یادداشت جی پلاس،
جام جهانی و باز هم بدون لژیونر درست و حسابی!
ترابوزان اسپور، الدحیل، الاهلی، الامارات و ... اینها پیشنهادهایی نبودند که پیش از جام جهانی انتظارش را برای بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران می کشیدیم.
به گزارش سرویس ورزشی جی پلاس، جام جهانی ویترین فوتبالی جهان است. تیم های ملی کشورهای حاضر در جام جهانی علاوه بر هدف بزرگی که برای موفقیت پرچم و کشورشان دارند به نوعی ویترین 23 نفره از بهترین بازیکنان خود را در معرض نمایش همگان می گذارند تا ستاره های کوچک و بزرگ بتوانند در باشگاه های بزرگ تر توپ بزنند. در این بین استعدادیاب ها و به اصطلاح شکارچیان، ذره بین خود را به کار می اندازند و روی تیم های گمنام تر و بازیکنان کم سن و سال زوم می کنند تا بتوانند استعدادها را شناسایی کنند، خصوصا چهره های کمتر شناخته شده ای که آینده روشنی دارند و می توان با قیمت اندک آنها را خرید.
در این بین تیم ملی فوتبال ایران یکی از تیم هایی بود که امید می رفت با عملکرد خود در جام جهانی و با توجه به ترکیب جوانی که کی روش به روسیه فرستاده بود پیشنهادهای خوبی برای بازیکنانش دریافت کند و روند خوب لژیونردار شدن فوتبال ایران همانند آنچه پس از جام جهانی1998 رخ داد، دوباره از سر گرفته شود. ستاره هایی جوان مانند آزمون، حسینی، جهانبخش، محمدی و ... اما این اتفاق در عمل رخ نداد.
مسلما حضور بازیکنانی مانند امیری و حسینی در ترابوزان اسپور و یا پیشنهادهای عربی برای سایر بازیکنان ملی پوش را نمی توان اتفاق برجسته ای قلمداد کرد و یا آن را به جام جهانی ربط داد، چرا که اولا تیم های پیشنهاددهنده مطرح نیستند، دوما چنین پیشنهادهایی پیش از این هم به بسیاری از بازیکنان ایرانی ارائه شده بود و ارتباطی به جام جهانی نداشت. اما واقعا چرا با وجود عملکرد خوب تیم ملی خصوصا در بخش دفاعی و دروازه، هیچ پیشنهاد دندان گیری از سوی تیم های بزرگ ارائه نشد؟ جهانبخش نیز که از دو تیم لیگ برتری پیشنهاد داشت بیشتر به واسطه درخشش و آقای گلی در لیگ هلند پیشنهادهایی از تیم های مطرح داشت.
یکی از دلایل این مساله بدون تردید به عملکرد تیمی شاگردان کی روش باز می گردد. تیم کی روش، ستاره محور نبود و در مجموع انسجام و نظمی که بر تیم حاکم بود دلیل اصلی نتایج قابل قبول در جام جهانی شد. هرچند بازیکنانی مانند ابراهیمی، حسینی، بیرانوند و امیری یک سر و گردن از بقیه بالاتر بودند اما این برجسته بودن به اندازه ای چشمگیر نبود که توجه تیم های خوب خارجی را جلب کند.
تیم ملی عملا در جام جهانی در بخش تدافعی قرار داشت و این مساله فرصت را برای خودنمایی بیشتر بازیکنان هجومی مانند جهانبخش، طارمی آزمون و ... گرفت، هرچند برخی از آنها با طلایی ترین و در عین حال محدودترین موقعیت های پیش آمده هم، یک مواجهه حرفه ای و فرصت طلب گونه نداشتند. در مجموع این بازیکنان کمتر فرصتی برای نمایش توانایی خود پیدا کردند و به طور خاص جهانبخش هرگز نتوانست شرایطی که در آلکمار تجربه کرده بود را در تیم ملی برای خود مهیا ببیند. همین مساله باعث شده که نگاه کارشناسان صرفا بر عملکرد دفاعی تیم ملی متمرکز شود.
نداشتن مدیر برنامه حرفه ای با روابط قوی یکی دیگر از این دلایل بود. مدیر برنامه هایی که عمدتا سطح روابطشان نهایت در حد انتقال بازیکنان به لیگ ترکیه و به جیب زدن چند ده هزار دلار است، مسلما نمی توانند پایه گذار انتقال بازیکنان ایرانی به تیم های لالیگایی یا لیگ برتری شوند.
به هر ترتیب فوتبال ایران بعد از جام جهانی به آن شکل که باید و شاید لژیونردار نشد. مساله ای که حداقل تا زمانی که کی روش در ایران حضور دارد، از اهمیت زیادی برخوردار است چرا که او همیشه سطح آمادگی بازیکنان شاغل در لیگ های خارجی را به لیگ داخلی ترجیح داده است. مشابه این اتفاق هم در جام جهانی 2014 رخ داد؛ جایی که از پیشنهادهای زیاد برای بازیکنانی نظیر مهرداد پولادی از تیم های معتبر لیگ آلمان و یا سایر لیگ ها صحبت شد اما در نهایت هیچ اتفاقی رخ نداد!
دیدگاه تان را بنویسید