دروازه بان پرسپولیس گفت: ما مسلمان، کامیابی نیا و احمدزاده را به عنوان سه تفنگدار در زمین داریم که خیلی به تیم کمک می کنند.
به گزارش جی پلاس، علیرضا بیرانوند با حضور در برنامه خندوانه گفت: روزانه 3، 4 ساعت تمرین می کنیم. شاید در هفته 4، 5 جلسه تمرین کنیم اما قبل و بعد از بازی زمان تمرین کمتر می شود.
وی درباره اینکه زود پیشرفت کرده و به تیم ملی رسیده، عنوان کرد: شاید همه شنیدند که من چقدر زجر کشیدم. وقتی وارد تهران شدم، اصلا از خانواده ام اجازه نگرفته بودم و آنها نمی دانستند. حتی کرایه ماشین هم نداشتم که به تهران بیایم و از یک آشنایی پول قرض کرده بودم. نمی شد که فقط به خانه عمه ام بروم. جای خواب نداشتم و مجبور بودم بروم در کارواش و پیتزافروشی کار کنم. حتی رفتگری هم کردم و به این افتخار می کنم. خیلی سختی کشیدم و در کارواش نیز خوراکم این بود که ماشین های شاسی بلند را خوب می شستم. خانواده ام اصلا نمی دانستند که من این کار را می کنم. من 12 سال در نفت تهران بودم و از رده نوجوانان نیز تیم ملی بازی کردم تا بزرگسالان.
دروازه بان پرسپولیس تصریح کرد: من مهاجم بودم و یک بار دروازه بان ما در مدرسه فوتبال که بودیم، مصدوم شد و خوب کار کردم و مربی ما گفت دروازه بان بمان. مهاجم بودن خیلی سخت است و در تمرینات تیم ملی متوجه می شوم که گل زدن چقدر سخت است. وقتی با قطر بازی داشتیم، کی روش گفت که تو مهاجم قدبلند قطر باش و سیدجلال و منتظری باید به تو بچسند تا سر نزنی. باور کنید پشت گردنم را کبود کردند!
بیرانوند در ادامه بیان داشت: تفاوت دروازه بان و مهاجم خیلی زیاد است. همه توجهشان به مهاجمان است و اگر دروازه بان یک گل بخورد، همه توجه می کنند و می گویند بیرانوند یک گل خورد و باختیم اما مهدی طارمی اگر 12 موقعیت خراب کند و یکی را گل بزند، همه تشویق می کنند و می گویند چه گلی زد. طارمی هم که اخیرا زیاد موقعیت خراب می کند! البته با او شوخی می کنم چون آقای گل لیگ است.
وی افزود: تیم ما بازیکنان خوبی دارد. ما مسلمان، کامیابی نیا و احمدزاده را به عنوان سه تفنگدار در زمین داریم که خیلی به تیم کمک می کنند.
دروازه بان پرسپولیس درباره زندگی روستایی گفت: من به خاطر اینکه عشایری زندگی می کردم، هنوز گوسفند دارم. 120 گوسفند و بز دارم که چوپان دارند. خودم نیز مدتها چوپان بودم.
بیرانوند درباره سال 95 افزود: یک سال عالی بود، هم برای خودم، هم پرسپولیس و هم تیم ملی.
وی تصریح کرد: گل نخوردن تیم ملی فقط به نام من نیست و کل بازیکنان سهم دارند. دفاع ما از فوروارد شروع می شود و فقط سیدجلال، غفوری و منتظری نیستند. برای اولین بار این اتفاق رخ داده و تنها رقیب ما انگلیس است که گل نخورده است. البته آنها 4 بازی کردند و ما 7 بازی. قبل از بازی حدود یک ساعت من برای خودم تصویر ذهنی می سازم. روی 2، 3 بازیکن خوب آنها زوم می کنم. من در نفت تهران بودم و با فولاد بازی داشتیم. پیش خودم می گفتم که چه می شود من گل نخورم و فرکی از من تعریف کند که این اتفاق هم رخ داد.
دروازه بان پرسپولیس درباره اینکه گفته می شود استقلالی بوده و بعد پرسپولیسی شده، گفت: من هر چه دارم از نفت تهران است. تمام بازیکنان آرزو دارند که به پرسپولیس و استقلال بیایند و بیشتر دیده شوند تا به تیم ملی دعوت شوند. من پرسپولیس را دوست داشتم. البته می خواستم به یکی از این 2 تیم بروم که به پرسپولیس آمدم و الان هم سرم را برای این تیم می دهم.
وی درباره پرتاب دست هایش خاطرنشان کرد: سال 2015 پاس گل من دوم شد. به غلامرضا رضایی پاس دادم و گل زدم. آماری که درآوردند 90 متر میزان پرتاب من بوده است. این نعمت الهی است که خدا به من داده است. یک مربی جدید در تیم ملی آمده است و به من می گفت تو گوشت نداری و چطور اینقدر پرتاب میکنی!
بیرانوند درباره اینکه خواب می بیند یا خیر، گفت: من خیلی خواب تکراری می بینم. قبل از بازی با قطر خواب دیدم که باختیم اما بردیم.
وی در پاسخ به این سوال که رابطه اش با علیرضا حقیقی چطور است، افزود: من با همه دروازه بان های تیم ملی از جمله حقیقی، مکانی، اخباری و... خوب هستم. هر کسی که در تیم ملی بهتر باشد، دعوت می شود. این را کی روش و دستیارانش نشان داده اند. البته در تمرینات خیلی جدی هستم و در جام ملتهای آسیا در سال 2015 به خاطر همین با علیرضا حقیقی حرفم شد. با این حال خارج از زمین خیلی با هم رفیق هستیم و دستکش به هم قرض می دهیم.
بیرانوند درباره اینکه آیا گریه کرده است یا خیر، گفت: استقلال تیم خوبی دارد و با منصوریان نتایج خوبی گرفته است. البته استقلالی ها دیگر نباید به قهرمانی فکر کنند. خاطره را بگویم. با استقلال در دور برگشت بازی داشتیم و من هم پسرم را چون پاقدم خوبی داشت، برده بودم. طاها در رختکن مانده بود. در راه برگشت به منزل بودیم و بازی را باخته بودیم. من داشتم خلاصه بازی را می دیدم که طاها نیز عقب نشسته بود. به من گفت که چرا روی گل دوم شیرجه نزدی! ناراحت شده بود و بغض گلویم را گرفت. به من می گفت که من استقلالی هستم چون تو را برده است!
وی در پایان گفت: من ابتدای سال قرارداد 2 ساله بستم اما بعد از بازی با الوحده 5 سال تمدید کردم. از ابتدایی که به پرسپولیس آمدم، هدفم این بود که بمانم.