شهرام محمودی: می روم تا جا برای یکسری از جوانها در تیم ملی باز شود
پشت خط زن تیمملی والیبال تصمیم بر خداحافظی گرفته است.
به گزارش جی پلاس، شهرام محمودی تصمیماش را گرفته است. پس از مهدی مهدوی، او دومین ستاره والیبال است که میخواهد با تیم ملی خداحافظی کند.
کار سختی است. وقتی حتی خودش از این تصمیم میگوید بغض دارد! نسل آنها، نسلی بود که خاطرات خوبی را برای مردم ایران رقم زد. مثل سال 1998 در فوتبال و آن نسل طلایی با دایی و خداداد و عابدزاده که هنوز هم در یاد همه هستند. بدون شک سالها سال بعد، وقتی صحبت از جهش والیبال و رقم زدن روزهای خوب به میان بیاید، همه از سعید معروف، شهرام محمودی، عادل غلامی و... حرف خواهند زد.
این بار یک پشتخطزن دارد از تیم ملی میرود. او قبل از المپیک گفته بود که رفتنی است، اما حالا حتی اگر هم بخواهد بماند، درد پایش این اجازه را به او نمیدهد. خودش هم خیلی ناراحت است اما انگار چارهای نیست. دوست دارد در اوج برود تا اینکه به واسطه مصدومیتها روزها برایش تلخ رقم بخورند. خودش در این مورد میگوید: «واقعاً شرایط طوری شده که دیگر نمیتوانم در تیم ملی باشم. من قبل از المپیک حرفهایم را زده بودم، اما حالا تصمیمی که گرفتهام جدی است. بخشی از این تصمیم به خانوادهام برمیگردد و بخشی هم به خودم. پایم درد میکند و واقعاً دارم اذیت میشوم. این درد آنقدر زیاد است که گاهی به خودم میگویم از فردا دیگر والیبال بازی نمیکنم، اما مگر میشود؟ من کار دیگری بلد نیستم. به همین دلیل میخواهم دیگر در تیم ملی بازی نکنم تا به مصدومیتم برسم. برای اینکه شغلی هم داشته باشم، باید در لیگ بازی کنم تا درآمد هم کسب کنم.»
او با بیان اینکه جوانگرایی در تیم ملی لازم شده است، میگوید: «خیلیها زنگ زدهاند و گفتهاند که جای شهرام در تیم ملی خالی میشود، اما اصلاً اینطور نیست. ما جای یکسری از والیبالیستها آمدیم و دیگران هم باید جای ما بیایند. در والیبالمان آنقدر بازیکن خوب داریم که جای خالی هیچ کدام از ما احساس نشود. این چرخه ادامه دارد و نسل بعدی هم میآیند و میروند. فکر میکنم زمان آن رسیده که با جوانگرایی تیم ملی را دوباره بسازیم. من میروم و برای بقیه هم آرزوی موفقیت میکنم. تا ابد که نمیشود در تیم ملی ماند. حالا امروز نه فردا، بالاخره باید یک روزی خداحافظی کنیم. به همین دلیل اصلاً پشیمان نمیشوم.»
در ادامه وقتی از شهرام درباره کولاکوویچ سؤال کردیم، او گفت: «من که دیگر در تیم ملی نیستم، اما فکر میکنم در کل سال آینده، سال خیلی سختی برای تیم ملی در لیگ جهانی باشد. بازیکنان قدرتمندی داریم. امیدوارم کولاکوویچ، سرمربی جدید تیم ملی، انشاا... برای مسابقات سختی که سال آینده در لیگ جهانی داریم، با تیم خیلی خیلی خوب کار کند.»
اما حرفهای پایانی پشتخطزن تیم ملی: «تصمیمی که گرفتهام قطعی است. قرار است در جلسهای با آقای داورزنی درباره رفتنم صحبت کنم تا کار یکسره شود. چارهای نیست و کاری هم نمیشود کرد. چاره دیگری نیست. باید بروم. خودم شاید بیشتر از هر کسی ناراحت باشم، اما دیگر با دردها، نمیتوانم. شاید خیلیها ندانند چه اتفاقی برایم افتاده. تنها سیامک افروزی، پزشک تیم ملی، میداند که من چقدر اذیت میشوم و چقدر درد تحمل میکنم. به همین دلیل میروم. میروم تا جا برای یکسری از جوانترها هم باز شود. همانطور که گفتم تا ابد که نمیتوانم در تیم ملی بمانم. دلم تنگ میشود و دروغ است اگر بگویم اینطور نیست، اما بالاخره روزی باید تیم ملی و حتی والیبال را ترک کرد.»
دیدگاه تان را بنویسید