پایگاه خبری جماران: با آغاز و کشف بیماری کرونا در بازار پرنده فروشان ووهان چین و همه گیری آن ، اکنون با اذعان و اعلام رسمی WHO به عنوان مرجع سازمان دهنده بهداشت جامعهٔ جهانی به رسیدن کرونا به مرحله پاندمی یا عالمگیری و همهگیری جهانی ؛ انسانِ عصر جدید ؛ عصر اومانیسم عصر "آنتروپوسین " یا عصر حکمفرمایی انسان بر زمین ! ، عصر انسان مدرن ، عصر علم به معنای science ، عصر تکنولوژی ؛ عصر بیو تکنولوژی ، عصر دیجیتال ، عصر هوش مصنوعی ، عصر عقل ابزاری ، عصر سکولاریسم و دین زدایی از زندگی و عصر ارتباطات ، به دروازه ای جدید از تاریخ حیات خود وارد می شود که می توان از آن به "عصرپساکرونا" یا هر عنوان دیگری که با این رویداد جهانی در ارتباط باشد تعبیر نمود.
اخبار و تحولات جهانیِ کرونا که تا این زمان از طریق رسانه ها مخابره شده و آنچه در کشور ما در حال وقوع است و همه ما می بینم و می شنویم ، گواهی میدهد جهان پساکرونا بسیار متفاوت از عالم پیشا کرونا خواهد بود به نحوی که باید "تاریخ جهان" را به دو عنوان پیش گفته منقسم دانست.
جهان کرونازده ودنیای پساکرونا به گمان واجد تاملات ، ملاحظات و الزاماتی است که در ذیل به آن اشاره می شود .
بسیاری از این عناوین می تواند موضوع تالیفات ، تحقیقات از سوی اهل فن در هر رشته و حوزه ای قرار گیرد.
بدیهی است اقتصادِ کرونا یا کسب و کار و کرونا ،جامعه شناسی و کرونا ، سیاست و کرونا و ... از مفاهیم و عناوین پر تکرار در این زمینه خواهد بود.
آنچه تاریخ مکتوب و مضبوط بشر به آن گواهی می دهد ؛ جهانیان از عهد عتیق تا عصر جدید با بیماریهای همه گیر کثیری مواجه بوده اند ،از طاعون آتن تا مرگ سیاه ؛ و از سل و آبله و وبا تا آنفولانزای اسپانیایی و خوکی ... که میلیونها انسان را به کام مرگ فرو برده، و مهمتر آنکه جوامع را دستخوش تحولات اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و عقیدتی نموده است.
آنچه کرونا را تا این لحظه - بنا به اطلاعات موجود - از سایر امراض همه گیر پیشین متمایز می کند ، مربوط به تمایز و اقتضائات زمانه ، انسان و جامعه امروزی است.
کثرت و سرعت رفت و آمد بین کشورها ، اعلام رسمی پاندیمیک و همه گیری جهانی از سوی یک مرجع بین المللی ، آگاهی قاطبه بشر از وجود آن و چگونگی مقابله با آن ، مخابره و کسب لحظه ای آمار مبتلایان ، بهبود یافتگان و مرگ و میر در گستره جهانی ، نا شناخته بودن ، ماندگاری طولانی ، سرعت شیوع ، نهفتگی ، تجربه تاریخی قرنطینه هایی به وسعت یک کشور۳۰۱٬۳۴۰کیلومتر مربعی و جمعیت حدود ۶۰ میلیونی و بیم و هراس عالمی ناشی از آن می تواند باشد.
سالهاست بشر با تعدی و دست درازی مغرورانه و خود محورانه به طبیعت و سایر موجودات عالم دچار "قهر طبیعت" شده است نظام سرمایه داری جهانی با استراتژی حداکثر تولید ، حد اکثر سود و حداکثر مصرف و در نتیجه ظهور انسان مصرف زده ؛ آب ، خاک و هوا و به قول فلاسفه امهات اربعه و موالید ثلاثه به عنوان اصلی ترین عناصر و منابع حیات موجودات را آلوده ، و بی امان مصرف نموده است بنابراین علاوه بر درگیری با بحرانهای ناشی از آن ، بیش از ۴۵۰ گونه جانوری را منقرض و بیش از ۱۲ هزار گونه از میان ۴۰هزار گونهٔ ارزیابیشده را به نوعی با خطر انقراض مواجه نموده است ، به نحوی که جمعیت گونهها ظرف ۴۰ سال اخیر نصف شده است به عنوان نمونه انقراض بیش از سی گونه گیاهی و جانوری و مرگ بیش از نیم میلیارد گونه مختلف حیوانی تنها گوشهای از فاجعه ای است که در آستانه سال 2020 , فقط در استرالیا رقم خورده است.
