم اینکه نه فقط بیانگر فضیلتی نیست ، بلکه فضیلتهای واقعی ایشان راهم می پوشاند.
به نظر من باید دید وجه ممیزه دکتر کاتوزیان چه بوده است که ایشان را در مرتبه ای متفاوت قرار داده و احترام همگانی را برانگیخته است ؟ که همانطور که قبلاً هم عرض کردم ، این وجه ممیزه ، علاوه بر روحیات معلمی و قناعت پیشگی و عدالتجویی ، در مسئولیت اجتماعی ایشان باید جستجو شود .
ایشان با پذیرش همه عواقبی که متحمل شد ، در برابر مسائل جامعه خود بی تفاوت نماند و مسئولانه در عرصه عمومی ، دانش خود را برای پیشبرد عدالت و سعادت مردم خود به کار گرفت . این یعنی فضیلت نه وصف مجعول پدر علم حقوق . آن چیزی که کاتوزیان را در رشتهء حقوق کاتوزیان کرد، وصف کمیابی به نام تعهد اجتماعی یک حقوقدان است .