خاطرات ورزشی مرحوم هاشمی از زبان محافظش
از اصرار آیت الله برای به خیابان ریختن مردم تا علاقه به پروین!
محمد جمعهای میگوید حاج آقا با علی پروین رابطه ویژهای داشت. علاقهمند به شنا و کوهنوردی بود و برای شادی جامعه ارزش بسیاری قائل میشد، برای همین هم روز بازی ایران و استرالیا اصرار کرد که به خیابان و میان مردم برویم.
جی پلاس، «محمد جمعهای؛ او بی شک یکی از نزدیکترینها به آیتالله هاشمی رفسنجانی بوده است. سالهای سال در مقام محافظ، کنار او بوده و بعد از بازنشستگی هم این قدر نزدیک بوده که در مراسم شستوشوی پیکر آیتالله و بعد تدفین ایشان در حلقه اصلی نزدیکان باشد. او که حالا چند سالی است یکی از اعضای هیأتمدیره مؤسسه پیشکسوتان پرسپولیس است، در گفتوگویی از مرحوم هاشمی رفسنجانی و علایق ورزشی ایشان گفته است. درباره شایعه پرسپولیسی بودن آیتالله و ...
شما همیشه کنار آیتالله هاشمی بودید و حتی تا آخرین لحظه کنار جنازه ایشان حضور داشتید. می خواستیم از علایق ورزشی و فوتبالی آقای هاشمی بگویید. آقای فداحسین مالکی مصاحبهای کردند و گفتند آقای هاشمی پرسپولیسی بودند. درست است؟
خب این را می دانید که همه بچه بامرامها پرسپولیسی هستند! ولی حاج آقا کلاً اهل فوتبال نبودند. زمانی هم که در زندان بودند این طور که خودشان همیشه می گفتند و در خاطراتشان هم آمده است، والیبال بازی می کردهاند.
ولی رابطهای خیلی صمیمی با علی پروین داشتند و علی پروین هم که پرسپولیسی است!
علی پروین از جمع فوتبالی ها اولین نفری بود که بعد از فوت آیت الله هاشمی به جماران آمد. این نشان می دهد که علی آقا علاقه زیادی به حاج آقا داشته است. این رابطه را از قدیم داشتند و بحث امروز و دیروز نیست.
این رابطه دو طرفه نبوده؟ گفتید حاج آقا خیلی فوتبالی نبودند؟
فوتبال اگر باعث شادی مردم می شد، خیلی دوستش داشتند. یادم است بعد از بازی ایران و استرالیا ایشان اصرار داشتند برویم به خیابان. میخواستند از دل شلوغی جمعیت برگردیم جماران. من گفتم با این شلوغی خیابانها امکانپذیر نیست. حاج آقا از خوشحالی مردم بسیار خوشحال میشدند و این خوشحالی غیر قابل وصف بود. حاج آقا همیشه از خوشحالی مردم و موفقیت در ورزش و صعود به جام جهانی خوشحال می شدند. این خوشحالی و شادی را می توانستیم در چهره و چشمهای حاج آقا ببینیم. کلاً آدمی بودند که دوست داشتند مردم خوشحال و در رفاه و آرامش باشند.
یکی از شاخصههای مهم دولت سازندگی، سرمایهگذاری در ورزش قهرمانی بود. به نظر حاج آقا یکی از شاخصههای پیشرفت را ورزش می دانستند. درست است؟
دقیقاً همینطور است. حاج آقا پیگیر پیشرفت ورزش بودند. عابدینی و محلوجی را وارد ورزش و پرسپولیس کردند و مدیران قدرتمند برای استقلال آوردند تا هزینه کنند. در رشتههای دیگر هم ببینید چه مدیران اقتصادی مهمی وارد شدند. از والیبال، بسکتبال و... در آن سالها ورزشمان پیشرفت زیادی کرد. مدالهای مهمی هم گرفتیم.
این سالهای آخر هم که ایشان در مجمع بودند، دیدارهای شان با ورزشی ها قطع نمی شد.
