به گزارش جماران؛ حبیب احمدزاده، نویسنده، در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
«نفتکش ایران در جبل الطارق از دست راهزنان همیشگی تاریخ رهایی یافت.
کمی یادآوری از تاریخ و ضعف ما بدلیل نداشتن قدرت نظامی...
در دوره مصدق و پس از ملی شدن نفت، دولت انگلیس به همه کشورها اعلام نمود که نفت ایران را متعلق به خود میداند و هرنوع خرید نفت ایران را ممنوع کرده و مصادره خواهد نمود و سپس کشتی های جنگی خود را با دستور شلیک در دهانه تنگه هرمز و اقیانوس هند مستقر نمود .
یک شرکت ایتالیایی با تمام مخاطرات با ارسال کشتی به خلیج فارس این تحریم خرید نفت از ایران را شکست و از پالایشگاه آبادان نفت خام بار زده و به مقصد بنادر خود حرکت کرده بود که در ورودی اقیانوس هند کشتی ایتالیایی توسط ناوهای جنگی انگلیس متوقف و بار نفت آن مصادره گردید .
در همین زمان در ژاپن مدیر متهور یک شرکت نفتی با شنیدن این خبر کار انگلیس را غیر قانونی دانسته و در سخنرانی پرشور ، هیئت مدیره را مجاب کرد تا از دولت ایران بصورت بی واسطه نفت بخرند این کار بدون اطلاع دیگران انجام گرفت بصورتی که حتی کارکنان کشتی پس از ورود به خلیج فارس و با خواندن نامه رییس شرکت توسط کاپیتان از ماجرا باخبر شدند و همگی دارای حق انتخاب برای شرکت در این ماموریت و یا پیاده شدن در اولین بندر عربی گردیدند که همگی با خصلت ضد استعماری یک صدا ماموریت را با شوق پذیرفتند . کشتی ژاپنی با بارنامه غیر نفتی از میان ناوهای انگلیسی عبور کرده و خود را به بندر ابادان رساند . با اطلاع مردم شهر ، چندین گوسفند جلوی پایشان قربانی و جشنی برپاشد . هنوز انگلیسی ها هاج و واج مانده بودند که کشتی حامل نفت از میانشان گذشته و وارد ابهای ازاد شد . مصدق به یمن تشکر اولین محموله را به ملت ژاپن هدیه داد . با شکایت دولت انگلیس محموله نفت در بندر ژاپن چندین روز توقیف شد ولی با رای دادگاه بالاتر ، از ان رفع توقیف شد و مدیران شرکت خرسند از این پیروزی درصدد ارسال کشتی های دیگر بودند که خبر کودتا علیه مصدق به آنان رسید و کار نیمه تمام ماند .
امروز ایرانیان بدون گرفتن کمک و تنها با قدرت خود کشتی شان را پس گرفتند، شاید این روز برای ما ایرانیان کمتر از روز ملی شدن نفت نباشد. البته نباید از مکر دشمن غافل بود ولی باید دم این روباه پیر و بی قدرت بریده میشد که شد امشب بی شک شب عزای بن سلمان و جان بولتون ها هم هست .
پی نوشت: جدیدا یک فیلم سینمایی از این ماجرا در ژاپن از روی یک رمان ساخته شده که در دیدار این نویسنده ژاپنی ما باهم دیداری هم داشتیم که و کتابهایمان را به یادگار به هم دادیم.»