پایگاه خبری جماران: اگر بنا بود در میان صدها توصیه رهبر انقلاب در دوره سی ساله رهبری، فقط و فقط یک جمله به عنوان کارسازترین، راهگشاترین و کلیدیترین توصیه انتخاب شود، من بیتردید جملهای را انتخاب میکردم که ایشان ماه گذشته در ابتدای درس خارج خود بیان کردند و با یک هفته تأخیر منتشر شد: «مسئولان جز در موارد نظامی، امنیتی و اموری که با دشمن مقابله داریم، باید شفاف باشند».
جالب است که امیرالمؤمنین علی(ع) در کلام خود - که این توصیه رهبری بیانی از آن است - اطلاع مردم از همه امور به جز اسرار جنگی را یکی از «حقوق مردم بر خود» به عنوان حاکم میشمارند (َالا وَ اِنَّ لَکُم عِندِی اَن لَا اَحتَجِبَنَّ دُونَکُم سِرّاً اِلّا فی حَرب).
اگر این توصیه اسلامی ولو به طور ناقص در کشور ما رعایت شده بود، امروز نه تعفن اختلاسها جمله «تا توانستند خوردند و بردند» را تبدیل به اعتراضی شایع کرده بود، نه فقر و اعتیاد و فحشا و سرقت و مستی هرگز در حد و اندازه امروز بود، نه این مقدار بدبینی نسبت به روحانیت وجود داشت، نه دینداری مردم این میزان لطمه دیده بود، نه روسریها در مقابل نگاه بیتفاوت اکثر مردم بر سر چوب میرفت، نه این تعداد «خوار» (زمینخوار، جنگلخوار، کوهخوار، دریاخوار و ...) آنهم از نوع پرنفوذ و خاردارش در دوره نظام اسلامی تولید شده بود، نه دلسوزانی به خاطر افشاگریِ به حق و درست به زندان و سلول انفرادی هدایت میشدند، نه برخی ژنهای خوب و نازنین چنین جرات نشستن بر سر سفرههای آماده را داشتند و نه شهر، جولانگاه زورگیران بود. (اخیرا دیگر استفاده از موتور و همراه را هم لازم نمیبینند و به تنهایی با پای پیاده و با تهدید قمه، موبایلها را از چنگ مردم بیپناه بیرون میآورند و خرامان از هوای پاییزی لذت میبرند). به قول ناصر خسرو: خصم خرامان درین ضیاع، فراوان!
این توصیه رهبر انقلاب عملا در سطوح مختلف مدیریتی و نیز صدا و سیما دنبال نشد و نخواهد شد، زیرا اولا برخی از مقامات (چه انقلابی و چه نیمهانقلابی یا غیر انقلابی و در ردههای مختلف) اگر به این جایگاه رسیدهاند از برکات عمل نشدن به همین توصیه است و طبعا با عملی شدن آن، موقعیت خود را در خطر جدی خواهند دید.
ثانیا: مانور دادن روی این جمله نه نان دارد و نه سود جناحی. پس نمیتوان آن را چماق کرد و بر سر جناح مقابل کوبید و بهتر است هر دو اردوگاه، کوتاه بیایند تا رازی از پس پردهها برون نیفتد.
ثالثا: این توصیه اگر عملی شود بسیاری از امور را باید برای مردم توضیح داد، که اگر خود مدیر هم به آن مایل باشد اطرافیان مانعتراشی میکنند.
بسیاری از اخباری که نباید محرمانه تلقی میشدند در کشور ما محرمانه بوده و هستند. دلایلی هم که اقامه میشود به ظاهر موجه است: سوء استفاده نکردن و شاد نشدن دشمن و بدبین نشدن مردم. (نتیجه این تدبیر را امروز میبینیم: نه دشمن شاد است و نه مردم بدبین!)
در واقع در بسیاری موارد، مشکل اصلی شادی دشمن نیست بلکه آرامش دوستان است و در معرض فشار افکار عمومی قرار نگرفتن و منافع شخصی و باندی.
چند روز پیش پیرمردی رنجدیده خطاب به یک وزیر چه پر معنا گفت: "خودتان میدانید و مملکتتان"! بنده هم دردمندانه میگویم که مسئولان عزیز! لاپوشانیها و پاسخ ندادن به پرسشهای اذهان پر از ابهام مردم در عصر فضای مجازی، جامعه را خیلی زود به سوی انفجار میبرد و قطعا خطر این مسأله برای نظام از خطر نفوذ و تحریم و تهدید دشمنان بسی بیشتر است. راه حل هم فیلترینگ فضای مجازی نیست، فیلترینگ ظلمها، زیادهخواهیها، پارتیبازیها و لاپوشانیهاست در کنار صداقت داشتن با مردم.
عمیقا معتقدم برخی برنامهها و سیاستهای اطلاعرسانی صدا و سیما در دورههای مختلف مدیریتی، گر چه با نیت خدمت به نظام صورت گرفته و میگیرد، تأثیرش چیزی جز تبلیغ علیه نظام، تشویش اذهان عمومی وحتی اقدام علیه امنیت ملی نبوده است.
اینکه غالبا آن کلیپی از برنامههای تلویزیون، بیننده چند میلیونی در فضای مجازی پیدا میکند که در «برنامه زنده» پخش شده و در واقع از دست در رفته است باید مسئولان صدا و سیما را به تأملی عمیق وادارد.
قرار بر این است که مردم در نظام مردمسالاری دینی «سالار» باشند. ظاهرا رسم نیست که سالار را چنین بیخبر بگذارند؛ سالاری که اگر او را چنانکه باید در جریان اخبار میگذاشتند از ترس او بسیاری از اقدامات غیرقانونی در کشور انجام نمیشد و امروز هر دروغ و اتهامی درباره نظام چنین مقبولیت گستردهای در میان مردم پیدا نمیکرد.