میزان نظارت شهرداری بر ساختمان پلاسکو (وبناهای مشابه) و اجرای وظایف ناشی از بند 14 ماده 55 قانون شهرداری چه بوده و چه کیفیتی داشته است؟
کامبیز نوروزی، فعال حوزه حقوق و مطبوعات، روز گذشته درباره حادثه فرو ریختن ساختمان پلاسکو تهران در یادداشتی تلگرامی نوشت:
حادثه به هر دلیل که رخ بدهد، حادثه است. این که فرد یا دستگاهی در بروز یک حادثه مرتکب تقصیرشده باشد یا نه، تأثیری در اصل واقعیت حادثه ندارد. پس از وقوع حادثه، واکنش ها در برابر حادثه است که اهمیت می یابد.
در حادثه فاجعه بار آتش سوزی و انهدام ساختمان پلاسکو، تا الان که حدود 14 ساعت از اولین آتش سوزی و هشت ساعت از انهدام ساختمان می گذرد، بر پایه اخبار منتشرشده، نکته های مهم و نگران کننده ای در "واکنش" به حادثه نمایان است:
اول؛ قدرت کنترل و مدیریت محیط بحران زده حادثه در نیروهای عملیاتی پایین است. در طول ساعات بعد از حادثه، در حالی که محیط باید برای مانورها و عملیات نیروهای امدادی آزاد باشد.
اما تخلیه معابر از مردم عادی و خودروها بطور کامل انجام نشد و تا ساعت های متمادی معابر تحت اشغال بودند. در این نوع حوادث، تقریبا طبیعی است که حس کنجکاوی یا نگرانی مردم را به سمت میدان حادثه بکشاند.
این وظیفه نیروهای عملیاتی مختلف است که با محاصره محیط (به هر مقدار که لازم است) مانع از حضور خودروها و پیاده ها شوند تا عملیات اطفا و امداد به سهولت انجام شود. اما حضور متمادی وگسترده و فراوان اشخاص درساعات متمادی کاملاً مشهود بود.
حتی سقف خودروی آتش نشانی به اشغال مردم "عکسبردار" درآمده بود. اینها یعنی ضعف فراوان در قدرت کنترل و مدیریت محیط حادثه که طبعا درقدرت عملیاتی نیروهای امدادی برای کاهش ابعاد آن اثر منفی می گذارد.
دوم، فجایعی همچون حادثه ساختمان پلاسکو، با نظم عمومی مرتبط است و اخبار آن نیز بسیار حساس و مورد توجه مردم ایران و خارج از ایران است.
مدیریت خبری و خبررسانی از حادثه، بخشی مهم از واکنش های پس از حادثه است. خصوصا اینکه پخش اخبار نادرست یا ناقص می تواند آثار زیانباری بر جامعه و احساسات و قضاوت های عمومی بگذارد.
معمولا در چنین مواردی یک ستادخبری حرفه ای و فعال و پرکار، وظیفه انتشار منظم و حتی لحظه به لحظه اخبار درست و دقیق حادثه را برعهده می گیرد و به عنوان یک منبع موثق جامعه را در جریان اخبار حادثه قرار می دهد.
حادثه ساختمان پلاسکو، تقریبا فاقد هر مدیریت خبری است. حتی واحدهای عمل کننده در محیط و افراد یا دستگاه های مسئول (اورژانس، آتش نشانی ، شهرداری و...) نیز اخبارشان اکثرا متناقض، نادقیق و پرآکنده است.
سوم؛ تحلیل علل و عوامل حادثه مستلزم وجود اطلاعات دقیق و کارشناسی است. با این حال، از واکنش هایی که در میان مردم و خصوصاً صاحبان قلم زیاد دیده شده است، سرعت در تحلیل موجبات و عوامل ساختاری حادثه است، که گاه رنگ سیاست نیز به خود می گیرد.
این واکنش زودهنگام، کشف حقیقت را می تواند تحت تأثیر قرار دهد. برای چنین تحلیل هایی حداقلی از اطلاعات مورد نیازاست. از قبیل اینکه:
میزان نظارت شهرداری بر ساختمان پلاسکو (وبناهای مشابه) و اجرای وظایف ناشی از بند 14 ماده 55 قانون شهرداری چه بوده و چه کیفیتی داشته است؟
دلایل طولانی شدن آتش سوزی از ساعت هشت صبح و تکرار آن در ساعت های نزدیک به ظهرچیست؟
آیا تجهیزات و ادواتی که شهرداری در این سال ها به سازمان آتش نشانی داده است، مناسب شهری مانند تهران بوده است؟
آتش نشانان فداکار وظیفه خود را فقط در حد آنچه در اختیار دارند می توانند انجام دهند و جان خود را به خطر اندازند. برنامه ریزی مقابله با حوادث بزرگ در تهران چیست و چه پشتوانه ای دارد و...
آنچه از واکنش های پس از فاجعه پلاسکو دیده می شود، می تواند ما را عمیقا نسبت به بی دفاعی شهر تهران در چنین مواردی نگران کند و بی دفاعی تهران را بیشتر به رخمان بکشد.