به گزارش جماران؛ حسام الدین آشنا، مشاور فرهنگی رییس جمهور، در صفحه توییتر خود نوشت:
«این مسئولیت جمهوری اسلامی در اصول ۳، ۲۱، ۲۹ و ۴۳ قانون اساسی آمده که در آن سلامت به عنوان حقی همگانی مورد توجه و تاکید قرار گرفته است.
حفظ و ارتقای سلامت در گرو همکاری بین بخشی و فرابخشی است.
امروز در آستانه آغاز برنامه پنجم استراتژیک ایدز در کشور هستیم. ارزشهای والای اسلامی، قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران و اسناد بالادستی سلامت، پشتیبان فعالیتها برای به پایان رساندن تهدیدات این بیماری است.
ضمن توجه به مسائل پزشکی و بهداشتی باید آن را از منظری راهبردی مورد توجه قرار دهیم چراکه این بیماری دربرگیرنده مسائل اجتماعی و اقتصادی نیز هست. تشکیل کمیته نظارت بر حسن اجرای برنامههای کنترل ایدز در سطوح کشوری و ارائه برنامهها با هماهنگی بین بخشی گام مهمی در برنامه چهارم بود.
اکنون نیاز است که با تدوین برنامههای مشخص، نقش هر دستگاه در راستای رسیدن به برنامههای کشوری مشخص شود. شکاف بین بخشی یا عدم اطلاع و ارتباط مناسب در این حوزه، موجب دوباره کاری و اتلاف منابع میشود. نظام سلامت باید بتواند اثر اقدامات خود را در افزایش سطح سلامت جامعه نشان دهد.
۱. در طول چند سال گذشته برنامه تشخیص بهموقع بیماری شتاب بیشتری گرفت و برنامه کنترل ایدز در برنامه نظام کلان سلامت ادغام شد.
۲. پوشش درمان ایدز افزایش یافته و بخش قابل توجهی از افراد شناسایی شده، تحت درمان قرار گرفته اند.
۳. هنوز تعداد زیادی از بیماران شناسایی نشده اند؛
۴. هرگز بدون تاکید بر پیشگیری نمیتوان به مهار این بیماری دست یافت. برنامههای پیشگیری نقش قابل توجهی در چهار برنامه استراتژیک قبلی ایدز داشتند و لازم است به منظور کاهش موارد جدید اچ آی وی سرمایه گذاری بیشتری در حوزه پیشگیری از آن انجام شود.
۵. گامهای خوبی در جهات پیشگیری از ابتلا از مادر به جنین برداشته شده است. با در نظر گرفتن زیرساختهای بهداشتی و اولویت مادران و کودکان در نظام بهداشتی انتظار میرود که با اجرای برنامه پنجم استراتژیک ایدز، انتقال اچ آی وی از مادر مبتلا به جنین، طی چند سال آینده به شدت کاهش یابد.
۶. برنامه کاهش آسیب نیازمند تقویب، گسترش و ارتقاء است.
۷. توجه به میزان اثربخشی برنامهها بسیار ضروری است. باید با صرف هزینه کمتر به نتایج بهتری دست یافت. اجزاء اصلی برنامه از نظر هزینه اثربخشی بررسی و راهکارهای موثر جایگزین روشهایی شود که نتایج کارآمد ندارند.
۸. کسی که با ویروس ایدز زندگی میکند، بیش از دیگران از عواقب این بیماری آگاهی دارد و تحمل رنج بیماری به تنهایی کافی است تا حیات اجتماعی فرد تحت تاثیر قرار گیرد، اگر به این موضوع تبعیض به ویژه در محیطهای بهداشتی و درمانی هم اضافه شود، دیگر امید چندانی برای بیماران باقی نمیماند.
۹. نیازمند یک استراتژی ارتباطی و رسانهای موثر نه تنها در حوزه آموزش و اطلاع رسانی به بیماران بلکه به سایر اقشار جامعه هستیم. بدون نظام ارتباطاتی شفاف، موثر و کارآمد نمیتوان انتظار همکاری بین بخشی را داشت.
اگر آگاهی کافی داده بودیم، کسی نمیتوانست ادعا کند که به دلیل اقدام یک بهروز و در اثر آزمایش دیابت مردم به ایدز مبتلا شده اند و اولین باری که این شایعه پخش شد، مردم فقط به آن میخندیدند. به دلیل فقدان سرمایه اجتماعی مردم این شایعه را باور کردند و حرفهای ما را باور نکردند.
کاهش سرمایه اجتماعی در جامعه ایدز اجتماعی است. توان دفاعی یک جامعه سرمایه اجتماعی است و اعتماد مردم به نهادهای حاکمیتی است. فقط با ایدز در سطح فردی روبرو نیستیم، باید نگران تضعیف سرمایههای اجتماعی و قوت دفاعی جامعه در برابر شایعات و اخبار مخرب و بی اعتمادیهای روزافزون باشیم
۱۰. از همه کسانی که در حوزه مهار اچ آی وی کار میکنند، درخواست میکنم که با مرور دست آموختهها و به خصوص آنچه در لردگان اتفاق افتاد، رویکرد جدیدی اتخاذ کنیم که موید مهار هرچه سریعتر این بیماری باشد