هافبک تیم ملی فوتبال ایران گفت: در روستوف زمان زیادی برای بازی کردن نداشتم و در اغلب بازیها نیمکت نشین بودم و یا تنها پانزده تا بیست دقیقه برای تیمم بازی میکردم.
به گزارش جی پلاس، سعید عزتاللهی در نقل و انتقالات زمستانی تصمیم گرفت از روستوف جدا شود و راهی تیم آنژی ماخاچکالا شود تا فرصت بیشتری برای بازی کردن داشته باشد. عزت اللهی با وجود سن کمی که دارد بسیار پخته عمل میکند. او حساب شده به روستوف آمد و بعد از آن برای اثبات جایگاهش در فوتبال روسیه راهی آنژی شد. او میتواند فارسی، اسپانیایی و انگلیسی صحبت کند و روسی را تا حد کمی برای سلام و احوالپرسی کردن میداند.
هافبک جوان و آینده دار تیم ملی فوتبال ایران مصاحبهای با سایت اسپورت انجام داده که به شرح زیر است:
* شما چند وقتی است که در روسیه فعالیت می کنید. وقتی به ایران می روید چه سوالاتی از شما پرسیده میشود؟
اغلب سوالات جالبی از من میشود. مثلا آن جا چقدر برف میآید یا درجه سرما چقدر است؟ جواب این است که روسیه کشوری بزرگ و سردی است و طبیعتا من در تمام نقاط این کشور نبودم و تنها در روستوف بازی کردهام و آب و هوای روستوف تقریبا مثل ایران است. امیدوارم هم اکنون که به داغستان آمدهام تا برای آنژی بازی کنم نیز آب و هوایی مشابه با روستوف داشته باشد.
* درباره آنژی چه شناختی مردم ایران دارند و چه سوالاتی می پرسند؟
مردم ایران علاقه زیادی به فوتبال دارند و اکثر بازیها را می بینند. آنژی به خاطر حضور بازیکنانی بزرگ در گذشته نزد علاقمندان به فوتبال در ایران محبوب و شناخته شده است. بیشتر به خاطر این که بازیکنانی همچون ساموئل اتوئو، روبرتو کارلوس و دیارا در این تیم بازی کردهاند. خوشحالم که عضوی از خانواده بزرگ آنژی شدهام. می دانم موفقیتم در این تیم تا چه اندازه مهم است و میخواهم از تمامی فرصتها به نحو احسن استفاده کنم. آنژی ظرفیت بسیار بالایی دارد. من امیدوارم که فوتبال خوبی را در این جا ارائه کنم و به تیمم کمک کنم و هواداران را خوشحال کنم.
* کار با الکساندر گریگوریان در آنژی چطور است؟
تمریناتی که در آنژی داریم بسیار سخت است که البته برای تمامی بازیکنان در نظر گرفته میشود. وظیفه ما بازیکنان این است که به بهترین شکل ممکن تمرین کنیم تا بتوانیم روند رو به رشدی را داشته باشیم. باید تلاش کنیم تا هر چه سریعتر جایگاه مان را در جدول ردهبندی بهبود ببخشیم. ما بازیکنان خوبی در اختیار داریم. پیروزی برابر اوفا بعد از تعطیلات خیلی به ما کمک کرد که به این هدف نزدیکتر شویم.
* مدیر برنامه ات عنوان کرد که باید به آنژی بروی و زمان زیادی برای بازی کردن داشته باشی، آیا به خاطر همین هدف به این تیم آمدی؟
بله. این هدف اصلی من بود که باعث شد از روستوف جدا شوم و به آنژی بروم. در روستوف زمان زیادی برای بازی کردن نداشتم و در اغلب بازیها نیمکت نشین بودم و یا تنها پانزده تا بیست دقیقه برای تیمم بازی میکردم. انتظار داشتم بیشتر در ترکیب قرار بگیرم. میخواهم بیشتر بازی کنم. در حال حاضر آنژی شرایط خوبی برای من فراهم کرده است. من امیدوارم که در این جا بتوانم با اثبات خودم بیشتر بازی کنم و خودم را ثابت کنم.