من بعد از این که بازنشسته شدم، ملاقاتهای ورزشی حاج آقا را هماهنگ می کردم. به همین بهانه در جلسات هم حضور داشتم. هم سعادت دیدار حاج آقا را داشتم و هم ورزشی ها ارتباطشان با ایشان قطع نمی شد. تا همین دو هفته قبل هم ملاقاتها ادامه داشت. یک خاطره هم از آقای فتحا...زاده بگویم. آقای فتحا...زاده مدیر استقلال که بود گیر داد می خواهد حاج آقا را ببیند. قرار گذاشتیم اما بدون این که به من بگوید چند تا لباس استقلال را با خود آورده بود که تقدیم حاج آقا کند. من وقتی متوجه شدم، اجازه این کار را ندادم. وقتی نگذاشتم، پیش حاج آقا رفتیم. فتحا...زاده گفت: جمعهای پرسپولیسی است و نگذاشتند لباسهای استقلال را که برای شما آوردهایم تقدیم کنیم. حاج آقا گفتند با لباسها چه کار کردید؟ گفتم لباسها را دادم آبدارخانه! حاج آقا خندیدند، آقای فتحا...زاده هم سرخ شد اما چیزی نگفت!
درست است که آیتالله خیلی اهل شنا و کوهنوردی بودند؟
بله. حاج آقا حداقل هفتهای یک بار شنا می کردند و هر روز از تردمیل استفاده می کردند. ایشان چنان از پلهها بالا میرفتند که ما جوانترها کم میآوردیم. برنامه کوه را که قبلاً داشتند ولی این مدت اخیر کمتر شده بود. یک بار هم کوه توچال را تا قله هفتم پیاده رفتیم و صبحانهای با حضور آقای یزدانی خرم و مرحوم ملایری که مسئول تلهکابین توچال بودند، خوردیم و برگشتیم.
آن زمان دوره ریاستجمهوری آیت الله هاشمی بود؟
دقیقاً بعد از دوره هشت ساله ایشان بود.
وقتی خبر فوت ایشان را شنیدید، چه واکنشی داشتید؟
اصلاً باورم نمی شد چنین اتفاقی برای حاج آقا بیفتد. خانه کاظم سیدعلیخانی بودم که خبر دادند حاج آقا را به بیمارستان بردهاند. همان جا به علی پروین گفتم آیت الله هاشمی حالشان بد است. آن زمان نفهمیدم چطوری در عرض پنج دقیقه از ظفر خودم را به میدان تجریش رساندم و رفتم بالای سر حاج آقا. وقتی رسیدم داشتند ایشان را احیا می کردند ولی نشد.
علی پروین علاقه زیادی به آقای هاشمی داشت و حتی او را مدل کوچک شده حاج آقا در فوتبال می دانستند. به نظر شما که با هر دو نفر در ارتباط بودید، این تمثیل به واقعیت نزدیک است؟
آیت الله هاشمی شجاعت زیادی داشت. یک مبارز بود. در سیاست نظیر نداشت. فوتبالی های زیادی سعی میکردند گفتارشان اینگونه باشند. امیر قلعهنویی هم در چند دیدار ما حضور داشت. خیلی هم ارادت به حاج آقا نشان می داد. به نظر من از نظر سلطان بودن میتوان وجه تشابهی بین پروین و حاج آقا قائل شد. علی پروین سلطان فوتبال ایران بود و آیتا... هاشمی، سلطان سیاست.
بعد از دوران زندان، حاجآقا والیبال بازی می کردند؟
وقتی ایشان وارد سیاست و نظام شدند بیشتر به شنا و کوهنوردی می پرداختند و شناگر ماهری بودند.
چه نظری درباره برخورد مردم با درگذشت حاج آقا و لحظاتی که ایشان را در خاک گذاشتید، دارید؟
آن سه روز در شوک بودم و نمیفهمیدم چه کار می کنم و چه می خورم. وقتی داشتیم ایشان را می شستیم، آن قدر زیبا خوابیده بودند که هر زمان احساس می کردیم ایشان الان بیدار می شوند و فقط خودشان را الکی به مردن زدهاند. درباره تشییع جنازه هم معتقدم مردم قدرشناس ایران مزد خوبی به ایشان دادند.»
منبع: تماشاگران امروز
دیدگاه تان را بنویسید