این ما هستیم که توهم میزنیم پرویز پرستویی زیاد تغییر میکند، حال آنکه آقای بازیگر کار خودش را انجام میدهد؛ خواه به مذاق اینطرفیها خوش بیاید و خواه به مذاق آنطرفیها. آری! پرستویی نان دلش را میخورد. احساس کند که دفاع از فرماندهی قلبها لازم است، این کار را ولو در غرب انجام میدهد و البته اگر حس کند که باید به «پیرجوان زخمچشیده» نامه بنویسد، بیدرنگ با رهبر انقلاب حرف میزند.
به گزارش جماران؛ حسین قدیانی، روزنامه نگار اصولگرا در پستی اینستاگرامی نوشت:
آن خط خدادادی فقط چانهی پرویز را به دو قسم مساوی تقسیم نکرده؛ انگار استعاره از آن است که پرستویی در آن واحد، هم صادق مشکینی است و هم حاجکاظم. در «لیلی با من است» فراری از جبهه و جنگ و در «آژانس شیشهای» برعکس. پرستویی از بس در سینما در قطبهای متضاد بازی کرده که درجهآخر این تبحر را در زندگی اجتماعی خود هم وارد کرده است.
از طرفی کافی است نگاهی به کارنامهی پربار و البته فاخر پرستویی در سینمای ایران بیندازیم تا اذعان کنیم که از سینمای این مملکت هر کسی را بتوان حذف کرد، پرستویی را نمیتوان.
پرستویی در اینستاگرام هم همین است؛ هم بیشفعال و هم ایستاده در وسط. با یک پست، دل برای صلح میسوزاند و با یک کپشن، دل به جنگ میدهد. یک روز استوری میگذارد و قند در دل انقلابیها آب میکند؛ فردا اما نامهاش سر از بیبیسی درمیآورد. این همه اما از سر نفاق پرویز پرستویی نیست. او از قضا بسیار آدم صاف و ساده و بیشیلهپیلهای است. چه کند که در فیلم کمال تبریزی مجبور است بخنداند و در فیلم ابراهیم حاتمیکیا محکوم است بگریاند. این خنده و گریهی توأمان اما به ذات پرستویی هم سرایت کرده.
این ما هستیم که توهم میزنیم پرویز پرستویی زیاد تغییر میکند، حال آنکه آقای بازیگر کار خودش را انجام میدهد؛ خواه به مذاق اینطرفیها خوش بیاید و خواه به مذاق آنطرفیها. آری! پرستویی نان دلش را میخورد. احساس کند که دفاع از فرماندهی قلبها لازم است، این کار را ولو در غرب انجام میدهد و البته اگر حس کند که باید به «پیرجوان زخمچشیده» نامه بنویسد، بیدرنگ با رهبر انقلاب حرف میزند.
در مورد اول، از ضدانقلابها هراسی ندارد و در مورد دوم، از انقلابیها ترسی ندارد. پرستویی درگیر کامنت نیست؛ درگیر دل خودش است. او کاری ندارد که ایجاد رفاه برای مردم، بسته به یک حکم نیست که با امضای کسی تأمین شود. کافی است ببیند اوضاع اقتصادی ملت ناخوش است. دست به قلم میشود و به حضرتآقا نامه مینویسد و در نامه تا دلتان بخواهد ناله هم میکند. این اما از سر عناد پرویز نیست.
اینجور ببینید؛ پرستویی در این نظام با کسی راحتتر از {آیت الله} خامنهای نیست. اینکه حالا مفاد نامهاش چقدر منطقی باشد یا اینکه نکند نامه باب دل بیگانگان باشد، اصلا و ابدا برای پرویز پرستویی مهم نیست. دقت شود. پرستویی بسیجی کلاس طرح ولایت نیست که لازم باشد نقش عمار را بازی کند. او یا صادق مشکینی است یا فوقش حاجکاظم. از قضا همهی کارهای حاجکاظم در آن آژانس شیشهای هم منطبق با عقل نبود. اذیتش نکنیم. بگذاریم پرستویی خودش باشد.