یرکوویچ: گلم به استقلال برای تیمم خوب بود اما برای من نه!

تعصب و علاقه یرکوویچ به استقلال ستودنی است. اینکه یک بازیکن خارجی به تیم سابقش گل بزند و خوشحالی نکند، از آن دسته اتفاقاتی است که کمتر رخ می‌دهد.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس، گوران یرکوویچ از بازی سیاه جامگان مقابل استقلال و شادی نکردنش حرف زد.

این اولین باری بود که گل زدی و خوشحالی نکردی.
بله، اصلاً خوشحال نشدم و حس خوبی به این گل نداشتم. من از اینکه توانستم به استقلال گل بزنم، شاد نبودم که بخواهم شادی کنم. شاید برایتان عجیب باشد اما من از ۲۴ ساعت قبل از بازی به یاد استقلال افتادم.

چرا؟ مگر چه شد که یاد استقلال افتادی؟
من وقتی در استقلال بودم، قبل از بازی همیشه به هتل المپیک می‌رفتیم و این اتفاق دوباره برای من افتاد اما نه با استقلال بلکه با پیراهن تیم دیگری. تمام آن خاطرات مثل یک فیلم از جلوی چشمانم رژه رفت. من به استقلال تعلق خاطر دارم و دوست نداشتم از این تیم بروم و برخلاف میل باطنی‌ام جدا شدم و رفتم. وقتی در تایلند بازی می‌کردم، همیشه از استقلال و هوادارانش تعریف می‌کردم. یک بار در تلویزیون تایلند گفتم هواداران استقلال در دنیا بهترین هستند.

اما گلت برای سیاه‌جامگان ارزش زیادی داشت.
خب باید کاری کنیم تا سیاه‌جامگان در لیگ برتر بماند و سقوط نکند و وظیفه من و تمام بازیکنان این است تا با تمام وجود برای تیم‌مان تلاش کنیم. گل من برای تیم خوب بود اما برای من نه، نه شاد بودم و نه شادی کردم. با جرأت می‌توانم ‌بگویم بدترین گل عمرم را به ثمر رساندم.

و اتفاق جالب تشویق بازیکنی بود که در ورزشگاه آزادی به استقلال گل زده است.
برای این اتفاقات است که می‌گویم هواداران استقلال بی‌نظیر هستند. آن‌ها از زمانی که برای گرم کردن به زمین آمدم تا پایان مسابقه شرمنده‌ام کردند. وقتی گل زدم و دیدم آن‌ها تشویقم می‌کنند، گریه‌ام گرفت. من رو کردم به آن‌ها و تعظیم کردم. می‌دانم شرایط مرا درک می‌کنند و می‌گویم من عاشق شما و تیم استقلال هستم.

استقلال نسبت به تیمی که تو در آن بودی، تغییرات زیادی داشته است.
بله، من از بین استقلالی‌های فعلی فقط سیدمهدی رحمتی و خسرو حیدری را می‌شناسم. این تیم نسبت به گذشته خیلی عوض شده است. بازیکنان جوانی در استقلال حضور دارند که کیفیت فنی‌شان در سطح بالایی است.

فکر می‌کنی به آرزویت برسی و دوباره به استقلال برگردی؟
در زندگی من اتفاقاتی افتاده است که باور کردنی نیست. در زندگی یاد گرفته‌ام هر لحظه ممکن است واقعه‌ای رخ دهد که انتظارش را نداری. شاید روزی دوباره به استقلال برگشتم و با پیراهن این تیم گل زدم. به قول شما ایرانیان؛ ان‌شاءالله روزی استقلالی می‌شوم.

فارسی یادت نرفته است؟
من چند کلمه‌ای فارسی بلد هستم و البته باید بیشتر یاد بگیرم. در مشهد کمتر انگلیسی متوجه می‌شوند و از این بابت ارتباط برقرار کردن سخت است و الان بیشتر از همیشه فارسی تمرین می‌کنم.

سیاه‌جامگان در لیگ برتر می‌ماند یا سقوط می‌کند؟
ما می‌خواهیم بمانیم و باید این اتفاق بیفتد. همه ما عهد بسته‌ایم تا سقوط نکنیم. من از همه اعضای این تیم ممنون هستم که به من اعتماد کردند و دارند. تا حالا دو گل زده‌ام و می‌خواهم این‌قدر گل بزنم تا سیاه‌جامگان سقوط نکند. مردم مشهد وقتی در کوچه و خیابان مرا می‌بینند، لطف زیادی دارند و می‌خواهند تیم شهرشان بماند و ما می‌خواهیم آرزویشان را عملی کنیم.

 

دیدگاه تان را بنویسید