این در حالی است که شمار گونههایی که در ۱۰۰ سال گذشته نابود شدهاند، در حالت طبیعی و بدون دخالت انسان به زمانی در حدود ۱۱٬۴۰۰ سال برای منقرض شدن نیاز داشتند.
این دیدگاه که به اصطلاح سنت گرایانه دانسته شده ، منطبق با آموزه های دینی ما است که جهان و طبیعت را ذی شعور و ذی روح و به بیانی عالم و شاعر می دانیم.
عطف به جمیع علل و عوامل و سبک زیست بشرِ امروز ، مع الاسف کرونا "آغاز بیماریهای عالمگیر است" و جهان از این پس با چنین بیماری هایی مواجهه خواهد داشت.
ما در میانهٔ یک تجربهٔ جدید هستیم که می تواند نمود واقعی و حقیقی شعر شیخ اجل "بنی آدم اعضای یکدیگرند" ... باشد.
تجربهای منحصربهفرد که حتی پدران و اجداد ما هم خاطرهای از آن در ذهن ندارند.
حالیه به درک تازه ای از به هم پیوستگی رسیدهایم.
به نحوی که هر یک از ابنای بشر درهر کجای جهان که تب کند، دیگران را تحتتأثیر قرار میدهد. حالا سرنوشت ما بهعنوان اجزای یک کل مهمتر از دغدغههای فردی ما شده است.
به بیان دیگر اپیدمی ها و اینک پندمیک نشان میدهد که چگونه سرنوشتمان به عنوان اعضای یک نوع به هم گره خورده و هر اتفاقی برای هر نفر در هرنقطه از کره خاکی ، روی همهٔ ما -ساکنین آن - تأثیر میگذارد.
نگارنده قائل به تئوری توطئه ، و فرضیات مطرح شده در ارتباط باکرونا ، مبتنی بر این تئوری ، به این شدت و غلظتی که مطرح می شود نیست ، لکن بر این باور است که جنگ و مخاصمه آینده جنگ با ادوات نظامی و سرباز با هزینه سنگین و تلفات و تبعات داخلی و بین المللی آن نیست ، بلکه جنگهای آینده ، جنگ بیولوژیک و سایبرنتیک با تکیه بر رباتها و هوش مصنوعی خواهد بود.
در حال حاضر این نوع مخاصمه ، به تعبیر عامیانه ، مخاصمه ای بزن در رو و کی بود کی بود من نبودم تلقی می شود چرا که قوانین شفاف به روز. و الزام آور بین المللی در این زمینه وجود ندارد
*به موارد بالا خطر گسترش بیوتروریسم را هم اضافه کنید.
استثناءً ، ارتباط پیشگوئیهای ژول ورنی هالیوود به عنوان بازوی -غیر قابل انکار- فرهنگی و رسانه ای پنتاگون با حوادث و فجایع آتی جهانی ! مثل همین مورد کرونا و فیلم Contagion ساخته ی استیون سودربرگ محصول سال 2011 باید واکاوی و رمز گشایی شود .
بر همین مبنا تغییراتی در ماموریت های نیروهای امنیتی ، نظامی و انتظامی حادث خواهد شد و ساخت و توسعه ی ادوات مخصوص ، لجستیک و رزمایش این نوع تهاجم مورد توجه جدی قرار خواهد گرفت.
شاهد همگرایی و واگرایی جدید در عرصه ی بین الملل و تغییر و اصلاح در برخی مجامع و اتحادیه ها یا شکل گیری و خروج از پیمانها خواهیم بود.
*به عنوان نمونه پیمان شنگن در اتحادیه اروپا ، که کنترل مرزها در بحرانی اینچنینی را با مشکل مواجه می کند.
معاهدات و کنوانسیونهایی جدید یا تغیر و اصلاح در معاهدات فعلی در راستای بهداشت و بیماری های همه گیر جهانی ، منع و تحدید آزمایشات و سلاح های بیولوژیک شکل خواهد گرفت.
نقش افکار عمومی جهان ، سمن های بین المللی ، احزاب سبز و طرفداران بین المللی محیط زیست و رسانه های مستقل ، در این زمینه برجسته خواهد بود.
شاهد نوعی جدید و ارتقا یافته از همیاری و تعاون در عرصه دولت ها و ملت ها و در عرصه داخلی و در ابعاد بین المللی خواهیم بود.
از کمک های متقابل ایران و چین ، کمک های بشردوستانه سرمایه دارانی مثل جک ما و سلبریتی هایی مثل زو ژنگ بازیگر چینی ، تا فریادهای انگیزشی و دلگرم کننده ساکنین مجتمع های مسکونی چین از پسِ پنجره ها ، رقص تعدادی از کادر پزشکی در ایران ، اپرای جمعی ایتالیایی ها تا نمونه های وطنی همیاری مثل بخشیدن کرایه ها ، ضد عفونی کردن اماکن عمومی و ...
