مهدی رحمتی: از من پیش شفر اژدهای هفت سر ساخته بودند/ در فریاد بعد از بالا بردن جام خیلی حرف ها داشتم

کاپیتان تیم فوتبال استقلال بعد از مدت ها در مورد اتفاقات تلخ و شیرین چند سال اخیر به صحبت پرداخت.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس، در 5 سال گذشته از معدود نفراتی که می توان از او نام برد که همیشه در کانون توجهات بوده  سیدمهدی رحمتی است. بازیکنی که در طول فوتبال حرفه ای که پشت سر گذاشته انواع و اقسام شرایطی که در فوتبال رخ می دهد را یک جا تجربه کرده است. از نیمکت نشینی در تیم ملی و نظاره کردن گلری ابراهیم میرزاپور در تیم ملی تا نیمکت نشینی در استقلال. از خداحافظی ناگهانی و بهت آورش از تیم ملی در اوج آمادگی تا اتفاقات عجیب در سه فصل اخیر. در این مدتی که گذشته رحمتی فراز و نشیب های زیادی را پشت سر گذاشته و به طرز جالب و شاید عجیبی در دو سال گذشته اتفاقات جنجالی پیرامون او به اوج رسید اما او سکوت را به غوغا کردن ترجیح داد. در این مدت او از سوی خیلی از آنهایی که شاید رحمتی را در شرایط بدی که برایشان رقم خورد مقصر می دانستند کنایه ها شنید.شیوه ای که او در پیش گرفت برایش سودمند هم شد و این بازیکن فصل را به بهترین شکل به پایان برد. با سپری شدن همه این روزها بالاخره سید مهدی رحمتی لب به سخن باز کرد.

رحمتی سکوت دو ساله خود را شکست. او البته صحبت های زیادی در دلش داشت که ترجیح داد صحبت هایی که در زیر آمده منتشر شود و خیلی از صحبت ها را در دل نگه داشت. 

 

متن گفت و گوی مفصل رحمتی را در زیر بخوانید:

خودت دوست داری مصاحبه از کجا شروع شود؟ از امسال، سال گذشته یا ...

من اینجا هستم تا به سوالات پاسخ بدهم و از هرجا که شما دوست دارید مصاحبه را شروع کنیم. دوست دارم صحبت‌هایم را شفاف بگویم و جای سوالی باقی نگذارم. مدت‌ها است سکوت کرده‌ام و مقابل خیلی مسائل کوتاه آمده‌ام. از این کارم هم پشیمان نیستم و همیشه سعی کردم ذهن مردم را روشن کنم، کم حرف می‌زنم اما درست و و روشن حرف‌هایم را بیان می‌کنم تا آنهایی که پیگیر من و استقلال هستند در جریان امور قرار بگیرند.در این مدت هر وقت می‌گفتم به وقتش صحبت می‌کنم دوستان حرف‌هایم را باور نمی کردند و در صفحات مجازی کارهایی انجام می‌دادند که در شخصیت خودشان است. آقایان با عواملشان در صفحات مجازی مطلب می‌نوشتند که رحمتی هیچوقت حرف نمی‌زند و همه چیز را به آینده موکول می‌کند غافل از اینکه من به وقتش حرف می‌زنم.اگر در این مدت حرفی نزده‌ام و سکوت کردم دلیلش این نبود که حرفی برای گفتن ندارم و امیدوارم در این گفت‌وگو همان آقایان جوابشان را بگیرند.

پس از سال گذشته و این فصل شروع کنیم...

سال گذشته مربی به استقلال آمد و مسئولیت تیم را بر عهده داشت که در راستای برنامه‌هایی که داشت تعدادی بازیکن جدید به تیم ما اضافه کرد و یکسری تفکرات برای نتیجه گیری در استقلال داشت که فکر می‌کنم نیازی به باز کردن همه اتفاقات فنی آن سال نباشد. بعد از رفتن این آقایان ، وینفرد شفر به استقلال آمد و با کارهایی که انجام داد و با ایده‌هایی که در مربیگری داشت باعث شد استقلال نتایج خوبی کسب کند. وقتی شفر به استقلال آمد من از تیم کنار گذاشته شده بودم و با آمدن او به تیم برگشتم. در همان ابتدا با آقای شفر صحبت کردم و متاسفانه یکسری ذهنیت‌ها به این مربی از من داده بودند که بیشتر آنها از طرف برخی از آقایان در کادر فنی قبل انجام شده بود. به شفر گفته بودند مراقب مهدی رحمتی باش، او اژدهای 7 سر است! اما از آنجا که او ایرانی نیست و شاخص او با ما فرق می‌کرد به من گفت من با صحبت‌ها هیچ کاری ندارم و آن چیزی را که در برخورد و رفتارت ببینم تصمیم می‌گیرم. همین باعث شد تا من انگیزه بگیرم و دوباره وارد یک برهه جدید از زندگی‌ام شوم.با توجه به اتفاقاتی که افتاده بود باید این راه را از صفر شروع می‌کردم و خدا را شکر که اتفاقاتی که برایم افتاد در نهایت با شیرینی به پایان رسید.

وقتی شفر استقلال را تحویل گرفت هفته های زیادی نیمکت نشین بودی، چطور رحمتی به این اتفاق اعتراض نکرد؟

اتفاقا شمابه نکته خوبی اشاره کردید. من 20 هفته روی نیمکت بودم و دیدید که صدایم هم در نیامد، چون حرف‌های شفر و سیستم او را با صداقت دیدم.ثانیا، شما مگر قبل از این در من سابقه اعتراض به نیمکت نشینی را دیده‌ بودید؟من به کدام مربی‌ام به نیمکت نشینی ام اعتراض کردم؟

خیلی‌ها تصور می‌کردند با 15 بازی نیمکت‌نشینی در نیم فصل لیگ برتر مهدی رحمتی قطعاً از استقلال می‌رود. اما این اتفاق نیفتاد، چرا؟

من در ۲ مقطع از استقلال جدا شدم و در هر دو مقطع برخلاف میل باطنی ام جدا شدم.چون دوست داشتم در کنار استقلال باشم اما احساس کردم که نمی‌توانم به استقلال کمک کنم و به همین دلیل با رفتنم به تیم کمک کردم. این را همه شاهد هستند. دفعه اول متوجه شدم حضورم به سود استقلال نیست و رفتم که خودم را نشان بدهم و بار دوم احساس کردم مرا نمی خواهند و به همین دلیل به پیکان رفتم. بعد از هر ۲ بار رفتنم از استقلال نه شخصی را متهم کردم و نه مدعی شدم که فلانی باعث جدایی من شده است. احساس کردم مربی به من نیاز ندارد و کلی با خودم کلنجار رفتم و از تیم جدا شدم و در دور اول به مس کرمان رفتم و در بار دوم به پیکان پیوستم اما در هر ۲ دوره به لطف خدا با قدرت به استقلال برگشتم.من قبلا هم ذخیره بودم، هم در تیم باشگاهی خودم و هم در تیم ملی، این مهم است که بازیکن برگردد.

چطور شد امسال از استقلال نرفتی و به خصوص در نیم‌فصل قبل که شایعات زیادی مطرح شد...

فکر نمی‌کنم کسی در این سالهایی که من فوتبال بازی کردم از زبان من شنیده باشد از فلان‌جا پیشنهاد دارم. من هرگز در مورد این مسائل صحبت نمی‌کنم ولی فکر می‌کنم اخبار پیشنهاداتی که به من شده بود در اکثر رسانه‌ها طی آن روزها مطرح شد. من دوست داشتم که در استقلال بمانم و زمانی که این پیشنهادات مطرح شد با سکوتم نشان دادم که استقلال برایم مهم است حالا که در این تیم ماندم این حرف را می‌زنم که استقلال برایم مهم است چون اگر خدای نکرده در زمانی که شایعات در مورد پیشنهادات مطرح می‌شود، حرفی زده شود ممکن است هوادار آزرده خاطر شده و قضاوت کند که مثلا بازیکن می‌خواهد بازارگرمی کند. الان هم در استقلال هستم و تمام تلاشم را برای موفقیت تیم انجام می‌دهم.