* آیا در حال حاضر که به آنژی آمدهای بازیهای روستوف در لیگ اروپا خصوصا پیروزی برابر اسپارتا پراگ را دنبال کردی؟
بله. از کسب این برد هم خیلی خوشحال شدم. روستوف در خانه توانست با چهار گل به برتری برسد. حالا بازی بسیار سختی با منچستریونایتد خواهند داشت. البته روستوف در مرحله گروهی با اتلتیکومادرید و بایرن مونیخ نیز بازی کرده و به خوبی می داند که باید چطور با تیمهای بزرگ بازی کند و منچستریونایتد اولین تیم سختی نیست که با آن روبرو میشود.
* شما متولد شهر انزلی هستید. درباره این شهر به ما توضیح دهید.
انزلی شهر فوتبال دوستی است. ساحل دریای خزر یکی از زیباترین مناطق آن جا است و مردم این شهر علاقه زیادی به فوتبال دارند. من فکر میکنم آن جا شبیه به آنژی است و از نظر جغرافیایی نیز نزدیک به هم هستند. فکر میکنم که هواداران از ایران بتوانند با قایقهای کوچک از دریای خزر عبور کنند و من را تشویق کنند (با خنده).
* درست است که انزلی به پایتخت "خاویار ایران" معروف است؟
بله. همین طور است. ولی صادقانه باید این را بگویم که من خودم از آن دسته از افرادی هستم که هنوز خاویار نخوردهام. یک بار فقط خیلی بچه بودم کمی آن را تست کردم و خوشم نیامد. به همین خاطر دیگر به سراغش نرفتم.
* شما در خانواده فوتبالی پرورش یافتهاید درست است؟
بله. پدر و عموی من هر دو بازیکنان فوتبال بودند و دو بار نیز به قهرمانی رسیدند و من خیلی خوشحال هستم که راه آنها را ادامه دادم و در باشگاه خودمان بازی کردم. برای تمام انزلی چیها بازی برای ملوان یک افتخار بزرگ محسوب میشود. البته سردار آزمون هم همین طور است. او هم از یک اعضای خانواده فوتبالی آمده است و پدرش والیبالیست حرفهای بود و همین باعث شد که سردار در ابتدا والیبال بازی کند و بعدا به سمت فوتبال کشیده شود. پدرم همیشه به من می گفت که باید فوتبالیست شوم، ولی دخالتی در این موضوع نداشت که در چه پستی قرار بگیرم. البته در ابتدا والیبال و بسکتبال نیز بازی میکردم، اما در نهایت فوتبال را انتخاب کردم و خیلی خوشحال هستم که این اتفاق رخ داد.
* در داغستان نیز مثل ایران کشتی ورزش اول محسوب میشود و فکر میکنم هر کسی که در کشتی شکست بخورد راه فوتبال را پیشرو میگیرد. (با خنده) در ایران نیز همین طور است؟
بله. کشور ما، کشور کشتی دوستی محسوب میشود و در این جا کشتی از هواداران زیادی برخوردار است. داغستان و ایران شباهتهای زیادی با هم دارند. به خاطر وجود مسلمانان زیاد و مسائل دیگر که همگی آنها برایم مهم بود. البته باید این را بگویم که در کنار کشتی، فوتبال هم در ایران و هم در داغستان هواداران خودش را دارد و دیگر مثل گذشته نیست. شاید بتوان گفت فوتبال هواداران بیشتری نسبت به کشتی دارد. به خاطر همین من خودم نگران کشتی هستم که جایگاهش را مثل گذشته ندارد. ایران همیشه کشتیگیران خوبی داشته که در رقابتهای جهانی و المپیک قهرمان شدهاند. آنها برای ما بسیار مهم هستند و باید به آنها کمک کنیم و باعث شویم که آنها بتوانند در آینده نیز افتخار آفرین باشند.
