پایگاه خبری جماران: یک ویژگی بسیار مهم انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی پیوندی است که او از همان ابتدای شکل گیری نهضت میان قانون و انقلاب برقرار کرد. در حالی که تا آن زمان وضعیت استثنایی انقلابی همواره در تقابل با امر حقوقی وقانونی تلقی می شد، امام خمینی با برافراشتن پرچم "حکومت قانونی" در مقابل "حکومت غیر قانونی" شاه آن تقابل را به سود قانون وبه سود حقوق ملت در تاسیس نهاد های دموکراتیک رفع کرد.براین اساس امام خمینی شور انقلابی ملت را در همان نخستین روزهای پیروزی انقلاب خرج رفراندوم جمهوری اسلامی کرد وشور انقلابی در مقطع ۱۳ آبان ۵۸ را به فاصله ای کمتر از یک ماه به مصرف رفراندوم قانون اساسی در ۱۲ آذر ۵۸ رساند.
داریوش همایون از مقامات نظریه پرداز رژیم شاه در خاطرات خود می گوید درحالی که علمیات براندازانه گروه های معارض در ایام قبل از ۱۳ آبان چشم انداز یک سرنگونی قریب الوقوع را ترسیم می کرد،همه آن جریان ها در لحظه ۱۳ آبان به یک اجماع شگفت آور در حمایت از نظام انقلابی میرسند وبه این ترتیب :" تنها فرصت واقعی برای برانداختن رژیم (امام)خمینی بعد از تظاهرات مستانه چپگرایان در پی دیوارهای سفارت آمریکا و اشغال آن بود که به هدر رفت… "
اما آن چه که داریوش همایون نمی توانست ببیند شیوه تبدیل شور انقلابی به شعور انتخاباتی بود. یعنی ندیدن این واقعیت که آن جنبش "مستانه" به سرعت تمام و در فاصله یک ماه تبدیل به ادب دموکراتیک می شود وطیف متنوعی از جریان ها چپ وملی ودموکرات را در کنار توده ملت به پای صندوق های رفراندوم قانون اساسی ۱۲ آذر میکشاند.
در چنین مستی مراعات ادب-خود نباشد ور بود باشد عجب
با این وجود درست در همان ایامی که امام خمینی سعی در گذار از وضعیت اضطراری به وضعیت قانونی وثبات قانون اساسی بنیاد داشت،کسانی می کوشیدند برامواج ۱۳ آبان سوار شده و به نام "تعمیق انقلاب "، قانون اساسی وحاکمیت قانون را به محاقی طولانی ببرند. نشریه "مجاهد" یک هفته قبل از ۱۳ آبان در نفی ضرورت تدوین قانون اساسی می نوشت :
"«اصولاً چگونه میشد در شرایطی که هنوز امپریالیسم و پایگاه داخلیاش ریشهکن نشدهاند، به تدوین قانون اساسی اسلامی دست یازید. مگر نه این است که در فضای موجود هنوز هم بقایای نظام وابسته آریامهری با انحاء مختلف موج میزند؟»( مجاهد،۷ آبان ۵۸)
رجوی بر مبنای چنین بینشی آن چه را که "ریشهکن کردن امپریالیسم و پایگاه داخلیاش" مینامید بر قانون اساسی مقدم می شمرد.مبارزه با امریکا از دید او مبارزه با آن چیزی بود که در عرف انقلابیون تحجرگرای چپ آن دوران "پایگاه داخلی امریکا" نامیده می شد.این درک دگماتیستی وجزم گرایانه از انقلاب بریک سوء ظن عمیق در قبال جامعه استوار شده بود.یک بار نماینده سازمان رجوی در مناظره دانشگاه شریف با شهید بهشتی گفت به دلیل "وجود رگه های شرک آلود وضد توحیدی در جامعه" امثال بهشتی برصدر می نشینند ومورد اعتماد واقع می شوند.
ترور شخصیتی بهشتی که نهایتا به ترور فیزیکی و شهادت او منجر شد از دل همین همین عملیات ریشه کن سازی نفوذ امریکا و"پایگاه های داخلی اش" در آمد.