چندی پیش در صفحه اینستاگرامت در مورد منش و رفتارهای سرمربی کنونی استقلال پستی را منتشر کردی. واقعیت را بگو این پست کنایه به کادر فنی قبلی نبود؟

فکر می‌کنم لزومی نیست به کادر فنی قبل کنایه زد،طرفداران استقلال و مردم خودشان متوجه همه چیز شدند، من فقط در مورد شفر حقایق را بازگو کردم و می‌خواستم مردم بدانند چه اتفاقاتی بین من و سرمربی آلمانی استقلال رخ داده است و می‌خواستم با این پست هواداران را نسبت به رفتارهای شفر آشنا کنم.

اگر یک جمله در مورد شفر بخواهی بگویی آن جمله چیست؟

فقط می‌توانم این را بگویم او حرف و عملش یکی است.ضمن اینکه انصافا دستیاران خوب و با منطقی دارد. کولی، ساناک، ساشا پسر شفر، بیژن طاهری، اشکان نامداری و تمام ارکان کادر فنی با بازیکنان صادقانه رفتار می‌کنند که همین خودش یک نعمت است.

آیا این موضوع صحت دارد که شفر به شما گفت من می‌خواهم در جام حذفی به تو بازی بدهم چون می‌خواهم در این جام قهرمان شویم؟

آقای شفر به من گفت تو 6 قهرمانی داری و در آن مقطع هم اعتقاد داشت من خوب کار می‌کنم به همین خاطر گفت تصمیم گرفتیم در جام حذفی از تو استفاده کنیم و امیدوارم که بتوانیم قهرمان شویم.

و از تو استفاده کرد، در همان روزها بازیکنان استقلال را در یک رستوران جمع کردی و با آنها صحبت کردی، ماجرای آن ضیافت نهار چه بود؟

ماجرای خاصی نداشت.در آن زمان شرایط من عادی نبود، آقای شفر به من گفت 2 بازی قبل از جام حذفی به تو بازی می‌دهم اگر شرایط خوبی داشتی در جام حذفی هم بازی می‌کنی. در آن زمان خیلی حرف و حدیث برای ما وجود داشت و من هم بازیکنان را جمع کردم و به آنها گفتم ما نباید به حرف‌های بیرون توجه کنیم و هر حرفی هست بین خودمان باشد و نیازی نیست که همه چیز در رسانه ها مطرح شود و خیلی خوشحالم که در آن راه هم موفق شدیم.

بعد از بازی با نفت آبادان و صعود تیم به فینال این بحث مطرح شد که شفر در بازی‌های مهم از رحمتی استفاده می‌کند، مثل بازی رفت و برگشت با الهلال...

چیزی که خودم حس می‌کردم این بود که هر وقت قرار بود بازی کنم شرایط حساس می‌شد، در بازی با الهلال دفاع چپ نداشتیم و  حتی خسرو حیدری در آن بازی در دفاع چپ به میدان رفت. آقای شفر با من صحبت کرد و  گفت چون تو قبلا مقابل الهلال بازی کردی می‌توانی به تیم من کمک کنی. یا مثلا در بازی برگشت با الهلال 5 بازیکن اصلی ما نبودند. در حین بازی هم باقری مصدوم شد، امسال مرتب در شرایط خاص برای استقلال بازی کردم و خدا را شکر که شرمنده نشدیم.

در مورد فینال جام حذفی صحبت کن، بازی که منجر به قهرمانی استقلال شد...

فینال امسال شرایط خاصی را تجربه کردیم چون طرفداران استقلال چند سال بود که منتظر بودند برایشان جام بگیریم و ما نتوانسته بودیم این کار را برای آنها انجام بدهیم. از قبل از بازی ذهنم را آماده کرده بودم که ممکن است بچه ها حریف را چون لیگ دسته اولی است دستکم بگیرند و حتی دیدید در آن بازی نزدیک بود برای ما مشکل هم ایجاد شود. از آن طرف بازی ها 4 روز 4 روز برگزار می‌شد و تیم به خاطر مصدوم‌ها و از نظر بدنی تحت فشار بود. من یک بار تجربه تلخ از دست دادن جام حذفی را در آن ورزشگاه داشتم به همین خاطر دوست نداشتم دوباره این اتفاق رخ بدهد و خدا را شکر می‌کنم که توانستیم بازی را ببریم و بعد از 3-4 سال یک کادوی کوچک به هواداران بدهیم.من با استقلال قبل از این جام گرفته بودم و خدا را شکر که دوباره توانستم به این اتفاق مهم برسم.

وقتی قهرمان شدید چه حسی داشتی؟ لحظه بالا بردن جام فریاد عجیبی زدی که در تصاویر مشخص است. دلیلش چه بود؟

در آن لحظات حس خوبی داشتم ولی در آن فریاد خیلی حرف‌ها و بحث‌ها بود. شما هم اگر مجبور بودید صبر کنید تا هر شخصی هر چه دلش می‌خواهد بگوید و شما هم سکوت کنید مطمئن باشید مثل من آن حس را پیدا می‌کنید. شما در آن شرایط باید با یک فریاد جواب بدهی.من هم این کار را کردم.

اما بعد از جام حذفی فضای جشن در خور نام تیمی مثل استقلال نبود.

در تمام دنیا سعی می‌کنند حسن ختام یک تورنمنت تصویر خوبی برای طرفداران فوتبال باقی بگذارد. شما همین چند شب پیش جشن قهرمانی رئال در لیگ قهرمانان اروپا را تماشا کردید آیا واقعا یک نفر اضافه در کنار زمین دیدید؟ در آن روز یک نفر بینایی اش را از دست داد، شاید خیلی از انسان‌ها حاضر باشند کلی دارایی‌شان را بدهند تا با دو چشم دنیا را ببیند. حداقل انتظار من و بقیه بازیکنان و مجموعه تیم این بود که آقای تاج به عنوان متولی اول فوتبال و کسی که سالها است در این فوتبال حضور دارد بعد از این حادثه موضوع را پیگیر شده و با مسببان این اتفاق برخورد کند. آیا شما برخوردی دیدید؟ آیا با مسببان این اتفاق برخورد شد؟ خود من تصورم از جشن قهرمانی چیز دیگری بود که حتی 2 پسرم را هم به ورزشگاه آوردم ولی حالا خدا را شکر می‌کنم که آنها سالم هستند، واقعا بعد از بازی صحنه‌های عجیبی اتفاق افتاد.شاید اگر بازی در این ورزشگاه برگزار نمی‌شد یک نفر چشمش را از دست نمی‌داد، وقتی آن طرفدار استقلال آن اتفاق تلخ برایش رخ داد و قبل از بازی با ذوب‌آهن او را در هتل دیدم متاسف شدم. من حاضر بودم استقلال این جام را نمی‌گرفت ولی آن هوادار استقلال چمشش را از دست نمی‌داد.

به بازی با ذوب‌آهن در اصفهان برسیم. در آن روز بازی سختی داشتیم....

بله ما بازی سختی داشتیم ولی اتفاقاتی در استادیوم فولادشهر رخ داد که چندان مناسب نبود.

چه اتفاقاتی؟

من دو سال در خدمت مردم خوب اصفهان بودم و اصلا انتظار نداشتم در ورزشگاه با خود من اینگونه برخورد کنند.اما به هر حال گذشت و در هر صورت روز سختی بود.

در دقیقه آخر بازی هم پنالتی به سود ذوب‌آهن اتفاق افتاد که پیش بینی می‌شد آن ضربه را بگیری...

شرایط بازی به شکلی پیش رفت که نیمه اول موقعیت‌های زیادی داشتیم و می‌توانستیم به گل برسیم. گرفتن آن پنالتی تصمیم سختگیرانه‌ای بود ولی داور به هر حال آن ضربه را پنالتی تشخیص داد.من در آن شرایط بیشتر از هر چیز نگران روزبه چشمی بودم چون شرایط روحی و روانی خوبی نداشت و حس می‌کرد تمام زحمات بازیکنان را هدر داده است. این موضع البته تاثیر مثبتی روی تیم ما داشت و این باعث شد تا هواداران تحریک شوند که در بازی برگشت ورزشگاه را پر کنند. پنالتی در آن دقیقه و حال و روز تیم ما بعد از بازی یکی از پل‌های موفقیت ما در بازی برگشت بود.

بعد از بازی تصویری از تو پخش شد که در حال گریه بودی، تصویری که کمتر از آن دیده بودیم...

آن اتفاق احساسی و عاطفی بود، در آن بازی شجاعیان رباط پاره کرد و روزبه چشمی هم یک پنالتی داد و دوست نداشتم در آن شرایط بازی را از دست بدهیم. خوشبختانه به یک نقطه رسیدیم که رفاقتمان در آن بازی محکم‌تر شده بود و همه همدل شدیم که بازی را ببریم.

