پایگاه خبری جماران: سوم اسفند 1397 و در آستانه میلاد حضرت زهرا (س) تهرانگردی این هفته، را با حضور شهردار و مدیران شهری، فرهنگی و هنری، خبرنگاران، عکاسان و هنرمندان از مبدا میدان منیریه که روزگاری میزبان جشنهای با شکوه حضرت زهرا (س) در باغ امیریه بوده است آغاز کردیم.
منیریه در بخش شمالی ناحیه 2 شهرداری منطقه 11 قرار دارد و محدود به خیابان امام خمینی(در شمال)، خیابانهای ابوسعید و معیری (در جنوب)، خیابان وحدت اسلامی (در شرق) و خیابان کارگر جنوبی (در غرب) میشود.
جشن فاطمی در باغ امیریه
روزگاری محله امیریه جز املاک شاهان قاجار با باغ های بزرگ و خارج از شهر تهران بود و نام امروزی میدان منیریه برگرفته از منیرالسلطنه (مادر کامران میرزا) است. منیرالسلطنه دختر محمدتقی خان معمارباشی بود که دارالفنون را ساخت و رئیس اداره بنای دیوان اعلی بود. مراسم جشن تولد حضرت فاطمه زهرا (س) هر سال در باغ امیریه توسط منیرالسلطنه برگزار می شد در این مراسم گروه زیادی از زنان، همسران سفرا و هیاتهای خارجی نیز در کنار شاه و نایب السلطنه_تنها مردانی که اجازه حضور در مهمانی را داشتند_شرکت می کردند. از آداب ویژه این جشن سبز پوشیدن بود از این رو مهمانان و خدمتکاران سراپا سبز میپوشیدند. نکته جالب توجه این جشن این بود که در پایان مراسم دوشیزه سیدی را برای جوان بی بضاعتی عقد میبستند و با ترتیبی خاص به زوج هدایایی تقدیم میکردند. امروز هیأت های بسیاری در این محله هستند که از میان آنها هشت هیات معروف به نام و القاب حضرت زهرا (س) در این منطقه می شناسیم.
حسینیه های امیریه
اولین مقصد امروز ما حسینه ای واقع در میدان منیریه، خیابان معیری کوچه صداقت بود. در این جا هیات فاطمیه بین الطلوعین که از دهه سی تاکنون فعال است مراسم جشن حضرت زهرا را تاکنون ادامه میدهد. مدت زمانی را در حسینیه نشستیم و در روضه ای که خوانده می شد شرکت کردیم. بعد از آن راهی حسینیه بیت الاحزان در خیابان معیری کوچه زعیم شدیم. این حسینیه در سال 1375 با ادغام دو خانه در باغی که دورانی متعلق به منیرالسلطنه بود شروع به ساخت شد و در سال 1377 آغاز به کار کرد که طراح آن آقای کامبیز نوایی است و از لحاظ معماری در خور و زیباست.
پیرایش علی
در ادامه از آرایشگاهی که به نام "پیرایش علی" است بازدید کردیم که من نیز به واسطه هم محلهای بودنم برای پیرایش پیش او می روم و روبروی مسجد زعیم قرار دارد. آقای مصطفی گواهی به استقبال ما آمد. ایشان زمانی رئیس اتحادیه پیرایشگران مردانه تهران بود. وقتی از خاطرات ایشان پرسیدم گفتند که از شاگردان استاد حاج علی اکبر اسفندیاری بودند که آرایشگاه او واقع در محله نازی آباد، خیابان وطن بود. در سال 1391 اولین بار نرخ کشوری پیرایش مردان را از طریق وزارت صنعت، معدن و تجارت برای کوتاهی مو سر تعیین کردند و همچنین گفتند که رشته پیرایش و آرایش کاری هنرمندانه و تخصصی است و در طبقه بندی جدید یکی از ده رشته هنری است، اما در مراکز آموزش عالی تدریس نمی شود و از این رو ایشان به راه اندازی رشته دانشگاهی برای این حرفه پایبند هستند و امیدوارند که دانشگاه علمی و کاربردی این رشته به زودی شروع به کار کند. براساس سخن ایشان حدود 60% آرایشگاههای مردانه متعلق به مردم شمال کشور است. من در این جا از واژه سلمانی استفاده کردم و ایشان گفت: چرا سلمانی می گویید؟ گفتم این حرفه ریشه و تبار دارد زیرا که سلمان فارسی سر و صورت پیامبر اکرم(ص) را اصلاح می کرد.