*این روند در کشورهایی با جامعه مدنی ضعیف و حکومتهای توتالیتر و فقیر می تواند موجب شورشهای اجتماعی و سقوط حکومتها شود.
شاهد ارتقاء مفهوم و رعایت بهداشت فردی ، اجتماعی و جهانی و نیز مسئولیت اجتماعی خواهیم بود.
مهندسی پزشکی ، مدیریت خدمات بهداشتی درمانی و بیمه ، مدیریت منابع و تجهیزات و ایضا مدیریت بحران ، ارتقاء ، توسعه و تحول خواهند یافت.
*شاید بشر از سر استیصال در مقابله با این بیماری. بازگشتی به گذشته ی تاریخ داشته باشد ،تا ببیند اجدادش در چنین اوضاعی دست به چه اقدامات یا ابتکاراتی می زدند.
در دهه ۱۹۹۰، حامیان جهانی شدن معتقد بودند که جهان با تجارت، مسافرت، ادغام مالی جهانی، انقلاب دیجیتال و برتری آشکار دموکراسی سرمایه داری لیبرال سرعت بالاتری خواهد گرفت.
یکی از تاملات جدی بحث جهانی شدن پس از بحران کرونا ، بحث قلمرو زدایی و امنیت جمعی خواهد بود بنابراین احیانا با معکوس شدن روند جهانی شدن روبرو خواهیم شد.
روند نزولی بازارهای عمده مالی جهان سقوط کم سابقه بازارهای بورس جهان بویژه فریز شدن ۱۵ دقیقه ای بازار بورس نیویورک ، از دست رفتن ارزش سهام شرکت های بزرگ جهان افت تاریخی قیمت فلزات گرانبها و نفت ، زیان شدید شرکت های حمل و نقل هوایی ، آسیب دیدن صنعت توریسم و ... اقتصاددانان و مدیران مالی جهان را به تجدید نظر یا ترسیم راهبردهای جدید معطوف خواهد کرد.
اهمیت فضای مجازی و شبکه های اجتماعی دو چندان خواهد شد هم از نقطه نظر ارتباطات ، هم آموزش هم کسب و کارها و هم توجه ویژه دولت ها ...
بنابراین بدیهی است صاحبان این شبکه ها در ارتقاء کارکرد و توسعه آن عطف به بحرانهایی اینچنینی همت خواهند نمود و نیز دولتها برای کنترل شهروندان در بحرانهای فراگیر روند تغییرات در کسب و کارها ، آموزش ، نظام اداری ، مدیرت منابع انسانی ، دولت الکترونیک سرعت بیشتری پیدا خواهد گرفت.
در مراسم و مناسک جمعی در همه ی حوزه ها تغییراتی بوجود خواهد آمد.
در حوزه عقاید دینی ، تحولاتی در نگرش عالمان و متولیان و دینمداران و دینداران و تابعان ادیان بوجود خواهد آمد.
این تحول برای عده ای موجب استواری و راسخ شدن در عقیده و بعضا افراط گرایی و فاندامنتالیسم و برای عده ای دیگر بی مبالاتی و لاقیدی خواهد بود.
تغییرات و تحولاتی در مناسک مذهبی بوجود خواهد آمد ، از نوع خلاقانه و موافق با اصول یا بدعت گرایانه.
مذاهب و در واقع فرقه ها یابه اصطلاح عرفانهای نوظهور به وجود خواهد آمد.
در ادیانی مثل اسلام و در مذهبی مانند شیعه ، تفقه در موضوع مواجهه با حوادثی از این دست و احکام ویژه آن ، بویژه در مواقع بحرانی تر از بعد مناسکی مانند تغسیل ، تکفین و تدفین و ... احکام فردی ، در ارتباط با امنیت و سلامت جمعی حائز اهمیت خواهد شد.
همه ی اینها نشاندهنده آن است که بشر ، نوع جدیدی از سبک زندگی را در جهان پسا کرونا تجربه خواهد کرد.
آنچه آمد می تواند نمایی کمابیش واقعی از دنیای متفاوت پساکرونا باشد. جد و جهد در برخورد با این بحران ضروری است و نیز سیاستگذاری دقیق ، کارآمد ، علمی و عملی.
کرونا انسان هزاره سوم را متوجه مخاطرات نوع زیست ، و با چالش ناکارآمدی ، جوابگو نبودن و به روز نبودن سیاستها در حوزه های مختلف و در برخورد با چنین بحرانهایی مواجه کرده است.
کرونا درس و آزمونی سخت آموختنی برای آحاد بنی آدم - دولتها و ملت ها - است ؛ درسی که اگر به خوبی درک شود و به درستی آموخته شود میتواند مَطلع و سرآغاز دنیایی زیباتر ، پاک تر ، سالمتر، امنتر، و شاید انسانیتر باشد.