و در بازی برگشت ذوب آهن را بردید.یک جورهایی فصل کابوس وار را با موفقیت به پایان بردی...

خیلی‌ها بعد از اتفاقاتی که برایم افتاد فکر می‌کردند رحمتی تمام شده و باید خداحافظی کند.برای خود من هم خیلی سخت بود بعد از 20 سال دوباره از اول شروع کنم. خدا را شکر کسانی که در کنارم بودند در کنار خانواده‌ام به من خیلی کمک کردند تا برگردم.وقتی شما توکل به خدا کنی و خدا را باور داشته باشی مطمئنا خود خدا افرادی را بر سر راهت قرار می‌دهد که در مسیر موفقیت قدم بزنی.من به خودم و خدای خودم ایمان داشتم و توانستم خودم را از چاهی که آقایان بی کفایت برایم ساختند به سلامت نجات بدهم. افرادی که فکر می‌کردند فقط خودشان درست می‌گویند.بیشترین چیزی که خوشحالم کرد این بود که جلوی خانواده ام سرم را بالا بگیرم و از همه مهمتر این بود به هواداران استقلال ثابت کردم تمام چیزهایی که در مورد مهدی رحمتی می‌گفتند و تمام باورهای غلطی که در ذهنشان به وجود آورده بودند را پاک کنم و دوباره همان مهدی رحمتی سابق شوم.

درست است که در همان شرایط سختی که داشتی و بازی نمی‌کردی 10 کیلو وزن کم کردی؟

من 9 کیلو در آن شرایط وزن کم کردم.ساعت 8:30 صبح با یک مربی، 11:30 با تیم خودمان و دوباره ساعت 8:30 شب با یک مربی دیگر تمرین می‌کردم.در هفته 4 روز را با سه جلسه تمرین پشت سر می‌گذاشتم و سعی می‌کردم به جای حرف زدن ، اتفاقات تلخ درست شده را در تمرین جبران کنم.

فصل تمام شده و حالا از کسی ناراحتی؟

بله ناراحت که هستم، زمانی که شفر به تیم آمده بود در وسط فصل به من گفت: از روزی که من آمدم خیلی بهتر شدی و من هم با خنده به او گفتم دست شما درد نکند شما باعث شدی 5 سال دیگر به عمر فوتبالم اضافه شود.از دست افرادی که ندانسته من را قضاوت کردند ناراحتم اما چون آنها خیلی چیزها را نمی‌دانند مطمئنا از آنها می‌گذرم اما از یک تعداد افراد نه من می‌گذرم و نه خانواده‌ام چون این افراد نان و نمک خانواده من را خوردند و نمکدان شکستند.نفرین خانواده من تا آخرین روز زندگی‌شان همراهشان هستند. آن کسانی که به دروغ خواستند من را تخریب کنند مطمئنا از نفرین خانواده من در امان نخواند بود.

به اتفاقات فصل قبل اشاره کنیم، بعد از جدایی منصوریان از استقلال و آن اتفاقاتی که در مورد تو رخ داد و اختلافاتی که به وجود آمد پیش بینی می‌شد علیه کادر فنی قبلی مصاحبه کنی اما این کار را نکردی...

لزومی نداشت در موردش مصاحبه کنم چون اولا این کار  را  اخلاقی نمی دانستم که بلافاصله بعد از رفتن این آقایان حرفی بزنم. هر چند حرف برای گفتن زیاد داشتم . این افراد برای اینکه خودشان را به مردم خوب نشان بدهند در فکر تخریب بقیه بودند و می‌خواستند این را به هواداران استقلال القا کنند اما من با خودم تصمیم گرفتم بیشتر تمرین کنم و تمرکزم روی فوتبالم باشد. (من نمی خواستم با مصاحبه های خودم ، کسی را خراب کنم و به همین دلیل ترجیح دادم سکوت کنم.) 

در آن زمان فیلم‌هایی از خودت در صفحه شخصی منتشر می‌کردی که تمریناتت را بیشتر کردی.چرا؟

من در مورد آن زمان و شرایطی که داشتم نمی خواهم حرف بزنم .  واقعا گوشه رینگ قرار گرفته بودم! آقایان با کانال‌ها و پیج های اینستاگرامی که در اختیار داشتند می‌خواستند من را تحت فشار قرار بدهند ولی برای من مهم نبود چون می‌دانستم این ها توسط 2-3 نفر از جیره و مواجب بگیرهای آقایان در حال اداره شدن است و تنها چیزی که برایم اهمیت داشت این بود که ذهن مردم را نسبت به آقایان روشن کنم. در آن زمان می‌خواستم حقانیت خودم را ثابت کنم و روزی 3 جلسه تمرین می‌کردم ، سکوت می‌کردم و حرف برای گفتن خیلی داشتم و دارم و باور کنید هنوز هم دوست ندارم این حرفها را بزنم ولی به نظر شما اگر حرفی می‌زدم اعصاب و روان هواداران استقلال بر هم نمی‌ریخت؟ من اصلا دوست نداشتم طرفداران استقلال ناراحت شوند و به همین خاطر سکوت کردم. باید بپذیریم که دوران اصطلاحاتی مثل جنگ رسانه ای و بازی رسانه ای و ... تمام شده و باید یاد بگیریم که به اخلاق پایبند باشیم .

چطور شده مهدی رحمتی آرام، بدون حاشیه و بی‌دردسر روی نیمکت نشست و به قول فوتبالی‌ها صدایش در نیامد. بازیکنی که در این سالها همه‌جوره حرف در موردش پیرامون نفوذش در استقلال و دخالت در کادر فنی مطرح می‌شد اینگونه روی نیمکت نشستنش کمی عجیب به نظر می‌رسید..

من سوال شما را کمی بالاتر جواب دادم، وقتی صداقت دیدم و متوجه شدم شفر دو رو نیست با تمام توان کار کردم و چه روزهایی که بازی کردم و چه روزهایی که روی نیمکت بودم تمام دلم برای برد و موفقیت استقلال می‌جوشید. من در شفر نه شو می‌‌دیدم و نه نمایش و نه دوستی نمایشی. رفتارها بدون نیاز به مترجم کاملاً مشخص بود. نیازی نیست یکی بگوید فلانی بال راست من است و جزو بازوان من محسوب می‌شود اما از پشت‌سر خنجر بزند! اینجا این مربی صادقانه رفتار کرده، نه من، بلکه همه صادقانه با او رفتار می‌کنند. من بازیکن استقلال بودم و طبعاً تابع نظر سرمربی، آنها اگر تشخیص می‌دادند بازی می‌کردم، اگر هم مثل آن چند هفته بازی نکردم حرفی نمی‌زدم و وظیفه ام بود که خوب تمرین کنم. به هر حال اگر کسی تعجب می‌کند که من روی نیمکت می‌نشینم و سر و صدا نمی‌کنم مشکل خودش است! کما اینکه بودند در این سالها بازیکنانی که تحمل یک دقیقه نیمکت‌نشینی را نداشتند. اگر بخواهم اسم بیاورم به اندازه دو تیم باید اسم ببرم که هم کدورت به وجود می‌آید و هم من آدمی نیستم که در مورد کسی بی‌مورد صحبت کنم.

اما قبول کن در این سالها خیلی حرف و حدیث در مورد تو مطرح شده. از امیر قلعه‌نویی گرفته تا مظلومی و منصوریان که با آنها به مشکل خوردی.

من در مورد تک تک اتفاقات صحبت می‌کنم اما اگر حرفی در این سالها نزده‌ام دلیل بر این نیست که همه بنشینند و قضاوت کنند. ای کاش آقایان برای روشن شدن ذهن مردم جسارت داشتند و اسم می‌آوردند تا خیلی راحت تر جواب آقایان را می‌دادم.خداراشکر می‌کنم آنقدر قضاوت‌ها در مورد من شد که پیش پروردگارم دیگر گناهی ندارم. اشکالی ندارد حرف‌ها زده شده و دوست و دشمن‌ها هم شناخته شدند اما همیشه گفته‌ام سر وقت حرف می‌زنم و احساس می‌کنم الان وقت گفتن کل صحبت‌ها است. چطور زمانی که موفقیت به دست می‌آید همه چیز به اسم مربیان است اما زمانی که تیم در مسیر ناکامی قرار می‌گیرد، من مقصر هستم؟! آیا در اینگونه رفتارها انصاف و عدالت وجود دارد؟ شما در مورد مربیان از من سئوال کنید تا من حرف بزنم.