بازمانده درخت کاران ولیعصر
ساعت حدود 9:15 بود که به دعوت شهرداری تهران، به سمت خیابان ولیعصر رفتیم تا در برنامه ساماندهی و احیاء درختان چنار خیابان ولیعصر (عج) حضور داشته باشیم. در اجرای این اقدام حذف تنه و ریشههای آلوده صورت گرفت و سپس گودالهایی به ابعاد ۱.۵ متر خاکبرداری شد و خاک و اندامهای گیاهی آلوده به خارج از پروژه منتقل گشت و پس از ضدعفونی شدن دیوارههای محل کار با تهیه خاک زراعی مرغوب خاکریزی و کاشت صورت گرفت. آقای حناچی با اشاره به این که خیابان ولیعصر (عج) از خیابانهای نادر جهان است اعلام کرد که به میراث فرهنگی درخواست ثبت جهانی آن را ارائه دادهایم.
من برای کاشت درخت، گل فروش سر کوچه مان، کوچه شهید پیران عقل را نیز با خود بردم. نام این کوچه پیشتر انتظام و پیشترها باباطاهر بود، سید عباس در زمان کاشت نهال های چنار میدان منیریه به سمت راه آهن کودکی 10-12 ساله بوده است، همراه پدرش سیدعقیل نهال های چنار را از کرج و کن می آورد و در خیابان ولیعصر و خیابان های اطراف از جمله خیابان پیران عقل می کاشت و شاید تنها بازمانده درخت کاران آن روز باشد.
بعد از اتمام این برنامه مسیر خود را به سمت جنوب خیابان ولیعصر ادامه دادیم و حدود ساعت 10 بود که به میدان منیریه رسیدیم.
نخستین مدرسه دخترانه اسلامی
به سمت جامعه تعلیمات اسلامی برای بازدید از نخستین دبیرستان دخترانه اسلامی ایران که بعدها البته پسرانه شد و مدرسه جعفری از بازارچه شاپور به آنجا انتقال یافت حرکت کردیم. خواهران من از دانش آموزان این مدرسه بودند. این مدرسه نیز در بخشی از باغ امیریه ساخته شده است. دبیرستان جعفری اسلامی در سال 1324 به دست مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ عباسعلی اسلامی تأسیس و از آن زمان تا کنون پس از گذر از فراز و نشیبهای بسیار به جایگاه کنونی خویش رسیده است. خوشبختانه قرار شد تا برای مرمت و احیاء بخشی از ساختمان مدرسه که قدمت اولیه آن را به عنوان سند میراثی-تاریخی تاکنون حفظ کرده است، کمک شود. در طول بیش از 70 سال فعالیت و خدمت، مجتمع آموزشی جعفری موفق به تربیت گروه زیادی از مردان بزرگ میهن اسلامی شده است که از جملهی آنان آقای شهید تندگویان وزیر نفت دولت شهید رجایی بوده که در شورای پیشین در خدمت فرزندشان بودیم.