* الگوی فوتبال پدرت و الگوی فوتبالی خودت چه کسانی هستند؟
پدرم علاقه زیادی به بازیهای زین الدین زیدان داشت و او را "زیدان بزرگ" می نامید. الگوی فوتبالی خودم را هم اگر بگویم از ایران کریم باقری را انتخاب میکنم که قبلا بازیکن تیم ملی فوتبال کشورم بوده و در جهان نیز پل پوگبا را انتخاب میکنم که هم پست من است و سعی میکنم شبیه او بازی کنم.
* آیا آکادمیهای فوتبال در ایران و روسیه آن طور که شما تجربه کردهاید شبیه به هم هستند؟
در ایران کارهای زیادی اخیرا در آکادمیهای فوتبال صورت گرفته است و شباهتهای زیادی نیز به وجود آمده است. این موضوع در حال حاضر خیلی جدی در فوتبال ایران دنبال میشود. حتی رییس فدراسیون فوتبال ایران با دقت این مسائل را زیر نظر دارد و خواستار ایجاد آکادمی هایی مانند کشورهای قدرتمند شده است. البته این زمان بر است و قطعا زمان میخواهد تا این آکادمی ها بتوانند نقش موثر خود را در رشد و توسعه فوتبال ایران داشته باشد. در روسیه شرایط خیلی خوب است. تمام تیمهای باشگاهی تیم آکادمی هم دارند و بازیکنان کم سن و سال خودشان را پرورش میدهند و این خیلی باعث پیشرفت بازیکنان میشود. در ایران تیمهایی همچون تیمهای فولاد و استقلال آکادمی های خوبی دارند و بازیکنان خوب از سراسر کشور را جذب میکنند. من فکر میکنم که خیلی از آنها در آینده بتوانند بازیکنان اصلی تیم ملی فوتبال ایران شوند. من امیدوارم که این سیستم که در حال حاضر فقط در یکی ، دو باشگاه ایرانی وجود دارد در آینده فراگیر شود و در همه باشگاهها خصوصا ملوان وجود داشته باشد.
* گفته میشود ملوان پرشور ترین هواداران را در ایران دارد، درست است؟
بله. همین طور است. هواداران ملوان مثل هواداران یونانی و ترکیه ای هستند و تعصب بسیار زیادی روی تیم شان دارند. بدون اغراق آنها عاشق ملوان هستند و با این تیم زندگی میکنند. هواداران ملوان یا همان انزلی چی ها قلب این باشگاه هستند. آنها به شدت تیم شان را تشویق میکنند و در اکثر بازیها ورزشگاه پر میشود. در اولین بازی که در لیگ ایران بازی کردم برابر تیم فوتبال استقلال در خانه به میدان رفتم و وقتی حمایت هواداران را دیدم قوت قلب گرفتم. وگر نه چه کسی می داند شاید اگر آن حمایت ها و قوت قلب نبود من هم در این جا نبودم.
* آیا در آن جا نگران جیمی جامپها نیستید؟
بله . دقیقا همین طور است. قبل از مسابقه همیشه با خودم فکر میکردم که اگر اشتباه کنم شرمنده تمامی هواداران خواهم شد، اما هواداران ملوان اشتباههای بازیکنان را می بخشند. از بچگی آرزو داشتم برای ملوان بازی کنم و وقتی که عضو این تیم شدم و رویایم به حقیقت پیوست بی اندازه خوشحال شده بودم و در پوست خودم نمی گنجیدم.
* بعد از جام جهانی نوجوانان نام شما خیلی بر سر زبان ها افتاد و گفته شد تیمهایی همچون اتلتیکومادرید، لوگانو و بشیکتاش و حتی روبین کازان خواهان جذب شما هستند. چه شد که تصمیم گرفتید به اتلتیکومادرید بروید؟
وقتی پیشنهاد اتلتیکومادرید به من رسید فهمیدم که یک فرصت بسیار خوب در اختیار من قرار گرفته است و نباید آن را از دست بدهم خیلی سریع با آن پیشنهاد موافقت کردم و سران ملوان هم کارم را پیش بردند تا به فوتبال اسپانیا بروم. حضور در تیم دوم اتلتیکومادرید یک افتخار و تجربه گران بها برای من بود که هنوز هم از آن استفاده میکنم.
