به گزارش جماران؛ احمد مسجدجامعی، عضو شورای شهر تهران، در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
«صبح امروز سه شنبه 3 مهرماه در هشتاد و نهمین جلسه شورای اسلامی شهر تهران، مهندس افشانی شهردار تهران لایحه برنامه سوم توسعه شهر تهران را به شورا تقدیم کرد و به ارائه گزارشی درباره تدوین برنامه پنج ساله سوم شهرداری پرداخت که بنده از بعضی کلمات و عباراتی که ایشان در گزارششان به کار بردند خیلی لذت بردم؛ به هر حال اینجا ایران است بله اینجا پایتخت ایران است، این ادبیاتی است که باید در نظام برنامه ریزی و مدیریت درهمه جا استفاده شود. پس از سخنان شهردار تهران، ضمن تشکر از مهندس افشانی بابت ارائه این گزارش در تحلیل و ارزیابی برنامه ارائه شده نکاتی را مطرح کردم که شرح آن در ادامه آورده می شود:
تهران نخستین شهری بود که صاحب برنامه پنج ساله شد و این کار الگوی برنامه ریزی برای سایر کلان شهرها و بویژه کلان شهرهای کشورمان بود که در زمان مدیریت دکتر واعظ مهدوی صورت گرفت.
برنامه دوم توسعه را نیز آقای عسکری آزاد و بیشتر آقای مناف هاشمی تهیه کردند و آقای طاهرخانی و دوستان دیگر هم بودند که در حوزه برنامه ریزی صاحب تجربه بودند.
رویکرد برنامه فعلی که برنامه سوم توسعه محسوب می شود در صحبت های شهردار باید دو ظرفیت داشته باشد، یک ظرفیت آن را در گزارش ایشان دیدم. ایشان موقعی که برای شهرداری رای گرفتند روی 4 محور تاکید داشتند: مشارکت پذیری، زیست پذیری، تبعیض مثبت و محله محوری که ردپای آن در این برنامه مشهود است.
اما یک وجه دیگری هم در برنامه باید باشد که از بود و نبود آن خبری نداریم و آن توجه به سوابق و پیوست های طرح جامع شهر تهران است که پیش از این به تصویب شورایعالی شهرسازی و معماری رسید. در آنجا بندی وجود دارد که می گوید در راستای اجرای طرح جامع و تفصیلی و به روز رسانی آن شهرداری مکلف به ارائه برنامه های 5 ساله است. در حقیقت راهبردهایی که در آن برنامه هست اینجا عملیاتی می شود. این وجه عملیاتی شدن احتمالا باید در ضمائم باشد.
مهندس افشانی در گزارش خود گفتند ممکن است اسناد برنامه تغییراتی کند و مکمل داشته باشد برای همین عرض می کنم که اگر نیست به آن توجه شود.
در سیاست های اجرایی تدوین برنامه سوم، شهرداری مکلف به ارائه گزارش عملکرد برنامه دوم بوده است و این گزارش امسال که سال پایانی برنامه است قاعدتا باید شاخص هایی را تعیین و ارائه کرده باشد اما چنین چیزی در دسترس ما نیست.
اگر بپذیریم که از اصول برنامه ریزی این است که گذشته را به حال و حال را به آینده وصل کند باید گفت نظام برنامه ریزی مقطعی، موردی و موضعی نیست بلکه فرآیندی و بهم پیوسته است. اگر این بهم پیوستگی را بپذیریم باید نسبت برنامه اول و دوم و سوم را بیان کنیم. بنابراین پرسش من این است که آیا گزارش عملکرد برنامه دوم شهرداری انجام شده و در کجای این برنامه دیده شده است؟ آیا احکام برنامه بازخوانی و ارزیابی شده است ؟ در این احکام جدید چه مواردی از احکام قبل استمرار داشته، چه مواردی تحقق یافته و نیازی به استمرار نداشته و چه مواردی بوده که اصلاح یا تنفیذ شده است. از نگاه نظام برنامه ریزی این سوالاتی است که لابد به آن توجه شده است.
شهردار محترم در برنامه خود، موضوع هویت را علاوه بر بعد تاریخی به حرمت طبیعی نیز بسط دادند و من می خواهم هویت را به هویت معماری و شهرسازی و شهری هم بسط بدهم. بعضی از این ساختمان های بلند انگشت خود را درچشم شهروندان فرو می کنند گویی می خواهد چشم شهروندان را دربیاورد. این ها نمایانگر فاصله طبقاتی است که واقعیت شهر ما را نشان می دهد. به نظر باید گفت که وضع کنونی ما نظام فراسرمایه داری است چون نظام سرمایه داری هم قواعدی دارد.
در کنار بناهای بلند و مرتفع، بناهای فرودست وجود دارد که نشان دهنده گستردگی اقشار فرودست است. این کناره ها و جداره های ارزشمند شهر همه در اختیار همان صاحبان برج هاست. همه تبدیل به بانک و برند و مراکز عمده تجاری و فست فود شده است و محیط و فضای شهری ما تحت سیطره این هاست.
لازم است صیانت از هویت شهری و معماری هم در این برنامه گنجانده شود و خوشحالم که شهردار محترم هویت طبیعی را هم به هویت تاریخی شهر اضافه کردند.
نکته آخر این که تهران مجموعه ای از ایران است، چشم اندازی از ایران است و باید هویت همه ساکنان این سرزمین را بازتاب دهد که به نظرم رویکرد ویژه ای است و خوشبختانه در کلیات این برنامه دیده می شود.»