پس از بازدید از این دبیرستان به مسیر خود ادامه دادیم و از قنادی آذربایجان که می گفتند بنیانگذار آن آقای حمید رضا محمد رفیع است، بازدید کردیم. این قنادی پیشتر در خیابان بوذرجمهری قرار داشت که از سال 1315 فعال است و به نان خامه های بزرگ اش مشهور بود. پس از پذیرایی، شیرینی تازه توسط میزبان، آنجا را ترک کردیم و بسوی قنادی دیگر واقع در خیابان ولیعصر، پ 750 رفتیم، قنادی کامران یزدی نیز یکی از قنادی های قدیم منطقه امیریه است. ساعت حدود 10:40 بود که به مقصد بعدی خود، قنادی گواهی پ 652 رسیدیم. این قنادی در آغاز با پخت شیرینی های ساده که از مواد اولیه شکر، آرد و روغن تهیه می شد کار خود را آغاز کرد و برای فروش آنها را بار الاغ میکرد و در سطح شهر می چرخید، آقای گواهی برای مدتی در بازار مغازه ای داشتند و در سال ١٣٢٠ بود که تصمیم گرفت تا این مغازه را خریداری کند و همچنین در سال ١٣٢٥توانست دستگاه تهیه بیسکویت را از آلمان وارد ایران کند و بیسکویت را تولید کند و همچنین اولین کافه قنادی بود که بستنی سنتی خامه ای مغز پسته ای را عرضه کرد. از آن سالها این مغازه نسل به نسل منتقل شده است. امروز نیز فرزند ایشان از مدیران اتحادیه قنادان است. مجدد به مسیرمان ادامه دادیم تا به بازدید از قنادی برق واقع در بازارچه شاپور، پ367 برویم. از ویژگی های این قنادی در و دیوار قدیمی به ویژه آینه های قدی آن است که قدمت بسیار دارد. کسی که از ما استقبال کرد دانش آموخته رشته عمران و از نسل چهارم بنیان گذاران این دکان است. شاید این قنادی قدیمی ترین شیرینی فروشی تهران باشد که هنوز هم به ویژه زولبیا و بامیه آن مشهور است و در ماه رمضان تمامی مغازه را در برمی گیرد. در فصلی که هوا گرم بود و مصرف شیرینی کم می شد، شیرینی فروش، شربتیجات درست می کرد و ساکنان محله های جنوبی شهر، شربت و مربا را از این قنادی تهیه میکردند.
جهان پهلوان تختی
کمی جلوتر در خیابان وحدت اسلامی در کوچه طبرستان از باشگاه پولاد بازدید کردیم. این باشگاه در سال 1300 کار خود را آغاز کرد. موسس آن حسینخان(رضی زاده) بود. او می گفت: اولین تشک کشتی در باشگاه امجدیه بود دومین باشگاهی که مجهز به تشک کشتی شد همین باشگاه پولاد بود. باشگاه پولاد سرمایه فراموش شده محله امیریه است این زورخانه تاریخ خوبی دارد و محل تربیت بسیاری از قهرمانان از جمله جهان پهلوان تختی بوده است. در فیلم تختی بازسازی شده این باشگاه به نمایش گذاشته شده است. این باشگاه اکنون به باشگاه بیلیارد تبدیل شده و در دست بخش خصوصی است.
بازارچه دستفروشان
مقصد بعدی ما بازارچه ولیعصر واقع در خیابان ولیعصر، روبروی تئاتر شهر کوچه سرمد بود. این بازارچه به منظور ساماندهی دستفروشان خیابان ولیعصر ساخته شده است. تا راه عبور و مرور به ویژه در ایام نزدیک عید مسدود نشود و دستفروشان بر اساس قواعدی در آنجا کالای خود را عرضه کنند. البته انجام این کار حاصل همکاری بین اتاق اصناف، فرمانداری، شهرداری و نیروی انتظامی است.
نخستین هنرستان موسیقی
در ادامه به مناسبت جشن صد سالگی هنرستان موسیقی به هنرستان موسیقی پسران که در تقاطع خیابان ولیعصر و امام خمینی واقع شده است، رفتیم. مدیریت مجموعه آقای ایلچی و اساتید برجسته هنرستان موسیقی پسران و دختران از جمله استاد فرهاد فخرالدینی، استاد تقی ضرابی و استاد محمدعلی اسماعیلی و خانمها استاد مینا افتاده و شهلا میلانی میزبان ما بودند. در آغاز ورود مدیریت هنرستان آقای علیرضا ایلچی ضمن خوشامدگویی، اشاره ای به تاریخچه هنرستان کرد و طبق گفتههای ایشان در سال ۱۲۹۷ «شعبه موزیک نظام» از مدرسه دارالفنون جدا شد و «مدرسه موزیک» تحت نظر وزارت معارف با مدیریت «غلامرضا مین باشیان» تأسیس شد. این مدرسه طی دورههای مختلف با نامها و رویکردهای گوناگون به فعالیت خود ادامه داد. در سال 1392 گروه ارکستر بادی و ارکستر ایرانی به سرپرستی استاد نادر سینکی شکل گرفت و در همین سال هنرستان در جشنواره موسیقی جوان شرکت کرد.