* آیا با مشکلی که انصاری فرد در اسپانیا روبرو شد شما روبرو نشدهاید؟
من دقیقا نمی دانم که برای کریم چه اتفاقاتی رخ داد، ولی حضور بازیکنان ایرانی در فوتبال اروپا اتفاق بسیار شایعی است و خیلی رخ میدهد. در آن جا خیلی سخت بود بتوانم پیشرفت کنم. تنها بودم و فقط روی بهبود شرایط خودم کار میکردم تا بتوانم بازیکن بزرگی شوم. آن هم با در نظر گرفتن سن کمی که داشتم. هنوز هم دانشآموز بودم و خدمت سربازی هم باید می رفتم. خدمت سربازی برای همه اجباری است. مگر این که برای برخی از باشگاههای خاص در ایران بازی کنید. هنوز نمیدانم که شرایط خدمت سربازی من چگونه خواهد بود و بازیکنانی که در سن کم لژیونر میشوند از خدمت سربازی معاف میشوند یا خیر؟
* در سال 2015 حتی با تیم اصلی اتلتیکومادرید نیز تمرین کردید، درست است؟
بله و باید این را بگویم که این تجربه بسیار بزرگ و گرانبهایی برای ما بود که در کنار ستارگان اتلتیکومادرید تمرین کنم. فضای بسیار خوبی در تمرین حکمفرما بود. خیلی خوشحال هستم که زیر نظر سیمئونه بزرگ تمرین کردم. او مربی بسیار بزرگ و متفاوتی است. در تلویزیون وقتی همه سیمئونه را می بینند که چطور بالا و پایین می پرد همه پیش خودشان فکر میکنند که او باید مربی بد اخلاقی باشد، ولی من که از نزدیک با او تمرین کردهام چیز دیگری دیدم و فهمیدم که او چقدر مهربان و صمیمی است و کاملا با چیزی که مر دم از تلویزیون می بینند متفاوت است. نصیحتهای زیادی به بازیکنان جوان میکند و صرف نظر از جایگاه بازیکنان در تیم با همه آنها برخورد خوب و یکسانی دارد. در تیمهای بزرگ می دانند که چطور باید با بازیکنان برخورد شود و در کل باید این را بگویم که تجربه بسیار خوب و گرانبهایی داشتم که در کنار بازیکنانی همچون آردا و تورس و زیر نظر سیمئونه تمرین کردم. دیدن تمرینات این جور بازیکنانی همچون کاراسکو، گابی و تیاگو ارزشمند بود.
* بعد از پایان مدت قراردادتان با اتلتیکو پیشنهاد تمدید داشتید؟ همین طور ختافه اسپانیا نیز شما را می خواست ولی تصمیم گرفتید تا به روستوف بروید، چرا در اسپانیا نماندید و به فوتبال روسیه آمدید؟
دلیل من مشخص بود به خاطر قربان بردیف این تصمیم را گرفتم. قبل از این که به اتلتیکومادرید بروم هم او من را می خواست اما من به اسپانیا رفتم. میتوانستم در فوتبال اسپانیا بمانم و حتی در لالیگا هم بازی کنم ولی تصمیم گرفتم که به روسیه بروم. چون این را می دانستم که بردیف مربی بزرگی است و کار با جوانان را می داند. او به من علاقه داشت و علاوه بر این با کارلوس کیروش، سرمربی تیم ملی فوتبال ایران مشورت کردم تا به روستوف بروم. حتی کیروش به من گفت که به آنژی ماخاچکالا بیایم تا بتوانم فرصت بازی داشته باشم. من به تمام نصحیتهای کیروش گوش میدهم. او یک مربی بزرگی است که نصحیتهایش خیلی به سود تیمش است.