یکی از اتفاقات مهم امسال برای تو این بود که در اصفهان به سمت قلعه‌نویی رفتی و به نوعی با او آشتی کردی..

مشکلات و اختلاف نظر در فوتبال پیش می‌آید.آقای قلعه‌نویی سالیان سال مربی من بوده و من برای او احترام زیادی قائل هستم،نمی‌توانم بگویم با او اختلاف نظر نداشتم و ندارم ولی یک چیز جالب تر برایتان بگویم که من می‌خواستم بازی استقلال و تراکتورسازی فصل قبل برای آقای قلعه‌نویی دسته گل ببرم و از او دلجویی کنم اما.... بگذریم!

اتفاقی افتاد که نشد؟

مکث می کند... اتفاقاتی که در آن روز در بازی استقلال و تراکتورسازی در ورزشگاه آزادی افتاد چیزی نبود که من آن را بپسندم و اصلا آن جو را دوست نداشتم. به خاطر مشکلاتی که پیش آمد و ما نتیجه را واگذار کردیم یکسری ها آمدند که من را قربانی کنند.من سال گذشته می‌خواستم برای آقای قلعه‌نویی دسته گل ببرم ولی این کار را نکردم چون اگر دلیلش را بگویم ممکن است برای استقلال بد باشد.چون واقعا دوست ندارم این حرف‌ها را بزنم و کام هواداران استقلال را تلخ کنم. این روزها هواداران استقلال خوشحال هستند چون تیمشان روند موفقیت را پیدا کرده و اجازه بدهید موضوع را بیشتر از این باز نکنم.

بعد از رفتن مظلومی هم او در برنامه ۹۰ صحبت‌هایی انجام داد که مستقیماً به شخص خود تو می‌خورد.

اتفاقاً از تنها کسی که انتظار چنین حرف‌هایی را نداشتم پرویز مظلومی بود. همان موقع هم گفتم که آقای مظلومی اسم بیاورد تا جواب بدهم. صحبت‌های آقای مظلومی درست زمانی مطرح شد که استقلال فینال جام حذفی را از دست داده بود. جالب است تا یک اتفاق می‌افتد و مربی نتیجه نمی‌گیرد دنبال مقصر می‌گردد تا خودش را تبرئه کند. زمانی که مظلومی به استقلال آمد من در پیکان بازی می‌کردم و روزهای آخر قراردادم بود. چرا آقای مظلومی نگفت مهدی رحمتی را نمی‌خواهم؟ همان موقع می‌توانست بگوید من فلانی و فلانی را دارم و نیازی به حضور رحمتی نیست. بعد از فینال جام حذفی کلی برای من حرف و حدیث درست کردند.

همان ماجرای پنالتی نگرفتن‌های تو؟!

بله، می‌گفتند رحمتی از قصد پنالتی‌ها را نگرفته است! اگر من می‌خواستم از قصد این کار را انجام بدهم چگونه مقابل نفت تهران آن همه پنالتی گرفتم؟ چطور روز بازی با نفت در ورزشگاه تختی من آدم خوبی بودم ولی چون در فینال نتوانستم پنالتی بگیرم از قصد این کار را کردم؟ اگر استقلال قهرمان جام حذفی می‌شد بیشترین افتخارش نصیب من می‌شد که یک عمر می‌گفتند رحمتی در فینال پنالتی گرفته و استقلال را قهرمان کرده است مثل سالی که در شیراز مقابل شاهین بوشهر این کار را انجام دادم یا مثل همین امسال در خرمشهر که جام را بالا بردم. من بودم که اگر استقلال قهرمان می‌شد به عنوان کاپیتان جام را بالای سر می‌بردم. حرف در این مورد زیاد است، مگر در همان روز فینال من در شش قدم در دقیقه 119 توپ را به آسمان زدم؟اگر آن توپ گل می‌شد اصلا بازی به پنالتی نمی‌کشید! یا مثلا مگر من اسامی پنالتی زن‌ها را نوشتم؟ در آن مسابقه به آن حساسی بازیکنان با تجربه و تاثیرگذار تیم و بازیکن خارجی ما جزو 5 پنالتی زن اول تیم نبودند.آیا تقصیر من است که آقای X از زدن پنالتی امتناع کرد؟ یا مگر من گفتم بازیکن 18 ساله و بی تجربه تیم در آن مسابقه به آن حساسی پنالتی بزند؟ اینها برای کسی سئوال نشده است؟  آن آقایانی که انواع و اقسام تهمت ها را در لفافه زدید و کلی قضاوتم کردید من هم می توانم با سیاه بینی و تحت تاثیر قرار گرفتن شما را قضاوت کنم، پس بهتر است بدون قضاوت در مورد اتفاقات حرف بزنیم. برای یک گلر پنالتی گرفتن یا نگرفتن طبیعی است چون او تلاشش را می‌کند. ما در همان مسابقه گل مساوی را با پنالتی زدیم. حتی در آن مسابقه ذوب‌آهن از فشار بازی‌های آسیایی برگشته بود و ما باید مسابقه را به لحاظ ضعف جسمانی حریف در ۹۰ دقیقه می‌بردیم اما گل مساوی را با یک پنالتی زدیم و حتی از حریف عقب بودیم، این هم تقصیر من است؟ ای کاش دوستان به جای قضاوت ، همان زمان این سوالات را از آقای مظلومی می‌پرسیدند.

و علیرضا منصوریان... فکر می‌کنم بیشترین اتفاقات در مورد زمان حضور علیرضا منصوریان باشد.

من سعی می‌کنم در مورد این قضیه زیاد صحبت نکنم. فکر می‌کنم مردم خودشان همه چیز را در مورد موضوعات مطرح شده در  آن برنامه 90 متوجه شدند. تنها نکته ابهام آمیز برنامه 90 و مصاحبه‌های بعد از آن آقایان این بود که چرا من روی خط رفتم یا اینکه باید تلفن را قطع می‌کردم.جالب است که بدانید قبل از برنامه 90 آقایان با من تماس گرفتند و خواستند من روی خط بروم و محکم صحبت کنم. دقیقا صحبت این بود«شما روی خط بیا و محکم صحبت کن، من هم هستم».هم پرینت و ساعت تماس موجود است و هم ساعت پخش برنامه 90.دوست ندارم در این موارد بیشتر صحبت کنم که اگر قرار به حرف زدن باشد صحبت‌هایی می‌کنم که برخی‌ها سرشان را هم نتوانند بلند کنند.برخی از عوامل آقایان که در برخی رسانه‌ها کار می‌کنند در این مدت کم شیطنت نکرده‌اند. تمام تحرکات و شیطنت‌های آنها در صفحات مجازی و در رسانه‌های مختلف را در اختیار دارم. جالب است آقایان با وویس در برنامه تلگرام علیه من پیغام می‌دهند که مطالب منفی در مورد من نوشته شود. از این نمونه‌ها زیاد است، اتفاقاً خیلی موارد را از طریق دادگاه پیگیری کرده‌ام. چند وقت پیش هم در اینستاگرامم نوشتم که این آقایان بدانند حواس من هم هست، به وقتش که نوبت دادگاه برسد دوستان باید بیایند و جواب بدهند که از چه کسانی خط می‌گیرند. لازم باشد آدرس پیج اینستاگرامی عوامل آقایان را در صفحه‌ام منتشر می‌کنم، دوستان ببینند که چه تحرکاتی با چه خط و خطوطی علیه من و استقلال در این مدت صورت گرفته است.به نظر من با مردم باید با زبان فوتبال حرف بزنیم و در مورد ناکامی با زبان فوتبالی به آنها توضیح بدهیم نه با حراج گذاشتن آبروی افراد.

اما در این مدت شایعات فراوانی زمان حضور علیرضا منصوریان در استقلال پیرامون تأثیر تو در جدایی بازیکنانی که از استقلال رفتند مطرح شد.

