دکترابراهیم یزدی ، فارغ از هرنوع اندیشه سیاسی که داشت ، در زمره همان نسلی بود که اخلاق را بر سیاست برتری می دهد، منفعت ملی را بر مصلحتهای شخصی و گروهی رجحان می دهد و سیاست برایش دستمایه قدرت و ثروت نیست

به گزارش جماران؛ کامبیز نوروزی به بهانه درگذشت دکتر ابراهیم یزدی در کانال تلگرامی خود نوشت:

نسلی از سیاسیون انقلابی ایران که پیشگامان نحله های مختلف آرمانخواهی و اصول و اخلاق سیاسی بودند و تجربه ای دراز و پرارزش را در کارنامه خود انباشته داشتند ، یک به یک رخت می کشند و از میان ما می روند . تازه ترین آنها ابراهیم یزدی است که در پی عمری تلاش درگذشت .

تجربه طولانی و غنی این نسل از وقایع 1320 شروع می شود ، تباهی ها و رنج های کودتای 1332 را می  بیند ، وقایع دهه 1340 ، از انقلاب سفید تا مشی مسلحانه  چریکی را از سر می گذرانند . کمی بعدتر تجربه های متنوع و پرفراز و فرود انقلاب و دفاع مقدس و جابجایی ها و تنش ها و رنج های سیاسی بعد از انقلاب هم به انبان تجربه ها افزوده می شود . این نسل سیاست و مسئولیت و آرمان و میهن و اندیشه را در دوران تیره ای آموخت و برای آن سرمایه گذاشت که هر فکر یا هر عملی غیر از آنچه رایج بود با سخت ترین عواقب و آثار می توانست مواجه شود . پیدا کردن یک کتاب یا اعلامیه ، یا نوشتن و پخش کردن یک کتاب یا یک اعلامیه ، یک پروژه پیچیده و دشوار بود که می توانست جان خیلی را بخطر اندازد . هرکسی را به چنین عوالمی نمی توانست راه باشد . شاید خیلی ها در تحلیل ها و عملکرد خطا داشتند ولی جز آزمانهای بلند و ایمانهای قدرتمند نمی توانست انگیزاننده کسی در این کار باشد .

امروز خیلی آسوده است که در دورانی که به راحتی آب خوردن می شود خیلی کارها را کرد ، مغرورانه و عوامانه در کنار فنجانهای اسپرسو و لمیده بر صندلیهای راحت و متبخترانه ، القابی مثل آرمانخواهان جاهل به شخصیتهای آن دوران داد .

نسلی که دکتر ابراهیم یزدی از آخرین های آن است ، با مفاهیمی مانند سیاست و تغییر و اصلاح و انقلاب و مسئولیت و اندیشه ، در شرایطی بالید که بی اخلاق و اصول و از خودگذشتگی و صداقت ، و تحمل سختی ها و گذشتن از آسودگی های مرسوم زندگی روزمره نمی شد پا به عرصه گذاشت و ماندگار شد . کم نبودند کسانی دیگرکه در همان دوران پا به این راه گذاشتند و همان سالها به درماندند از ادامه راه و بریدند و همه چیز را کنار گذاشتند یا تا این سوی تاریخ انقلاب هم آمدند ولی نتوانستند در شرایط تازه آنچه را که خودشان بخاطرش مایه ها گذاشته بودند محفوظ بدارند و قافیه را در جریان کسب قدرت وثروت باختند و هرچیز خوب و هرچیز پاک را وسیله ای برای قدرت ئ ثروت کردند.

دکترابراهیم یزدی ، فارغ از هرنوع اندیشه سیاسی که داشت ، در زمره همان نسلی بود که اخلاق را بر سیاست برتری می دهد، منفعت ملی را بر مصلحتهای شخصی و گروهی رجحان می دهد و سیاست برایش دستمایه قدرت و ثروت نیست. نسلی که ایمان دارد رنج بخش جدایی ناپذیر رندگی مصلحان است . نسلی که سیاست برایش دستمایه ارضای خودبزرگ بینی ها و جاه طلبی ها نیست و سیاست دکّان کسب و کارش نیست . نسلی که شاید پای آرمانهایش در گل و لای واقعیت گیر کند ولی خود گل آلوده منجلاب روزمره نمی شود .

این نسل رو به پایان می رود و ترس از این است که این منش این نسل هم روبه پایان باشد . منشی که در سیاست و اخلاق و آرمان حلقه های یک زنجیره اند....

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.