* آیا می توانید کارلوس کیروش و بردیف را مقایسه کنید؟
هر دو مربی شباهتهای زیادی با هم دارند. آنها فوتبال را خیلی خوب می فهمند و در تمرین استانداردهای زیادی دارند و خارج از تمرین نیز انسان های بزرگی هستند. هر دو برای من مربیان بزرگی محسوب میشوند و به من خیلی کمک کردند که در فوتبال پیشرفت کنم.
* در روسیه مشکل زبان هم داشتید؟
بله. البته خوش شانس بودم که در کنار سردار آزمون بازی میکردم و او کل بازیکنان تیم را دعوت کرد و من را به آنها معرفی کرد و به کمک سردار در تیم به خوبی جا افتادم. برای ما ایرانیها خیلی سخت است که به تنهایی در یک کشور بیگانه باشیم، چرا که ایرانیها بسیار خانواده دوست هستند. این که سردار در روستوف در کنار من بود خیلی کار من را راحت کرد. در کنار او روزهای خیلی خوبی را داشتم.
* آیا قبلا با آزمون دوستی داشتهای؟
بله. زمانی که در تیمهای پایه فوتبال ایران بودم با تیم اصلی ملاقات کردیم و او را از نزدیک دیدم و از همان جا با هم دوست شدیم. خیلی خوشحال هستم که سردار پیشرفت کرده است و به بازیکن بزرگی تبدیل شده است.
* قبلا وقتی 14 سال سن داشتی هم برای رقابتهای گرانتاکین به روسیه آمدی، این اولین تجربه حضورت در کشور روسیه بود. نظرت در این باره چیست؟
بله. بازیها در سن پترزبورگ برگزار شد. همه چیز خیلی خوب بود، جز این که هوا آنقدر سرد بود که نمی توانستی از هتل خارج شوی و به بیرون بیایی. واقعا هوا خیلی خیلی سرد بود و البته این را شنیده ام که سن پتزبورگ شهر بسیار زیبایی است. هر چند که من فقط از پنجره این شهر را دیدهام (با خنده).
* آیا شما هم مثل همه ایرانیها استعداد موسیقی دارید؟
بله. موزیک را خیلی گوش میدهم و علاقه زیادی به گوش دادن موسیقی دارم، ولی باید بگویم که اصلا استعداد خوانندگی ندارم و نمیتوانم هیچ سازی را هم بنوازم. ایرانیها موزیک خیلی دوست دارند.
* آیا در روسیه عاشق شدهای؟
من تلاش میکنم تا فقط به فوتبال تمرکز کنم. من به این جا آمده ام تا فوتبال بازی کنم.
* ایرانیها با غذاهای خوشمزهای در جهان معروف هستند. غذا و خواننده مورد علاقه شما چه کسی است؟
درباره موزیک پاسخم خیلی روشن است و همه می دانند که خواننده مورد علاقه من "آرش" است. در مورد غذاهای ایرانی باید این را بگویم که توصیه میکنم همه را امتحان کنید، ولی مهم این است که با کباب کوبیده شروع کنید.
* اوقات فراغت در روسیه چه کار می کنید؟
به موزیک گوش میدهم. پلی استیشن بازی میکنم. کتاب می خوانم و یا فیلم می بینم.
* علاقه زیادی به بازی فیفا دارید یا pes دارید؟
من فیفا را ترجیح میدهم و تیم من هم رئال مادرید است حتی رونالدو پیشرفته در این سیستم دارم.
* هالیوود را بیشتر می پسندی یا بالی وود را ؟
نه هالیوود و نه بالی وود. فیلمهای ایرانی را ترجیح میدهم. البته از بازیگران هالیوود، بازی "جانی دپ" را می پسندم.
* وقتی به ایران می روی چه سوغاتیهایی از روسیه می بری؟
کلاههای روسی می برم. در ایران کلاه های روسی بسیار طرفدار دارد.
* سختترین چیزی که در روسیه با آن روبرو بوده ای چه بوده است؟
100 درصد زبان پیچیده روسی سختترین چیزی بوده که با آن روبرو شدم.