کشورهای مجاور ما که از درآمدهای نفتی شهرهای ذوقزده و جدید ساختهاند، اینک به ساختن موزه و جعل میراث فرهنگی و تاریخی روی آوردهاند و بسیاری از دستاوردهای تاریخی ایران را در آنجا ثبت و ضبط میکنند.
به گزارش جماران؛ احمد مسجدجامعی، عضو شورای شهر تهران، در پستی اینستاگرامی با عنوان «جفای به ری» نوشت: «در خبرها آمده که روی تصاویر سنگی چشمهعلی در شهر ری که اثری هنرمندانه و تاریخی است، رنگ پاشیدهاند. پیشترها نیز با بیدقتی در طراحی و اجرای خط مترو، آسیبی اساسی به آب جاری و جوشان چندهزارساله چشمهعلی وارد شد.
اینکه قرار است فردا چه بر سر این میراث بشری بیاید نمیدانیم اما میدانیم که تاریخ هفتهزارساله ری نه از کناره رودهای بزرگ همچون نیل و سند و دجله و فرات بلکه از این چشمه کهنسال آغاز شده است. ری را یکی از چند تمدن بزرگ جهانی میدانند و جغرافیدانان مسلمان آن را عروس عالم خواندهاند. سالها پیش میهمانی از شمال آفریقا که خود حوزه تمدن مهمی است، داشتیم و او بسیار علاقهمند به دیدار ری بود. وقتی از انگیزه او جستوجو کردیم به روایات تاریخی درباره آنجا اشاره کرد، او که رئیس کتابخانه ملی مراکش بود و حکم خود را از پادشاه دریافت میکرد، میگفت میخواهم در جمع همکارانم به این ریگردی افتخار کنم. هرچند آنچه فکر میکرد، با آنچه دید چندان همراستا نبود. نمیدانم اگر امروز که آب آن چشمهها تا اینحد کاهش یافته و آن سنگنگاره با پاشیدهشدن رنگ خوانایی و هویت خود را از دست داده، اگر دوباره آنجا را ببیند چه قضاوتی خواهد کرد و از شتاب اینهمه تخریب در چند سال چه خواهد گفت؟ زمانی برای طرح جامع گردشگری ری پیشبینی شده بود که بارگاه حضرت عبدالعظیم در آن جایگاهی محوری داشته باشد، اما ظاهرا جز آن نهتنها به هیچ کار دیگری پرداخته نشده که آنچه بوده نیز تخریب شده است. ری در قرن گذشته محل شکلگیری مهمترین صنایع ایران و بعضا خاورمیانه مانند سیمان و گلیسیرین و آجر نسوز بود و از نظر باستانشناسی صنعتی نیز جای مهمی در کشور ما دارد اما درباره بازسازی و بهرهبرداری از هیچکدام اینها اقدامی عملی جز برگزاری چند مسابقه معماری پرسروصدا و بیمبنا و بینتیجه کاری نشده است. معلوم نیست وظیفه میراث فرهنگی در این میانه چیست؟ وظیفه شهرداریها کدام است؟ اینکه مدیران شهری، بهدرستی بگویند این کار در حوزه میراث است، از بار مسئولیت هیچکس کم نمیکند. هرکجای دنیای امروز چنین ثروتی داشت آن را به نمادی از قوت و قدرت فرهنگی و اقتصادی تبدیل میکرد، درحالیکه ما خواسته و ناخواسته در پی تخریب آن هستیم. در سفری به اسپانیا، در شهر مادرید به میدان شهرداری رفتیم.
در آنجا نقطهای بود که میگویند مرکز عالم است و در کنار آن بسیار تأسیسات ماندگار قدیم و جدید شکل گرفته و حفاظت شده و مبنای فرهنگ، تمدن و اقتصاد دیروز و امروز شده است و هیچکس هم نمیتواند از پس پاسخ به این پرسش برآید که چرا این نقطه مرکز زمین است.
کشورهای مجاور ما که از درآمدهای نفتی شهرهای ذوقزده و جدید ساختهاند، اینک به ساختن موزه و جعل میراث فرهنگی و تاریخی روی آوردهاند و بسیاری از دستاوردهای تاریخی ایران را در آنجا ثبت و ضبط میکنند. یاد سخن شاه قاجار میافتم که به باستانشناسان فرانسوی گفته بود به غیر از طلا و جواهرات بقیه آثار از آن شماست. امروزه همان خسوخاشاک، بخشی از گنجینههای ارزشمند موزههای اروپایی بهویژه لوور را تشکیل داده است و ارزشی بهمراتب بالاتر از طلا و جواهرات موردنظر اعلیحضرت قوی شوکت دارد. این اکتشافات به اینجا هم ختم نشد و پس از مقاله مشهور دومرگان، باستانشناس و زمینشناس فرانسوی، فردی به نام آنتوان کتابچیخوان یادداشتی نوشت که حلقه ارتباطی کشف نفت و قرارداد دارسی شد. بههرحال نمیدانم چگونه است که تمدن شناختهشده و بناهایی همچون چشمه علی که طنین آن جهانگیر است، اینگونه زمینگیر شد. مردمانی که صدها سال نام مبارک علی امیرالمؤمنین را بر آن چشمه گذاشتهاند تا برکت را به مزارع و خانههایشان ببرند از آب آن چشمهها محروم شدهاند، لابد چندان نخواهد گذشت که قالیشویان سال نو نیز از برکت شستن فرشها و فرشینهها در چشمهای مبارک محروم خواهند شد و از آنهمه زیبایی قصهها، سرزندگی عکسها و شادابی خاطرهها جز در بایگانی ذهنها و آرشیو رسانهها چیزی باقی نخواهد ماند. کجاست شهرزاد قصهگو، که از دل هزارویکشب، داستانهای ری را برآورد و بر تلخ و شیرین آن بیفزاید؟»