در این مورد بهتر است آقایان افشارزاده ، توفیقی توضیح بدهند و لیست آن زمان را منتشر کنند.این شایعات را من هم شنیدم ولی همانطور که دقت کردید هیچوقت پاسخ ندادم. چرا؟ چون بعضی مواقع آفتاب می‌آید دلیل آفتاب. آن بازیکنانی که مدعی هستند من در رفتنشان نقش داشتم بعد از جدایی از استقلال سوابقشان مشخص شد. از بازی کردنشان در تیم‌های مختلف و اینکه آقایان حتی نیم‌فصل هم در تیم‌های جدیدشان دوام نیاوردند. درست نیست کم‌کاری‌مان را به گردن دیگران بیاندازیم. خود آنهایی که چنین ادعایی دارند ببینند بعد از استقلال به کجا رسیدند.دیگر نیازی نبود من می گفتم که آنها باشند یا نباشند. چند دقیقه قبل هم گفتم  من هم می توانم خیلی راحت افراد را قضاوت کنم ولی قبل از هر قضاوتی فکر می کنم.ضمن اینکه اگر شائبه ای در این زمینه وجود دارد بهتر است مربی وقت استقلال در این مورد به سوالات شما جواب بدهد.

یکی از بازیکنانی که مستقیم از تو اسم برده بود و معتقد بود تو باعث شدی او از استقلال برود و حتی دوباره برنگردد امیرحسین صادقی بود. 

اگر کسی از من انتقاد فنی داشته باشد من سکوت می‌کنم و به آن احترام می‌گذارم اما از تهمت و افترا نمی‌گذرم. متأسفانه در  قصه تهمت‌هایی که به من زده شد مسئولان وقت باشگاه سکوت کردند و در یک برهه خاص همه جوره به خودم و خانواده‌ام در صفحات مجازی توهین‌های بسیاری شد که بعد از مدتی متوجه شدم هیچکس آن را پیگیری نمی‌کند. به همین دلیل چون نمی‌خواستم مصاحبه کنم مجبور شدم از امیرحسین صادقی شکایت کنم. البته جا دارد در همینجا از  امیر حسین تشکر کنم که جرأتش را داشت که اسم ببرد و من را مقصر جدایی‌اش بداند اما امیرحسین وقتی به دادگاه رفت نتوانست صحبت‌هایش را ثابت کند و از نظر دادگاه این صحبت‌ها توهین و افترا تلقی شد که برایش محرومیت در نظر گرفتند.حداقل صادقی آن قدر جرأت داشت مثل بعضی از آقایان در لفافه صحبت نکند و حرفش را رُک بزند. دست او درد نکند که این کار را کرد ولی بعد از اینکه از او شکایت کردم و او محکوم شد چند نفر از دوستان ما تماس گرفتند و وقتی دیدم خود صادقی اعلام کرده که اشتباه کرده من از شکایتم صرفنظر کردم. من اگر قرار باشد مثل بعضی از آقایان مصاحبه کنم برایم هیچ کاری ندارد، اتفاقاً آنقدر نکات ریز و حرف ناگفته در مورد بعضی از دوستان دارم که هیچ هراسی از گفتنش نیست اما چون اخلاقم این است که زیاد مصاحبه نمی‌کنم بعضی از این آقایان فکر می‌کنند من بلد نیستم حرف بزنم و از این سکوت سوء استفاده می‌شود. حالا هم می‌گویم اگر کسی فکر می‌کند من عامل جدایی‌اش از استقلال هستم با مصداق و شفاف بگوید، در هر محکمه‌ای که آنها بخواهند از خودم دفاع خواهم کرد، فقط لطفاً با استفاده از کلمات کلی و کلیشه‌ای، فرار رو به جلو نکنند که این کارها نخ‌نما شده است.

در مورد آن برنامه 90 جنجالی بیشتر صحبت کن، جایی که روی خط رفتی و علیرضا منصوریان بعد از استعفایش در دیدار با ذوب‌آهن مدعی شد رحمتی قداست مربیگری را شکست.

در مورد اتفاقات آن شب صحبت زیاد دارم و از آن روز سکوت کردم و حرفی نزدم اما دوست دارم برای مردم و طرفداران استقلال شفاف‌سازی کنم تا آنها در جریان چند و چون کار قرار بگیرند. من بنا نداشتم در برنامه آن شب 90 حرفی بزنم.وقتی برنامه شروع شد احساس کردم مدیرعامل باشگاه استقلال برای حفظ منافع باشگاه نمی‌خواست در مورد همه چیز صحبت کند و آن شب فضای برنامه به شکلی پیش رفته بود که باعث شد سوالات زیادی در خصوص من در ذهن بیننده و هوادار استقلال ایجاد شود به همین دلیل ناخواسته مجبور شدم روی خط بروم. در همان زمان بود که سرمربی وقت استقلال تماس گرفت و گفت روی خط بیا و محکم صحبت کن، من هم هستم. من به حرف سرمربی‌ام گوش دادم و روی خط آمدم. من از کجا می‌دانستم آقای ملکی قرار است حقایق جلسه‌اش با سرمربی تیم را بگوید؟ خود من هم شوکه شده بودم و در عرض چند ثانیه به این فکر فرو رفتم که چه اتفاقی رخ داده است. کلا هنگ کرده بودم!یک جورهایی شوکه بودم. من با خیلی از مدیران مثل علی فتح‌الله زاده، محمدرضا ساکت، بهرام افشارزاده و همین آقای افتخاری کار کردم و از یک نفر از آنها بپرسید که آیا مهدی رحمتی کوچکترین بی‌احترامی به آنها کرده است؟ آقایان از صحبت‌های من توهین و از بین رفتن قداست را برداشت کردند اما ظاهرا گناه من این بود که در آن برنامه صحبت‌های سرمربی قبل استقلال را اصلاح کردم.

از این موضوع که بگذریم اتفاق جالبی که طی این فصل افتاد، حمایت تو از سید حسین حسینی بود، اتفاقی که شاید خیلی از منتقدانت را متعجب کرد.

من همیشه همینطور هستم. این را می‌توانید از بازیکنانی که در کنارم حضور داشتند بپرسید. با همه آنها دوست هستم و با هم ارتباط داریم.اگر کسی با من مشکل دارد آن را نمی‌دانم. سید حسین حسینی سالهاست کنار من حضور دارد و دروازه‌بان خوب و آینده‌داری است.سال 90 بود که حسینی با توجه به اعتقادی که آقای قلعه نویی به او داشت می‌خواست به استقلال بیاید که خودم کمک کردم این اتفاق بیفتد.یک حرف را تا الان نزدم ولی حالا می‌گویم. ابتدای فصل گذشته با توجه به اینکه حسینی تازه از سربازی برگشته بود به باشگاه استقلال رفت و خواستار دریافت رضایتنامه شده بود. او به مسئولان باشگاه گفته بود بازی به او نمی‌رسد و در مورد این حرف من آقایان افشارزاده و توفیقی می‌توانند شهادت بدهند. حتی در این زمینه سرمربی وقت تیم از من در مورد وضعیت حسینی پرسید و گفت که او به باشگاه رفته و خواستار رضایتنامه شده و ظاهرا مصدوم هم هست (در آن زمان مسئولان باشگاه به دنبال جذب یک دروازه بان دیگر بودند). من هم در پاسخ به سرمربی گفتم حسینی شاگرد خود شما در تیم امید بوده و اگر او به تیم بیاید خوب است، حتی به سرمربی تیم گفتم او دروازه‌بان خوب و با انگیزه‌ای است، من به سرمربی تیم چنین توصیه‌ای کردم و از این توصیه‌ام هم خوشحال هستم، حالا هم برای حسینی آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم او به روند رو به رشد خودش ادامه دهد.

