آذر منصوری در کانال تلگرامی خود یاداشتی از احمد هاشمی در مورد طرح توزیع مواد مخدر دولتی منتشر کرده است.

به گزارش جماران، هاشمی در این یاداشت می نویسد:

 نفس توزیع مواد مخدر دولتی بین معتادان خبر جدیدی نیست، اتفاقی است که از سال‌ها پیش در جریان است، اما اعلام رسمی آن گامی به پیش برای رفع سوءتفاهم‌های چهاردهه‌ای در مبارزه با اعتیاد است.

بر طبق آماری که یکی دو هفته پیش اعلام شد، شمار معتادان دو میلیون و هشتصد و سی هزار نفر است. اعلام این آمار  کار شجاعانه‌ای بود. همچنین اذعان به اینکه با توجه به جرم‌انگاری اعتیاد و به‌تبع آن مخفی کردن آن از طرف افراد معتاد، احتمالاً رقم واقعی بیش از این‌هاست. در دولت گذشته این رقم حدود یک‌میلیون نفر عنوان می‌شد! این پنهان‌کاری درباره اعتیاد مختص مراکز رسمی نیست. خانواده‌ها هم بیشتر وقت‌ها به‌جای دنبال راه‌حل گشتن، آن را انکار می‌کنند.

این آمار را بگذارید کنار این مسئله که بر طبق آمارهای جهانی _در ایران آماری وجود ندارد_ چیزی در حدود هشتاد درصد معتادان پس از ترک، دوباره به مصرف روی می‌آورند. این عدد خوش‌بینانه‌ترین رقم و در کشورهایی است که نظام‌های سامان‌یافته‌ای برای حمایت و بازپروری معتادان بهبودیافته دارند. حتی با همین معیار و فرض اینکه تمام این حدود سه میلیون نفر اراده ترک کردن داشته باشند و با فرض اینکه فرد دیگری به چرخه معتادان اضافه نشود، در بلندمدت دست‌کم دو و نیم میلیون نفر معتاد در کشور وجود خواهد داشت. پیامد اعتیاد معضلاتی چون بیماری‌های روانی، دزدی و طلاق است. در نظر بگیرید جامعه‌ای را که بیست سال بعد با سونامی بیماران روانی و مجرمان زندانی و فرزندان طلاق روبه‌رو باشد. با این وصف شاید بتوان گفت مهم‌ترین بحران پیش‌روی کشور، اعتیاد است، حتی در قیاس با بحران آب که دست‌کم راه‌حل غلبه بر آن مشخص است.

شاید باور این موضوع سخت باشد که بسیاری از معتادان از سر یک کنجکاوی ساده و به خاطر نبود آموزش‌های کافی در مدارس و رسانه‌ها به این بیماری دچار شده‌اند. اینکه می‌گوییم بیماری، نه اینکه خود فرد در ابتلا به آن مقصر نباشد، یک فرد دیابتی هم به دلیل رعایت نکردن رژیم غذایی به آن بیماری دچار می‌شود. نوجوانی که زمینه‌های ژنتیکی ابتلا به بیماری اعتیاد را دارد، حتی با یک بار مصرف گرفتار خواهد شد. نوع تربیت هم در مبتلا شدن فرد به اعتیاد مؤثر است. برای نمونه کودکی که تکانشی بار می‌آید، یعنی تمام نیازهایش در لحظه پاسخ داده می‌شود، توانایی به عقب انداختن نیازهایش را نخواهد داشت و کمترین تعداد مصرف او را در معرض اعتیاد قرار می‌دهد.

برای مبارزه با اعتیاد، مانند هر بیماری دیگری باید با از بین بردن زمینه‌های ابتلا به آن جلوی شیوعش را بگیریم. مهم‌ترین کار آموزش مستمر در رسانه‌هاست. تجربه چهل‌ساله نشان داده است وضع مجازات‌ سنگین برای قاچاقچیان تنها این بازار را پرسود می‌کند و بازار پرسود، افراد را به ورود در آن تشویق می‌کند. از طرفی بیشتر کسانی که به زندان می‌افتند نه قاچاقچی، که حمل‌کنندگان مواد در قبال مبلغی ناچیز هستند. نکته دیگر این است که فرد معتاد از زیر سنگ هم شده ماده مخدرش را پیدا می‌کند، پس نتیجه سال‌ها مبارزه با هزینه‌های گزاف مالی و جانی چه بوده است؟

خبر توزیع مواد مخدر موضوع تازه‌ای نیست. در همین تهران در هر خیابانی چندین مرکز ترک اعتیاد وجود دارد، روی تابلوی تمام این‌ها نوشته متادون درمانی. یعنی همین‌که سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس اعلام کرد که ظاهراً با آنچه پیش از انقلاب انجام می‌شد _توزیع تریاک_ تفاوت دارد. در این که این روش چقدر درمان محسوب می‌شود و چند درصد افراد می‌توانند دوز موادشان را پایین بیاورند و چند درصد دوباره به همان مصارف سنتی روی می‌آورند بحث زیادی هست، اما دست‌کم این معلوم است که مواد مصرفی ناخالصی ندارد. مصرف آن هم نیاز به صرف وقت و درماندن از کار ندارد. یک درمان نگه‌دارنده است؛ روزی یک قرص. همین یک قرص حاصل تجربه چهار دهه مبارزه با مواد مخدر و نگاه به تجربه جهانی است. چند کشور در حال حاضر مجوز کشت شقایق اولیفرا برای تولید مواد مخدر دارند که تحت نظارت سازمان‌های بین‌المللی به بقیه کشورها صادر می‌کنند. پیش از انقلاب ایران یکی از این کشورها بود، سهمیه‌ای که به دلیل برخوردهای شتاب‌زده اول انقلاب از دست رفت و چند سال است تلاش می‌کنیم دوباره برگردد.


 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.