موضوع دیگری که وی بدان اشاره داشت، جشن صد سالگی این هنرستان بود که با همکاری وزارت ارشاد در تالار وحدت برگزار شد. در این جشن قرار شد تا کتابچه ای مشمول تاریخچه هنرستان به همراه مصاحبهای با اساتید برجسته این هنرستان تهیه و در اختیار عموم قرار داده شود. در ادامه سخنرانی ها اساتید محترمی چون فرهاد فخرالدینی و تقی ضرابی نیز سخنانی درباره تاریخچه مدرسه و با بیان خاطرات شخصی از اساتید بزرگ می گفتند که حال و هوای جلسه را عوض کرد و دانش آموزان در برابر اساتید قطعاتی اجرا کردند که قطعاً خاطره ای ماندگار برای آنها خواهد بود.
در این برنامه به دعوت میزبانان سخنرانی کوتاهی درباره ظرفیتهای این مدرسه به منظور تبدیل آن به فضایی که بتواند در یاد ملی ماندگار گردد، داشتم و ایدهای را نیز برای پیشرفت این هنرستان تحت عنوان "اولین موزه مدرسه ایران" مطرح کردم که با تاکید بر اهمیت این فضا و برای ماندگاری چهرههای فرهنگی و ملی که در این هنرستان حضور داشتهاند پیشنهاد دادم تا این مکان را به ثبت ملی برسانند و همچنین از بنیاد فارابی خواستم، مستندی از چهرههای فرهنگی، هنری و اساتید این هنرستان تهیه کنند. در ادامه اساتید پیشکسوت با سپاس از حضور مسئولین شهری در این هنرستان خواستار رسیدگی به وضعیت شغلی این فرزندان پس از تحصیل بودند و برای آن راهکارهای پیشنهادی خود را ارائه دادند. این بازدید با تقدیر از هنرجویان نوجوان و جوان این هنرستان به پایان رسید.
میدان شاپور
در بخش غربی این میدان آثار احیاء و مرمت دیده می شود اما بخش شرقی به رغم نماها و بناهای با ارزش، رها شده است. پل عابر پیاده میان میدان نیز باعث جدایی دو بخش شمالی و جنوبی است. بازارچه این میدان نیز نیمی مرمت و نیمی دیگر در انتظار مرمت است. در بخشی از طاق سقف نماد قلب کار شده که در معماری اسلامی نوآوری است و نمونه دیگری ندارد. قرار شد تا این بخش ها نیز مرمت و بازسازی شود و پل عابر پیاده آهنی از میانه میدان منتقل و برای تردد افراد از زیرگذر استفاده شود.
امیریه محل کودکی فروغ
آخرین بازدید ما خانه پدری فروغ فرخزاد بود که در محله امیریه، کوچه خادم آزاد واقع شده است. امیریه محلهای قدیمی در جنوب شهر تهران است که از ابتدای خیابان ولی عصر (عج) حد فاصل میدان راهآهن تا خیابان امام خمینی را در بر میگیرد. مرداد ماه امسال خبر تخریب خانه پدری فروغ فرخزاد رسانهای شد که میراث فرهنگی استان تهران پس از آن اعلام کرد با تشکیل پرونده برای ثبت ملی این خانه و ارسال آن به سازمان میراث فرهنگی کشور زمینه جلوگیری از تخریب آن توسط مالک را فراهم آورده است. هرچند مالک فعلی با تاکید بر این جمله که : من از سال 53 تاکنون در این خانه زیسته ام و هوایش را استنشاق کردم اما شعری از در و دیوار آن نشنیدهام بنا بر اعتراض در ثبت و متوقف شدن دستور نقشههایش داشت که این اعتراض نیز شنیدنی است اما اهمیت موضوع گردشگری در ارتقاء پایداری شهرها و ارتقاء اقتصادی آنها و همین طور نقش موزه -های محلی در این پایداری است که حمایت از تبدیل خانهای هرچند ساده و در نگاه نخست حتی فاقد ارزش ثبت را ضروری میسازد.
هر چند بنای کنونی خانه ای نیست که فروغ در آن می زیسته، اما زمین همان زمین است.