«از جمله ویژگی های کودک خُلقی تعلق خاطر شدید به بازی و سرگرمی است ، به گونه ای که این امر ، کودک را از اطراف خویش غافل می سازد . دلدادگی کودک به بازی و درگیری های متناسب آن چنان است که در هنگام غرقه شدن در بازی ، مصالح و منافع خود را لحاظ نمی کند .
این ویژگی مختص کودکان نیست و بزرگان و سالخوردگان کودک خُلق نیز چنین اند . آنان نیز چون درگیر بازی های زندگی یا بازی های خود ساخته می شوند ، از اطراف خویش در غفلت فرو می روند و از دور اندیشی باز می مانند و به منافع و مصالح واقعی خود بی توجّهی می نمایند . ملّای روم در این باره گوید : کودکان اگر چه از بازی لذّت می برند ، ولی شب هنگام باید والدین شان آنان را کشان کشان به طرف خانه ببرند ، زیرا کودکان چنان سرخوش به بازی اند که متوجّه اطراف خود نمی شوند و حواسشان نیست که شب شده است .
مشغول شدن به بازی و غفلت ورزیدن از امور دیگر در کودکان به اندازه ای است که وقتی کودکان با اشتیاق و حرارت سرگرم بازی می شوند ، کلاه و جامۀ خود را فراموش می کنند . دزد می آید و کفش و جامۀ آن کودک را می بَرَد و او متوجّه نمی شود تا این که شب می شود و بازی متوقّف می گردد و کودکان یکی یکی به خانه های خویش می روند و کودکی که جامه اش دزدیده شده روی خانه رفتن ندارد . همین است وضع و حال بسیاری از مردمان . شما آیۀ ( إِنَّما الحَیاةُ الدُّنیا لَعِبٌ ) ( سوره محمد آیه ۳۶ ) را نشنیده اید که متاع عمر و اخلاق و ایمانتان را بر باد دادید و هراسان شدید ؟ پس پیش از آن که شب فرا رسد، لباس هایتان را سراغ بگیرید و فرصت روز را با بازیگوشی و قیل و قال و نزاع بچه گانه به هدر مدهید . پیش از آن که روز حیات به پایان رسد و شب مرگ و اجل فرا رسد ، در پیِ جامۀ اخلاق و لباس تقوا باشید و عمر و امکانات خود را در بحث ها و جدال های بی فرجام تباه مکنید .
کودکان گر چه که در بازی خوشند
شب کشانشان سوی خانه می کشند
شد برهنه وقتِ بازی طفلِ خُرد
دزد از ناگه قبا و کفش بُرد
آن چنان گرم او به بازی در فتاد
کان کلاه و پیرهن رفتش ز یاد
شد شب و بازیّ او شد بی مدد
رو ندارد کو سوی خانه رود
نی شنیدی اِنَّما الدُّنیا لَعِب ؟
باد دادی رخت و گشتی مُرتَعِب
پیش از آن که شب شود ، جامه بجو
روز را ضایع مکن در گفت و گو»