تنفیذ و تحلیف به پایان رسید.ترجیعبند هر دو مراسم،اهمیت دادن به «ساماندهی اقتصاد» و «بهبود مناسبات» و «تعامل گسترده با جهان» بود. هم رهبری توصیه کردند و هم رئیس جمهوری بر آن صحه گذاشتند.با این توصیه و این تأکید، دولت دوازدهم میتواند آغاز یک فصل جدید باشد. فصلی مهم و تعیین کننده.
مسأله ساده است اما تصمیمهای سخت میخواهد. اقتصادایران مشکل اشتغال دارد. این مشکل در حال تبدیل شدن به یک مساله اجتماعی و امنیتی است. برای ایجاد شغل نیاز به سرمایهگذاری و بازارگشایی داریم. اما به دلیل نامناسب بودن فضای کسبوکار و عدم اطمینان بخش خصوصی، نه میتوانیم این سرمایه را از داخل تامین کنیم ونه تولیدمان قدرت رقابت دربازارهای جهانی را دارد. باید نگاه به بیرون داشته باشیم.برخی میگویند 50 میلیارد دلار و برخی معتقدند به 100 میلیارد دلار سرمایه نیاز داریم. فرقی نمیکند. مهم این است که فضا و امنیت لازم را برای ورود حتی یک دلار فراهم کنیم.
اقتصاد ما با تکیه بر داشتههای فعلی خود، توان ایجاد تحرک را ندارد. عوامل درونی اقتصاد ایران، توان اثرگذاری بیش از این را بر رشد اقتصادی ندارند.مشخص است که به عارضه کم تقاضایی در داخل وناتوانی در رقابت بازارهای جهانی دچار شده ایم. تولید میکنیم و در انبارها میخوابانیم و قدرت صادرات هم نداریم.طرفه آنکه از میان 20 اقتصاد بزرگتر جهان، تنها اقتصادی هستیم که به بازارهای جهانی نپیوستهایم.تنها اقتصاد بزرگی هستیم که هنوز تکلیفمان را با WTO روشن نکردهایم.
حداقل پاداشی که «تعامل مثبت» برایمان دارد،صادرات به کشورهای همسایه است.همسایگان ما 300 میلیون نفرند.بازاری 300 میلیون نفری که میتواند اقتصاد ما را تکان دهد.
اظهارات رئیسجمهوری در مراسم تنفیذ و تحلیف امیدوار کننده بود. توصیه رهبری به تعامل گسترده با جهان خیلی مهم است .رئیس جمهور روحانی هم به درستی بر آن تأکید دارد اما واقعیت این است که هنوز بخشهایی از نیروهای سیاسی جامعه، ظرفیت چنین تحولی را ندارند. اصلا ما نمیدانیم تعامل خوب با دنیا چگونه تعاملی است. درحال حاضر هیچ اجماعی درباره این مساله که برونگرایی دقیقا چگونه سیاستی است وجود ندارد. عدهای برونگرایی و تعامل مثبت با جهان را راه نجات و عدهای آن را راه نفوذ میدانند. باید یک بار برای همیشه در این باره چارچوبهای مشخصی ترسیم شود.با گفتن و تأکید کردن،چیزی درست نمی شود.