جزئیات داستانشان چه غمی بر دل آوار میکند: دو برادر در سنینی که نباید کار کنند، برای نان، در این هوای سرد کوهستان مجبور به کولبریاند؛ کار جانفرسا و پرخطری که هیچ بزرگسالی هم نباید مجبور به انجامش باشد.
به گزارش جماران، محمدرضا جلائیپور در صفحهی اینستاگرام خود در رابطه با دو کولبر نوجوانی که اخبارشان این روزها زیاد دست به دست میشود، نوشت: «داستان این دو برادر نفسم را بریده. چه نامهای زیبایی دارند: آزاد و فرهاد. اشک و بغض تماشای تصویر فرهاد چهاردهساله یک ساعت است امانم نمیدهد و نمیتوانم کار دیگری کنم.
جزئیات داستانشان چه غمی بر دل آوار میکند: دو برادر در سنینی که نباید کار کنند، برای نان، در این هوای سرد کوهستان مجبور به کولبریاند؛ کار جانفرسا و پرخطری که هیچ بزرگسالی هم نباید مجبور به انجامش باشد.
چه غمی دارند مردم مریوان که سه روز در این هوای سرد به امید یافتن فرهاد کوهستان را گشتند و تن همشهری زیبا و جوانشان را بیجان یافتند. همکلاسیهایش میگویند آرزو داشته با پول کولبریاش لباس ورزشی بخرد. زندگیجو و اهل فوتبال بوده و طرفدار رئال.
چه معرفتی هم داشته که کاپشنش را روی بدن برادرش آزاد کشیده و وقتی پیکرش را در گردنهٔ ژالانهٔ هورامان پیدا میکنند کاپشنی به تن نداشته. پدر و مادرشان معلول بودهاند و ناتوان از تامین مخارج زندگی و کمکهزینهٔ بهزیستی هم کفایت معاششان را نمیکرده. مریوانیها در تشییع دو برادر نان به دست گرفتند و روی تابوتش نان گذاشتند.
چه تکاندهنده. چه غم بار. چه بیدارکننده. تمرکزگرایی در تهران و شهرهای بزرگ، بیتوجهی به سیاستهای جایگزین پیشنهادشده برای حل ریشهای مسالهٔ کولبری، کمتوجهی دولت و همهٔ جریانهای سیاسی به اقتضائات متوازنسازی و عادلانهکردنِ توسعه و ضعف دولت و همهٔ جریانهای سیاسی در توجه به سیاستهای رفاه عدالتگستر از جمله علل رفعشدنی این مصائب نفسگیر اند.
چرا صداوسیما مراسم تشییع فرهاد و آزاد که میلیونها هموطنشان را عزادار کرده مستقیم پخش نکرد؟ چرا صدای پدر و مادر فرهاد و نیمی از همروستاییهایشان که فقیر و کولبر ند را منعکس نمیکند؟ چرا علاوه بر موج غم و همدردیای که از سراسر ایران شبکههای اجتماعی را فرا گرفته، رئیس جمهور هم پیام تسلیت نمیدهد؟ مگر فقط باید برای فوت مشاهیر مرکزنشین پیام تسلیت داد؟ کاش به تسلیت هم اکتفا نکند و کمیتهای برای اجرای فوری سیاستهای حل ریشهای مسالهٔ کولبری تشکیل دهد.
کاش معاون اول رئیس جمهور و دبیران کل احزاب در این زمینه بیانیه بدهند و در مراسم ختم آزاد و فرهاد خسروی شرکت کنند و بگویند برای پیشگیری از چنین مصائبی چه برنامهای دارند. کاش متخصصان، دانشگاهها و اندیشکدهها و رسانهها برای پیشنهادات سیاستیِ کاهندهٔ فقر و بیکاری در این شهرها و روستاهای مرزی و پیشگیریکننده از کولبری و قربانی گرفتناش در همین هفتهها فعالتر شوند. جامعهٔ مدنی، دولت و شهروندان ایران حق ندارند بسیج نشوند تا دیگر کسی برای نان جان ندهد.»