پایگاه خبری جماران: امروز به یمن شبکه های اجتماعی موفق شدم تا مصاحبه مطبوعاتی رییس جمهور آمریکا را ملاحظه کنم. سخنانی که به همه شما پیشنهاد می کنم تا آن را به دقت و چندین بار ببینید و بشنوید. با این سخنان جدای از هر چیز دیگر می توان به اخلاق آمریکایی پی برد. البته هرگز معتقد نیستم که همه مردم آمریکا از یک نوع اخلاق برخوردارند و یا یک نظام اخلاقی را می توان بر مجموع آنها بار کرد بلکه بر سر آنم که بگویم آنچه از سخنان ترامپ بر می خیزد تا حدود بسیاری نمایانگر اخلاق حاکم بر دستگاه سیاسی ایشان است. و باز هرگز نمی خواهم بگویم که همه سیاستمداران آمریکا الزاما از این روش اخلاقی پیروی می کنند اما می گویم که نظام حاکم بر بخش عظیمی از مردم و سیاستمداران آمریکا بر همین متد اخلاقی مشی می کنند.
ترامپ در این سخنان وقتی از ابوبکر بغدادی یاد می کند از تعبیر «سگ» استفاده می کند؛ سگی که از ترس مرگ جیغ می کشد.
لحن او در ادای کلمه «سگ» به گونه ای است که گویی این حیوان را پلیدترین موجودات می داند اما همین آدم وقتی درباره نیروهای خود حرف می زند می گوید در میان نیروهای ما هیچ کس حتی زخمی نشد و تنها یک سگ شجاع اندکی مجروح شد که او را هم برای معالجه با خود برگرداندیم. از همین سخن به خوبی پیداست که در نگاه او اگر یک سگ در خدمت آمریکا باشد محترم است، و الا کشته می شود. ترامپ وقتی درباره سه کودک ابوبکر بغدادی که در کنار او کشته شده اند سخن می گوید کوچکترین احساس ترحم و یا ناراحتی ندارد. همان اندازه با شعف از مرگ آنها سخن می گوید که از مرگ شخص جنایتکاری مثل ابوبکر بغدادی. در نگاه ترامپ کودک و بزرگ فرقی ندارند و اگر در خدمت او نباشند بی ارزش هستند.
در سخنان ترامپ به قدری غرور نهفته است که هر بیننده ای را مشمئز می کند. ده ها بار از شجاعت نیروهایش یاد می کند و به همین میزان بقیه کشورها را تحقیر می کند. برای او هیچ چیز جز آمریکا ارزش ندارد. و مهم آن است که اندک تلاشی هم در جهت پوشاندن این امر از خود بروز نمی دهد.
ترامپ در همین سخنان به صراحت و به کرات فقط و فقط منافع مادی و در این مورد نفت را ملاک تصمیم گیری می داند. تصریح می کند که جان مردم اعم از ترک و کرد برایش ارزش ندارد. می گوید آنها هزاران سال با هم جنگیده اند و بگذار باز هم بجنگند و کشته شوند. آنچه مهم است و اگر جان سرباز آمریکایی برایش فدا شود عیبی ندارد ، نفت است.
ترامپ چندبار از روسیه و ترکیه به نیکی یاد می کند که به او در این عملیات کمک کرده اند ولی بلافاصله با حداکثر تبختر می گوید که روسیه و چین از حضور ما نفع مادی می برند و خودشان باید هزینه دهند.
ترامپ در برابر تروریسم هم موضع جالبی ابراز می کند. می گوید بین ما و تروریست ها اقیانوس فاصله است درحالیکه آنها می توانند با پای پیاده به اروپا بروند پس به ما ربطی ندارد که دنبال دفع تروریسم باشیم. صراحت سخنان او به خوبی نشان می دهد که هیچ چیزی که آن را «ارزش های لیبرال دموکراسی» می نامیدند و قبلا آمریکایی ها مثلا به دنبال آن بودند باقی نمانده است.
اما از همه اینها گذشته یک نکته در این میان قابلیت ملاحظه بیشتری را داراست. ترامپ اگر هزار بدی داشته باشد که دارد، اما یک خوبی هم برای همه جهانیان داشته است و آن اینکه همه فهمیده اند مدینه فاضله خویش را نباید در ینگه دنیا بجویند. حتی اگر بپذیریم بقیه آمریکایی ها همانند ترامپ نیستند ، باز این اشکال به طور اساسی باقی است که «تا آن هنگام که یک نظام سیاسی امکان حاکمیت امثال ترامپ را فراهم می کند، اگر هزار خوبی هم در حوزه اخلاق داشته باشد، یک شبه همه آنها بر باد می رود».
از این پس روشنفکران ما دیگر نمی توانند رؤیای خویش را در چنان لیبرالیسم بی پایه ای تعبیر کنند مگر آنکه خود را بفریبند.