یک مدرس حوزه علمیه و قاضی به برخی خط و نشان کشیدن ها برای مرجعیت واکنش نشان داد.
به گزارش جماران، حجت الاسلام و المسلمین علیرضا فیض مشکینی در کانال تلگرام خود نوشت: این روزها درباره ی بایدها و نبایدها و خط و نشان کشیدن ها برای جایگاه مرجعیت شیعه حرف های تأسف آوری می شنویم. تأسف آور تر این که این کلمات از برخی از کسانی شنیده می شود که جایگاهشان جایگاه دفاع از مرجعیت است. مهم تر این که خود این بزرگان باید پاسخگوی وضع موجود باشند.
وی در تبیین چرایی سخن خود گفت: در مدت چند سال در مرکز مدیریت حوزه، با گروهی از همکاران، سوابق علمی نزدیک به پنجاه هزار نفر از طلاب سراسر کشور را بررسی و به نتایج مهمی رسیدم. مختصری از این نتایج در مدت چند سال در نشریه ی وزین حریم امام، نشریه ی آستان امام خمینی(قدس سره) چاپ شد که شاید روزی مجموعه را منتشر کنم.
فیض با بیان اینکه یکی از نتایج مهم این بررسی، عدم تناسب بین سطح علمی و شهرت بسیاری از فضلای حوزه بود، افزود: در رتبه بندی، که زمان ترک کار، در چهار جلد، به مدیر محترم سپردم، نخبگان گمنام و نامداران نانخبه کم نبودند. با بهره گیری از این تجارب، حدود ده سال قبل، طرحی برای ساماندهی القاب، عناوین و مدارج علمی طلاب حوزه های علمیه تدوین کردم و به حضور همین بزرگوار ارائه نمودم. استقبال بسیار گرمی نمودند و اظهار داشتند که مسئله ی القاب حوزوی مشکل بسیار بزرگی است. غالبا از طرف خود صاحبان یا مدعیان القاب حوزوی، انتقادات و گلایه های بسیاری می شنویم. خوشحال و امیدوار شدم. در طرحی که تهیه کرده بودم، ورودی حوزه های علمیه، در صورت موفقیت در پنج گام تحصیلی، مستحق لقب «حجت الاسلام و المسلمین» می شود. با موفقیت در این پنج گام، که حدود ده سال طول می کشد، وارد دایره ای می گردد، که بر اساس سنت دیرینه ی نزدیک به هزار ساله ی حوزه های علمیه، فقط بزرگان علمی و مراجع حوزه خواهند توانست درباره ی وضع علمی او اظهار نظر کنند. وظیفه ی مدیریت حوزه، فقط معرفی این نخبگان به مراجع و علمای تراز اول است. آنان پس از مدتی که لازم می دانند، و پس از آموزش و سنجش مداوم و چه بسا طولانی، اجازه ی اجتهاد در زمینه های مختلف صادر خواهند کرد و دیگر جایی برای ادعای گزاف از سوی کسی نخواهد ماند.
وی یادآور شد: پس از مدتی نزد یکی از دست اندرکاران گلایه کردم که چرا این طرح پیگیری نشد! گفت: تو چقدر ساده ای! توقع داری یک جمع، طرحی را تصویب و اجرا کند، که نتیجه ی آن از دست دادن القاب بسیاری از افراد همان جمع بشود! بگذریم. ایشان در آن زمان عضو هیأت رئیسه ی خبرگان بودند. رئیس شورای عالی حوزه های علمیه بودند. الآن هم می توانند تصمیماتی بسازند، که حاکمیت بپذیرد و عمل کند. به قول سعدی: «هر که شاه آن کند که او گوید/ حیف باشد که جز نکو گوید»خدا خیرتان بدهد! اگر آن روز این کار را شروع کرده بودید، الآن فقط یک جمع کوچک چند صد نفره از نخبگان وجود داشت، که صلاحیت اظهار نظر درباره ی کسانی که احتمال مرجعیتشان می رود، داشتند. دیگر جایی برای اظهار وجود فاقدان صلاحیت علمی نبود. البته شاید جامعه ی مدرسین، مجمع محققین، مجمع عمومی جامعه ی مدرسین و . . . با اعضای فعلی تجزیه می شدند، اما یک جمع علمی فراگیر و معتبر جای همه را می گرفت. دیگر نیازی نبود بزرگترین توهین به حوزه های علمیه بشود، چه توهینی!
این مدرس حوزه علمیه قم ادامه داد: یک دانشگاه کوچک در یک شهر، به کسی مدرک علمی می دهد، تمام نهادها این مدرک را به رسمیت می شناسند و هیچ کس یا نهادی به خود اجازه نمی دهد از او امتحان بگیرد، که آیا صلاحیت علمی، در حد کارشناسی، کارشناسی ارشد یا دکتری دارد یا نه. چرا، در حالت تعدد داوطلبان هر سمتی مصاحبه، امتحان، یا مسابقه ای برای تشخیص لایق ترین فرد انجام می شود، اما کسی صلاحیت حد اقلی او را رد نمی کند. اما شما کاری کرده اید، که صلاحیت مدارک حوزوی توسط نهادهای جمهوری اسلامی پذیرفته نمی شود. اصلا کسی به گواهی اجتهاد صادره از حوزه و مراجع تقلید اهمیت نمی دهد.
وی با انتقاد از مجموعه مدیریت حوزه های علمیه کشور و ارتباط آن با جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، تصریح کرد: بگذریم از این که جامعه ی مدرسین در حال حاضر تبدیل به یک جمع بسته ی سیاسی شده که اعضای آن منصوب مقام رهبری نیستند، منصوب مراجع نیستند، منتخب طلاب، فضلا و مدرسین حوزه نیستند، مؤسسین اولیه هم که در قید حیات نیستند، اعضای سابقه دار آن به دلیل کهولت سن توان حضور در جلسات ندارند یا به دلایل دیگری شرکت نمی کنند و معلوم نیست این جامعه با چه پشتوانه ای انتظار دارد مرجع تشخیص مرجعیت و نصب و عزل مراجع باشد.