اینکه می‌گویند مهدی رحمتی به مربیان توصیه فنی می‌کند چقدر صحت دارد؟

می‌خندد. باز هم می‌گویم بازی با کلمات خوب نیست و بد است در قبال خواسته طرف مقابل بگوییم رحمتی به فلانی توصیه می‌کند. شاید نباید این حرف را بزنم و گفتنش درست نباشد اما من بیشترین مشاوره‌ها را به عنوان بازیکن بزرگتر به آقای قلعه‌نویی می‌دادم. او من را قبول داشت و به عنوان یک بازیکن بزرگتر از من سئوال می‌کرد من هم نظرم را می‌گفتم. جایی که فکر می‌کرد درست می‌گویم آن را انجام می‌داد و جایی هم که نظر خودش نبود آن را انجام نمی‌داد. من به عنوان یک بازیکن که عقب زمین بازی می کند و یک بزرگتر طبیعتاً شناخت بهتری نسبت به سایر بازیکنان از نظر اخلاقی و رفتاری دارم چون با آنها در ارتباط هستم. اگر مربی از من نظر بخواهد نمی‌توانم بگویم من نظرم را نمی‌دهم. یک روز در حضور شخص پرویز مظلومی، مجید صالح از من در مورد روزبه چشمی و فرشید اسماعیلی نظر خواست و من هم گفتم این دو نفر جزو بهترین هافبک‌های ایران می‌شوند. روی اعتمادی که مظلومی به من داشت این دو نفر جذب استقلال شدند. آیا این کار من بد بوده؟ چطور حالا که استقلال از ۲ بازیکنی که جزو بهترین‌های ایران هستند استفاده می‌کند چیز بدی نیست و به اسم من نوشته نمی‌شود اما در جای دیگر فوراً کار من دخالت تلقی می‌شود؟ من نزدیک به ۲۰ سال است که فوتبال بازی می‌کنم و کاپیتان تیم ملی و استقلال بودم، آیا من حق ندارم نظر فنی بدهم؟ چطور یک گزارشگر فوتبال در گزارشش یا یک خبرنگار در یادداشت هایش یا اطرافیان و راننده فلان مربی می‌توانند نظرات شخصی و فنی خود را بیان کنند اما من نمی توانم؟ اگر مربی از من چیزی بخواهد دریغ نمی‌کنم و نظرم را می‌دهم اما شما یک مربی را پیدا کنید که بگوید مهدی رحمتی در ارنج او دخالت کرده و مدعی شده که فلانی را بازی بده و فلانی را بازی نده. همین سال گذشته مربی وقت تیم بعد از باخت تیم نه تنها از من بلکه از خیلی از دوستان دیگر در تیم سوال می‌کردند که چرا ما باختیم و نظرات ما را می پرسید. به نظرم مطرح کردن این نوع حرف‌ها سخیف است و کارشناسی نیست.

یک اتفاق عجیبی که سال گذشته برای تو افتاد این بود که با صورت متورم در تمرین شرکت کردی  و در جم چهره تو توسط عکاسان رونمایی شد. خودت ماجرا را توضیح بده.

در آن روز پدر من در بیمارستان بود و برای عیادت به بیمارستان رفتم، وقتی از بیمارستان بیرون آمدم شرایط روحی خوبی نداشتم و دیدم ۳ رهگذر کُری خواندند که توأم با توهین بود. من ابتدا جر و بحث کلامی کردم که این جر و بحث ادامه داشت ولی وقتی فحاشی ادامه پیدا کرد کار به زد و خورد کشید. آنها ۳ نفر بودند و طبیعی است وقتی زد و خورد به وجود می‌آید ممکن است یک ضربه من بزنم و ۲ ضربه آنها. صورت من هم به دلیل همان اتفاق متورم شده بود.

و با همان شرایط به جم رفتی؟

بله، من تیم را همراهی کردم و شب بدی هم داشتم. اول به خاطر شرایط جسمانی پدرم و بعد از آن هم یک کلیه درد عجیب گرفتم که از ساعت 2 شب تا 7 صبح زیر سرم بودم.

بعد از بازی هم که ماجرای تو و جباری اتفاق افتاد و از تیم کنار گذاشته شدید.

بله؛ همینطور است. آقای توفیقی ساعت ۲۳:۳۰ به من پیامک زد که شما فردا در تمرین شرکت نکنید و به باشگاه بیایید. من و جباری به باشگاه رفتیم که اتفاقاً خبرنگاران زیادی آنجا حضور داشتند. خیلی منتظر ماندیم ولی هیچکس پاسخگو نبود. حتی آقای عبداللهی را دیدیم که با چهره‌ای خندان می‌گفت مشکلی نیست. یکی می‌گفت آقای افتخاری چنین درخواستی کرده و یکی می‌گفت این درخواست سرمربی تیم بوده است، ما که نفهمیدیم چه کسی گفت در تمرین شرکت نکنیم اما اینجا به خاطره‌ای اشاره کنم. من با سرمربی سال قبل استقلال رفت و آمد خانوادگی داشتیم. آن شب بیش از 20 بار با او تماس گرفتم اما جواب نداد تا اینکه بعد از 2 روز با خانه ما تماس گرفت و با همسر من صحبت کرد. او قسم خورده بود که اصلاً من نگفته‌ام رحمتی به تمرین نیاید و او باید در تمرین شرکت کند! وقتی همسرم این صحبت‌ها را به من منتقل کرد برایم سئوال پیش آمد که اگر نظر سرمربی این بود که ما به تمرین برویم پس چرا سراغ ما را در این 2 روز نگرفت و جواب تلفن من را نمی داد؟ سرمربی تیم می‌توانست همان روز بگوید در کارش دخالت شده و این موضوع را رسانه‌ای کند اما بعد از اتفاقات برنامه ۹۰ حقایق مشخص شد. همسر من بعد از برنامه ۹۰ آن شب به من نگاه می‌کرد و می‌گفت چه خبر است که من هم با خنده به او گفتم فوتبال به آن شکلی نیست که شما می‌بینید.

به عنوان کاپیتان استقلال این سوال را از شما می‌پرسم، چرا استقلال در ابتدای فصل آنگونه بازی می‌کرد و نتیجه نمی‌گرفت.واقعا دلیلش چه بود؟

با توجه به اینکه نیم فصل اول بازیکنان خوبی جذب کردیم مردم توقع داشتند استقلال نتیجه بگیرد.از طرفی شعارها و وعده‌هایی که داده می شد سطح توقع را بالا برده و فشار زیادی روی تیم ایجاد کرد.متاسفانه با توجه به نتیجه نگرفتن تیم رسانه‌ها و پیج‌های منتسب به آقایان شروع به فعالیت کردند و هر روز یک بازیکن متهم ردیف اول نتایج می‌شد و از آنجا که من کم حرف بودم و دیواری کوتاه تر از من نبود همیشه در صف اول آن متهمان بودم.یکی نبود بگوید وقتی تیم نای دویدن در زمین را نداشت آیا رحمتی مقصر است؟یا مثلا وقتی در بازی با استقلال خوزستان گل صحیح ما را آفساید اعلام می‌کنند یا پنالتی واضح ما را نمی‌گیرند من مقصر هستم؟من به داوران می‌گفتم گل استقلال را آفساید اعلام کن یا پنالتی استقلال را نگیر؟ همین این اتفاقات از طریق صفحات مجازی به مردم منتقل و القا می شد غافل از اینکه هیچوقت ماه پشت ابر نمی‌ماند. وقتی طرفداران استقلال بازی‌های ما را از هفته دهم به بعد دیدند متوجه تفاوت‌ها شدند.طبیعتا زمانی که تیم مشکل داشت من باید پاسخگو بودم که چرا تیم باخته است. آقای شفر از کره ماه نیامده است و زمین تمرین ما هم زمین سانتیاگو برنابئو نیست، تنها چیزی که در تیم ما اضافه شده است صداقت است.ای کاش می شد صحبت‌هایی که در مورد من با مجتبی جباری کرده بودند را مطرح می‌کردم تا مردم خیلی‌ها را بشناسند. فقط حیف که آن صحبت‌ها امانت است.

