استاد محمد رضا حکیمی به عنوان یک عالم دینی منادی عدالت اجتماعی و از بین بردن فقر در جامعه ایران بود. اگرچه از ایشان توقعی برای ارائه راهکار اقتصادی و اجتماعی برای ایجاد عدالت و کاهش فقر نمی رفت، ولی فریاد مستمر یک عالم دینی در مورد عدالت و فقرزدایی و "جامعه منهای فقر" بر اساس آموزه-های اسلامی برای جامعه ایران فرصت ارزنده ای است که متاسفانه از خیلی از عالمان دینی برنیامده است و نشان می دهد که اسلام و تشیع اصیل هرگز بی عدالتی و فقر را برنمی تابد.
به گزارش جماران؛ محمد حسین شریف زادگان، استاد دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی تلگرامی نوشت: «درگذشت عالم روشن ضمیر، استاد محمدرضا حکیمی نویسنده و متفکری ارزشمندی که آموزه هایش هنوز در گوش هایمان زمزمه می کند؛ غم انگیز و حسرت آور است.
آموزش توحید و عبرت آموزی در کتاب "الحیاه" در ذائقه همه کسانی که دل به اصالت های مکتب اسلام و تشیع بسته اند، زنده و جاوید است.
از مرحوم استاد محمدرضا حکیمی دو آموزه مهم را می توان یادآوری نمود:
اول: استاد محمد رضا حکیمی به عنوان یک عالم دینی منادی عدالت اجتماعی و از بین بردن فقر در جامعه ایران بود. اگرچه از ایشان توقعی برای ارائه راهکار اقتصادی و اجتماعی برای ایجاد عدالت و کاهش فقر نمی رفت، ولی فریاد مستمر یک عالم دینی در مورد عدالت و فقرزدایی و "جامعه منهای فقر" بر اساس آموزه-های اسلامی برای جامعه ایران فرصت ارزنده ای است که متاسفانه از خیلی از عالمان دینی برنیامده است و نشان می دهد که اسلام و تشیع اصیل هرگز بی عدالتی و فقر را برنمی تابد.
هنوز فریاد استاد محمدرضا حکیمی در طنین است که: "اسلامی که در آن عدالت نباشد، اسلام نیست"
دوم: استاد حکیمی در سال 88 خطاب به جشنواره فارابی در انتقاد به علوم انسانی ایران گفته بود که "از دو مفهوم انسان و انسانیت ، اولی در کوچه ها، سرگردان و دومی در کتاب ها "؛ و این پرسش را مطرح کرده بودند که علوم انسانی برای ثبت در کتاب ها و در دنیای ذهنیت است یا برای خدمت به انسان و حفظ حقوق انسان و پاسداری از کرامت انسان ها.
این آموزه می تواند خطاب به دانشگاهیانی باشد که به نوشتن مقالاتی مشغولند که ممکن است دردی از جامعه پرمساله ایران حل نکند و صرفا در مجلات و کتاب ها مدفون می گردند.»