«چرا تا کنون آقای یزدی هیچ نکتهای را نسبت به ایشان و این کاخ حوزوی نمیگفتند؟»
به گزارش جماران، عباس عبدی در کانال تلگرامی خود نوشت:
این یادداشت پیش از مشاهده پاسخ تند اقای لاریجانی نوشته شده بود که در یادداشت بعدی هم به این موضوع خواهم پرداخت.
آقای محمد یزدی به عنوان فرد اصلی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اخیراً سخنانی را ابراز داشته که سه نکته اصلی آن در نقد آقای روحانی و آقای صادق لاریجانی و موضوع مرجعیت برجسته شده است. البته یکی از روزنامههای اصولگرا به انتشار این خبر معترض بوده چرا که معتقد است آقای یزدی تأکید داشتند که این اظهارات در بیرون از جلسه بازنشر نشود، ولی با توجه به تعداد حاضران در آن جلسه عجیب است که چنین درخواستی صورت گرفته است. گویی که در یک جمع دهها نفره سخنرانی کنیم بعد بخواهیم منتشر نشود!! معلوم است که از ابتدا راه درستی را نرفتهایم. ایشان درباره سه موضوع فوق سه موضع مهم و جالب داشتهاند که در کنار یکدیگر معنا دارند.
درباره آقای لاریجانی رییس پیشین قوه قضاییه با تندی خطاب میکنند و نسبت به تهدید وی در رفتن به نجف و نیز ساختن مدرسه علمیه کاخ مانند وی و بالاخره بازداشت ریس دفتر [معاون وی] به تندی اظهار نظر میکند. جالب است که در یک کانال تلگرامی نقل شده که پس از این سخنان یکی از حضار تذکر میدهد که تهدید به نجف رفتن از سوی آقای لاریجانی تکذیب شده است و آقای یزدی در پاسخ و به راحتی گفتهاند که: ”اگر تکذیب شده است که هیچ.“
اولین نکته این است که ساختن حوزه شبیه به کاخ امروز و دیروز رخ نداده، بلکه سالها طول کشیده اتفاقاً شهرداری قم هم نسبت به آن از حیث رعایت عرض خیابان معترض بوده است. ولی چرا تا کنون آقای یزدی هیچ نکتهای را نسبت به ایشان و این کاخ حوزوی نمیگفتند؟
یا درباره تهدید به رفتن به نجف چرا خبر قطعی را مستند سخن خود قرار نمیدهند؟ ایشان که خودشان ده سال رییس قوه قضاییه بوده و سالهای زیادی عضو شورای نگهبان بودهاند، چگونه میتوانند، مثل مردم عادی یک شایعه (فارغ از تأیید یا رد آن) را مبنای اظهار نظر قاطع خود قرار دهند؟
از همه مهمتر چگونه است که ایشان اکنون و پس از بازداشت فرد قدرتمند دفتر رییس سابق قوه قضاییه، زبان به اعتراض گشودهاند؟ مگر ممکن است که طی این ده سال هیچ خبر و اطلاعی درباره فسادهای احتمالی آن فرد و دیگران نشنیده باشند؟ اگر نشنیدهاند که واویلا و اگر شنیدهاند و سکوت کردهاند، باید پاسخگو باشند. اتفاقاً این انتقادی بود که یکی دیگر از روحانیون قم نیز به آن اشاره کردند.
درباره آقای روحانی اظهار میدارد که: ”اگر نمیتوانی مملکت را اداره کنی، برو کنار. این برو کنار را چه کسی باید بگوید؛ در درجه اول حوزه باید بگوید. بعد از نظر قانونی باید دیوان عالی قضایی بگوید. بعدش هم مجلس بگوید ولی متأسفانه میبینیم مجلس هم وضعیت دیگری دارد!“
اول اینکه چرا مشابه این اظهارات را در زمان ریاست آقای لاریجانی در قوه قضاییه علیه ایشان نداشتید؟ به علاوه کسی که عضو شورای نگهبان است از کجا آورده که حوزه باید به رییس جمهور بگوید برو کنار؟ حوزه علمیه کیست؟ بنا بر شواهد موجود مراجع طبعاً موافق این نظر نیستند. جامعه مدرسین اگر بخواهد بگوید که خودتان هستید. لطفاً بگویید. ولی اگر کسی برای دستورتان حسابی باز نکرد چه خواهید کرد؟