در این سالها مرتب می‌گویند مهدی رحمتی در آمدن یا رفتن بازیکنان به استقلال نقش داشت.واکنش تو به این موضوع چیست؟

نقل و انتقالات در ایران به شکلی که در سراسر دنیا اتفاق می‌افتد نیست.معمولا بازیکنانی که می‌خواهند در ایران تیم عوض کنند اول حال و روز تیم مد نظرشان را بررسی می‌کنند.مثلا وضعیت مالی، وضعیت بازیکنان هم پستی و خیلی مسائل دیگر.من از شما می‌پرسم وقتی سرمربی تیم از من می‌خواهد با توجه به ارتباط و دوستی که با برخی از بازیکنان دارم با آنها صحبت کنم، به آنها بگویم نه و من درخواست شما را نمی‌پذیرم؟! آیا به سرمربی من بر نمی خورد؟ او شاید با این حرف من تصور کند نمی خواهم به او و مجموعه اش کمک کنم و هزار حرف دیگر.نمونه اش در این سالها بازیکنانی مثل کاوه رضایی، فرشید باقری، بختیار رحمانی،ووریا غفوری، روزبه چشمی، سید مجید حسینی و ... است.به یک نمونه عینی اشاره می‌کنم، سال قبل سرمربی تیم از من خواست تا در جلسه قرارداد مجید حسینی و باشگاه شرکت کنم، چرا؟ چون مدیر برنامه حسینی با مسئولان باشگاه اختلافاتی داشت، من هم خطاب به سرمربی تیم گفتم یا خودتان در جلسه باشید یا یکی از اعضای کادر فنی تیم که فردا برای من حرفی در نیاید، اتفاقا همان شب عکس خودروی من مقابل باشگاه در رسانه‌ها منتشر و کلی حرف و حدیث برایم درست شد که رحمتی در باشگاه چه می‌کرد؟ من آن شب به باشگاه رفتم و یکی از کمک مربیان هم در جلسه حضور پیدا کرد که در نهایت با خوبی و خوشی مجید حسینی با استقلال قرارداد امضا کرد. ببنید این مسائل دخل و تصرف نیست، قشنگ یادم است که سرمربی تیم این دیالوگ را استفاده کرد، «مهدی رحمتی، من سید مجید را از خودت می خواهم»شما جای من؟ اگر مافوقتان به شما حرفی بزند می‌گویید نه؟ ما باید اول تکلیفمان را روشن کنیم که آیا بازیکنانی که به من منتسب می‌کنند بازیکنان خوبی هستند یا نه. اینکه صرفاً بگوییم فلانی را رحمتی آورده آیا فقط جنبه منفی‌اش باید دیده شود؟ اگر من کار اشتباهی کرده‌ام باید تاوانش را بدهم اما اگر کارم درست بوده چرا باید برایم حرف درست شود؟ کاوه رضایی الان کجا است؟ همین حالا ۵ باشگاه بلژیکی او را می‌خواهند بماند که چند تیم اروپایی دنبال او هستند. زمانی که منصوریان به عنوان سرمربی به استقلال آمد لیستی را به باشگاه داده بود و شخصاً به من گفت تو در نقل و انتقالات به من کمک کن و اگر بازیکنی که ما می‌خواهیم با تو ارتباط خوبی دارد حداقل با او تماس بگیر و بگو باشگاه استقلال تو را می خواهد. همانطور که چند دقیقه پیش گفتم اگر یک مربی از من درخواستی داشته باشد که نمی‌توانم حرف او را رد کنم. شما دیدید که چندی پیش آقای هدایتی در برنامه ۹۰ شفاف گفت که کاوه رضایی در آستانه عقد قرارداد با پرسپولیس بود. سوابق کاوه رضایی هم که برای همه مشخص است. در حالیکه او در آستانه امضاء قرارداد با پرسپولیس بود با او تماس گرفتم و این بازیکن را در اختیار باشگاه گذاشتم و خوشبختانه در نهایت به استقلال آمد. خیلی از بازیکنان در تیم های دیگر این کار را برای باشگاهشان انجام می دهند و از دوستی هایشان برای حضور بازیکنان استفاده می کنند. جالب است شما از من پرسیدید که یکسری بازیکنان معتقدند تو در رفتنشان تأثیر داشتی. لیست سرمربی وقت موجود است که در اختیار آقای افشارزاده قرار داده بود، من از آقای توفیقی خواهش می‌کنم آن لیست را منتشر کند. این لیست پای برگه‌اش امضای سرمربی وقت است. متأسفانه وقتی آن شایعات راه افتاد هم از مسئولان باشگاه و هم از سرمربی خواستم که مقابل این صحبت‌ها واکنش نشان دهند اما به دلایلی خودم هم نمی‌دانم چرا به این شایعات واکنش نشان ندادند. بختیار رحمانی به استقلال آمد و آن شرایط برایش فراهم شد و رفت. بعد از رفتن او از استقلال او به پیکان رفت و بعد امیر قلعه‌نویی او را جذب کرد. یک زمان در مورد امین حاج‌محمدی کلی برای من حرف درست کرده بودند که به گوش خودم رسید. از مظلومی سئوال کنید که آیا من گفتم حاج محمدی را بگیرید؟ حاج‌محمدی زمانی که به استقلال آمد بازیکن تیم ملی بود. من اگر به شخصی توصیه‌ای می‌کنم حداقل این است که از جنس فوتبال هستم. امروز شایعاتی را می‌شنویم که برخی مربیان معروف با دلال‌ها تیم می‌بندند.اینها مواردی است که همیشه مطرح می‌شوند. حالا سئوال من این است که آیا سرمربی وقت با من تماس نگرفت که شما در تیم بستن به ما کمک کن؟ آیا آقای مظلومی با من برای مذاکره با بازیکنان صحبت نکرد؟

بگذریم،ظاهرا فصل بعد هم با استقلال قرارداد داری..

بله، من افتخار می‌کنم در تیمی مثل استقلال بازی می‌کنم و خدا را شکر ثابت کردم چه در زمین و چه بیرون با جان و دل برای موفقیت تیمم تلاش می‌کنم. تا روزی که باشگاه استقلال من را بخواهد با کمال میل در خدمت آنها خواهم بود.

در کنفرانس قبل از بازی با ذوب‌آهن جمله جالبی گفتی و مدعی شدی استقلال تیم ملی من است، در آن جمله چه پیغامی داشتی؟

روزی که من از تیم ملی خداحافظی کردم یکسری از اشخاص نزدیک به خودم گفتند اشتباه کردی و یکسری هم گفتند کار درستی انجام دادی اما هیچکس هنوز تمام و کمال در مورد اتفاقات آن زمان اطلاع درستی نداشت و هنوز زمان مناسبی به وجود نیامده که مردم بدانند چرا رحمتی از تیم ملی رفت. بعد از آن اتفاق همه گفتند رحمتی تمام شده ولی من روز به روز بهتر شدم و همان سال هم قهرمان ایران شدیم و به 8 تیم برتر آسیا رسیدیم.از همان روز خداحافظی، تمام هم و غم من شده بود استقلال و دیگر ذهنم درگیر این نبود که به تیم ملی فکر کنم و تمام توانم را برای استقلال گذاشتم.به خاطر استقلال بازی و زندگی و تمرین کردم. از همان روز با خودم گفتم استقلال تیم ملی من است و حرفی که زدم قصه‌ای بود که در این چند سال برایم اتفاق افتاده بود.

حتما شنیدی که خیلی از کارشناسان در این مدت از تو برای حضور در تیم ملی حمایت کردند، وقتی این صحبت‌ها را می‌شنیدی چه حسی داشتی؟

وقتی می‌شنیدم فلان کارشناس فوتبال و فلان بازیکن سابق تیم ملی یا فلان پیشکسوت اعلام کرده مهدی رحمتی می‌تواند در تیم ملی بازی کند حس خیلی خوبی داشتم،به خصوص زمانی این حرف‌ها مطرح می‌شد که آن اتفاقات 8 ماه گذشته را پشت سر گذاشته بودم،این نشان دهنده این است که راهم را در این 8 ماه درست رفتم. از همه آنهایی هم که در این مدت از من حمایت کردند ممنون هستم.

به بازگشت به تیم ملی یا اینکه اگر به تیم ملی دعوت شوی چه جوابی بدهی فکر کرده‌ای؟

من در یک سال یادم است 83 بازی رسمی انجام دادم. در سپاهان، تیم ملی بزرگسالان و تیم ملی امید و ... و هر وقت از من خواسته اند با تمام وجود و میل بازی کرده‌ام. هر وقت صلاح بدانند که می توانم کمک کنم من برای خدمت به تیم ملی آماده هستم.

در مورد گروه ایران در جام جهانی چه نظری داری؟

گروه ما گروه سختی است و من امیدوارم پرچم کشورم بالا باشد  و بچه های تیم ملی دل مردم عزیز را شاد کنند

در مورد خط خوردن سید جلال، غفوری، حسینی و کاوه چه نظری داری؟

اگر نظر شخصی من را می‌خواهید حق این 4 نفر حضور در جام جهانی بود.

در مورد سید رضا افتخاری چه صحبتی داری؟ خیلی‌ها می‌گویند او در حد و اندازه مدیریت در استقلال نیست. این روزها انتقادات زیادی از وی مطرح است.