امام خمینی بر مبنای یک درک متفاوت از ۱۳ آبان، در گوهر شور انقلابی آن لحظه،یک فرصت طلایی برای رفراندوم قانون اساسی می دید.این فرصتشناسی در همان ایام از دید گزارشگر ویژه لوموند وادوارد سعید پنهان نماند:
" برای امام خمینی این یک امر قطعی است که هرچه زودتر این قانون اساسی مورد منازعه به مرحله اجرا درآید. بسیاری به ایشان گفتهاند که تا پایان تجربه منازعه با آمریکا و دست و پنجه نرم کردن با این کشور همهپرسی را به تأخیر بیندازد. گفته شده است که کشور در حال انقلاب است و برای مدت طولانی میتواند به خوبی دوران گذار و انتقال را تحمل نماید. اما این اعتراضات و اندرزها و پیشنهادات را امام یکباره به کنار میگذارد. تناقض شگفتآور آنکه این مرجع، این قمی پدرسالار را به خوبی نمیشناسند. تصور نمیکنند او یک قانونمدار موشکاف است. او تأکید دارد که قدرتش میبایست بر مبنای قانون استوار باشد...» "(ادوارد سعید،اسلام رسانهها)
در همان ایام درک دیگری از مفهوم انقلاب وجود داشت که نه تنها اولویتی برای قانون اساسی قائل نبود بلکه برگزاری هر نوع انتخابات را بدون امحای پایگاه ها نفوذ بیگانه در جای جای جامعه امری انحرافی می دانست.چنین درکی از انقلاب اگرچه در مقام شعار امریکا را "ببر کاغذی" معرفی می کرد اما در مقام عمل چنان عظمتی برای امریکا وتوان اغواگری ونفوذ او قائل بود که کل جامعه را به منزله یک سفارت امریکا ی بزرگ ویا شعبه ای از سفارت امریکا می دید:
" به نظر ما اگر کسی بگوید تا پایان موفقیتآمیز مرحله بعدی انقلاب، یعنی تا محو کلیه آثار ستم امپریالیستی و وابستگیهای استعماری در همه سطوح نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و غیره، نیازی به مؤسسان و قانون اساسی جدید نداریم، استدلال درستی است. چرا که اول باید همه پایگاههای نفوذ استعمار را در میان مردم از بین برد، و آنگاه فارغ از هر فرد و گروه وابسته به استعمار، و عاری از هر تمایل ارتجاعی به تصمیمگیری در مورد ضوابط اساسی حاکم بر حیات مردم پرداخت"(نشریه مجاهدین خلق)
بعدها سازمان رجوی تلاش کرد از طریق موجسواری بر امواج ۱۳ آبان نظریه "جامعه در معرض نفوذ امریکا " را بسط بدهد:
" «نباید فراموش کرد، سفارت آمریکا تنها راه نفوذ امپریالیسم نیست، هر نهاد وابسته در ساختمان جامعهمان میتواند روزنه نفوذی باشد.»"(نشریه مجاهد ۲۱آبان ۵۸)
از این قرار درکی از مفهوم انقلاب که با الگوبرداری از انقلابهای کمونیستی وغیر کمونیستی معاصر آن را با تعلیق حقوق شهروندی ومحاق قانون همبسته می کرد، در مقابل درک امام خمینی از انقلاب به منزله منشا وزمینه ساز انتخابات آزاد برای مجلس قانون اساسی ومجلس شورای اسلامی صف آرایی کرد. این دیدگاه منحصر به جریان موسوم به "مجاهدین خلق" نبود،در حقیقت دانشی که در آن ایام در باره مبارزه ضد امپریالیستی رواج داشت مزایا ومواهب بیحد وحصر ومعجزهآسایی برای این مبارزه قائل بود. هیئت دبیران کانون نویسندگان که به نوعی نقطه ثقل روشنفکری سکولار در آن عصر محسوب می شد در بیانیه ای تاریخی ضمن حمایت پرشور از "روح ضد امپریالیستی مبارزه مقدس" دانشجویان خط امام آرزو می کرد :
" آزادی و دموکراسی مبتنی بر حاکمیت توده ما که سنگ بنای شکوفایی اندیشه و تفکر و اعتلای فرهنگ جامعه است در پرتو رهایی کامل ملت ما از سلطه امپریالیسم خونخوار هرچه زودتر در سرزمین ما تحقق پیدا کند. "
آزادی ودموکراسی وحاکمیت توده ها که جز برشاخسار نهاد های دموکراتیک نمی روید چگونه می توانست از دل مبارزه ضد امپریالیستی سربرآورد؟حل مسئله نان وگوشت ومسکن وحتی مسئله ترافیک وهر مسئله اقتصادی مشابه را چگونه می شد از دل مبارزه با امریکا استخراج کرد؟
"محال است مسئله ی ترافیک،گوشت،مسکن و...خارج از چارچوب مسئله ی امپریالیزم حل شود.همه مسائل به تضد اصلی جامعه مربوط است...تنها با مبارزه برعلیه امپریالیزم ونفی آن واثبات نظام واقعا مردمی وضد امپریالیستی است که بسیاری از این مسائل قابل حل خواهد بود."(رجوی،تبیین جهان،ص ۳۲۸)"
رجوی حتی تا آنجا پیش رفت که در نشریه خود نوشت " حل مسائل صنفی دانش آموزان فقط در چهارجوب مبارزه ضد امپریالیستی امکان پذیر است” (نشریه مجاهد شماره ۱۰ آبان ۵۸) "
این دیدگاه حل المسائلی به مبارزه ضد امپریالیستی خواهان دامن زدن به شور ۱۳ آبان تا مرحله کشاندن امریکا به مداخله نظامی بود.امروزه اما ما حل مسائل معیشتی را در گرو "مبارزه ضد امپریالیستی" به روایت مذکور نمی دانیم ،در گرو مقاومتی می دانیم که جامعه بربنیاد تاب آوری خود در مقابل تحریم ها آن را ممکن کرده است ودر گرو فضایی که در امتداد همین مقاومت ملی فراروی دیپلماسی ومذاکره وتعامل هرچه گسترده تر با جهان وبا همسایگان گشوده است.
در امتداد راهی که ۱۳ آبان به سوی صندوق های رفراندم تاریخ ساز ۱۲ آذر گشود ودرآستانه چهلمین سالگرد تولد قانون اساسی در سامانه انتخابات آزاد و رفراندوم "همه باهم" ،باید پیوندی تازه میان معیشت، کرامت وحقوق شهروندی وتاریخ انقلاب برقرار کرد.