من با نظر شما مخالفم. آقای افتخاری انسانی خوب و مردی زحمت‌کش است. من بدی‌ از آقای افتخاری ندیدم و در این مدت هم تلاش کرده که تمام خواسته‌های تیم و هوادار برآورده شود. او باشگاهی تحویل گرفته که مشکلات زیادی داشته و باید همه او را کمک کنند.اداره کردن تیم بزرگی مثل استقلال آن هم با مشکلات مالی کار سختی است.در این مدت نیز توفیقی هم زحمات زیادی کشیده و در حل مشکلات کنار بچه ها و تیم بوده است.جا دارد اینجا از سلطانی فر وزیر محترم ورزش تشکر و قدردانی کنم که با درایت خود دو باشگاه استقلال و پرسپولیس و فضای کلی فوتبال کشور را به خوبی و با آرامش اداره کرد. ما سال فوتبالی خوبی داشتیم. تیمهای مردمی از لیگ یک به لیگ برتر آمدند.مردم با استادیوم‌ها آشتی کردند. مشکلات مالی در تیمهای پرطرفدار با درایت وزیر برطرف شد.در موفقیت استقلال به جز تیم و کارفنی، تدارکات و پزشکی و ماساژورها  نباید زحمات ملکی،زمانی،قراب،افتخاری،توفیقی و  دکتر نوروزی را نادیده گرفت.

اما قبول داری جلسه چندی پیش افتخاری با شما در ماشین چندان جالب نبود؟

آن روز  آقای افتخاری با من تماس گرفت و گفت شما امروز در تمرین حاضر شو ولی قبل از شروع تمرین باید با هم چند دقیقه‌ای حرف بزنیم.من وقتی به محل تمرین رسیدم با تلفن ایشان تماس گرفتم و گفتم من در محل تمرین هستم شما چه دستور می‌دهید که آقای افتخاری با توجه به اینکه مراسم معارفه آقای شفر قرار بود برگزار شود و رختکن خیلی شلوغ بود گفت شما بمان من چند دقیقه در ماشین با شما صحبت می کنم.که یک مکالمه خیلی کوتاه و 5 دقیقه ای با هم داشتیم که همه چیز تمام شد. او فردی سالم است که زحمت می‌کشد و حاشیه برای استقلال درست نکرده است. در این چند سال حداقل برای بازیکنان استقلال مشکل مالی نداشته و در این فصل هم مطالبات بازیکنان به روز پرداخت شده است. 

یکی از اتفاقات جالبی که در این مدت مطرح می‌شود این است که هر وقت تو و سیدجلال حسینی با هم روبرو می‌شوید در رسانه‌ها عنوان می‌شود که شما با هم آشتی کردید شاید این اتفاق بعد از دربی که 3 بر 2 بردید 5 بار در رسانه‌ها عنوان شده است.

من اصلا با سیدجلال حسینی قهر نکردم و اتفاقا رفاقت دیرینه‌ای با هم داریم. فوتبال حرفه‌ای است و ممکن است در مسابقه‌ای دو بازیکن با هم بحث کنند اما این دلیل نمی‌شود در بیرون از زمین با هم مشکلی داشته باشیم. در آن مسابقه استقلال از حریف پیش بود و من به عنوان بزرگتر تیم باید تیمم را کنترل می‌کردم. برای شما مثالی می‌زنم. در بازی بارسلونا و پاری سن ژرمن همان مسابقه معروفی که دست و پای عادل فردوسی‌پور می‌لرزید( باخنده) اگر دروازه‌بان حریف(پاری سن ژرمن) بعد از پنالتی بارسا فقط برای چند ثانیه در بازی توقف ایجاد می‌کرد بارسلونا گل ششم را به ثمر نمی‌‌رساند و آنوقت بود که بارسا حذف می‌شد و پاری سن ژرمن به مرحله بعد می‌رفت. من در آن مسابقه دربی شرایط را به شکلی دیدم که امکان داشت پرسپولیس گل مساوی را بزند. حریف روی دروازه ما فشار وارد می‌کرد و حتی می‌توانست گل مساوی را بزند. آنجا احساس کردم باید بازی را متوقف کنم و وقتی گل دوم را خوردیم واقعا از ناحیه کتف احساس درد می‌کردم. نه حرف بی‌ادبی زدم و نه توهینی کردم. سیدجلال را هم می‌شناسم. سال‌هاست با خلق و خوی هم آشنا هستیم. او به قول خودمان جنبه باخت ندارد. در آن بازی به خاطر استقلال و هواداران که تحت فشار بودیم بازی را یکی دو دقیقه از جریان انداختم و بازی را هم بردیم. اگر باز هم به عقب برگردیم همان کار را انجام می‌دهم. چون آن پیروزی در کارنامه دربی‌ها ثبت شد. شبی که دربی را 4-2 باختیم من در جریان بازی یک پنالتی گرفته بودم و چند توپ را از مقابل پای پرسپولیسی‌ها در نیمه دوم دفع کردم. ضربه عالیشاه را که یادتان هست؟ همان شب مردم به من لطف زیادی داشتند. اما من خیلی ناراحت بودم و همان روز به همه دوستانم گفتم مطمئن باشید دربی برگشت سال آینده را می‌بریم که خدا را شکر می‌کنم این اتفاق افتاد.

ظاهرا ارتباطت با پرسپولیسی‌ها هم خوب است. بازیکنانی مثل طارمی و مسلمان.

من همیشه با پرسپولیسی‌ها ارتباط خوبی دارم و با این نفراتی که شما اسم بردید ویژه‌تر رفیق هستم. سیدجلال حسینی دوست صمیمی من است و از ما گذشته که کری‌های بچه‌گانه داشته باشیم و بی‌احترامی کنیم. حتی چند وقت پیش چند جلسه با سیدجلال حسینی و دیگر بازیکنان پرسپولیس داشتیم که راهکاری برای توهین‌ها در صفحات مجازی پیدا کنیم. به نظرم اتحادیه بازیکنان فوتبال باید شکل بگیرد چون انصافا فوتبالیست‌ها مظلوم واقع می‌شوند. همین حالا هم چند تیم لیگ برتری مشکلاتی دارند که هر روز با بازیکنان آنها در ارتباط هستیم و من امیدوارم بتوانیم اتحادیه بازیکنان فوتبال را راه‌اندازی کنیم.

به خداحافظی از فوتبال فکر نکردی؟

مطمئن باشید اگر احساس کنم نمی‌توانم برای استقلال مثمرثمر باشم، خداحافظی می‌کنم.نیازی به تعارف و کارهای تشریفاتی ندارم. یک روز با 17 سال سن با افتخار در لیگ بازی کردم و سپس به استقلال آمدم و اگر احساس کنم نمی‌توانم بازی کنم و اسمم خراب می‌شود وارد حوزه جدیدی می‌شوم.

کلا چرا عادت داری کم مصاحبه کنی؟

من احساس می‌کنم چیزی که به تیم کمک می‌کند سکوت است. چه حرفی باید بزنم؟ باید بیایم ایراد چند نفر را بگویم که آخرش بگویم من خوب هستم؟ دوستانی که به من بدی کردند همیشه از این بابت خیالشان راحت بوده که من موضعی مقابل آنها نگرفتم. حرف زدن هم مربوط به داخل زمین است.

در ایام بیکاری چه می‌کنی؟

معمولا کنار خانواده هستم و سعی می‌کنم بیشتر تمرین کنم. روزانه 3 جلسه تمرین دارم و بعضی مواقع هم فرصت کنم کتاب می‌خوانم.

ظاهرا در بحث تبلیغات هم فعالیت داری؟

بله در حوزه تبلیغات فعالیت دارم.

 و صحبت آخر...

همانطور که می‌دانید ما در قرعه کشی مرحله یک چهارم به حریف قدرتمندی مثل السد خوردیم و هواداران انتظار دارند ما در این مسابقات موفق شویم اما این مستلزم این است که اعضای هیات مدیره، مدیریت و ... همگی به هم کمک کنند. مطمئنا باشگاه در نقل و انتقالات کار بسیار سخت و مهمی دارد. از هواداران استقلال هم خواهش می‌کنم همانطور که از شفر و تیم حمایت کردند پشت تیم باشند و انگیزه ما این است که تمام سکوهای ورزشگاه پر باشد و به جرات می‌تونم بگویم سال قبل ما در خیلی از بازی ها 12 نفره مقابل حریفان بازی می‌کردیم چون هواداران خیلی به ما کمک کردند.امسال هم به تیم ما اعتماد کنند و ما هم قول می‌دهیم با تمام جان و دل بازی کنیم و به موفقیت برسیم.

 

  • نجمه ارسالی در

    عالی هستی

دیدگاه تان را بنویسید