کری خوانی کشتی گیر روس برای حسن یزدانی: مصدوم نباشد هم شکستش می دهم!

ماگومد رمضانوف درباره رقابت با حسن یزدانی و کسب طلای المپیک پاریس مصاحبه ای مفصل داشت.

لینک کوتاه کپی شد

ورزشی جماران؛ در دیدار نهایی وزن ۸۶ کیلوگرم کشتی آزاد المپیک پاریس، ‌حسن یزدانی، دارنده یک مدال طلا و یک نقره المپیک و سه طلا، سه نقره و یک برنز جهان، مقابل ماگومد رمضانوف، کشتی‌گیر روسی بلغارستان به روی تشک رفت و در همان ثانیه‌های نخست مبارزه از ناحیه کتفی که چند ماه پیش آن را به تیغ جراحان سپرده بود، شدیدا احساس درد کرد و در نهایت کشتی با برتری این کشتی‌گیر بلغار به پایان رسید.

ماگومد رمضانوف با یک سایت روسی گفت‌وگویی انجام داد که در ادامه می‌خوانید.

مدال طلای المپیک را به دست آوردید. می توانید در مورد این طلا چیزی به ما بگویید؟

دن گیبل مربی آمریکایی و قهرمان المپیک یک بار گفت: مدال المپیک از فلز، مس، طلا و روی ساخته نشده بلکه از عرق ریختن، اشک، سختی ها و اراده به دست آمده است.  وقتی به آن نگاه می‌کنم، فقط المپیک را نمی‌بینم. من کل مسیری را که رفتم می‌بینم.  

اگر به طور کلی در مورد مدال صحبت کنیم، قطعه‌ای از برج ایفل در مرکز آن وجود دارد. تا آنجا که من می‌دانم، یک درصد از طلا است.

چگونه آن را در خانه نگه می دارید؟

هنوز به خانه نرسیده و از این استودیو و شهرها به آن استودیو و شهر می‌رود. 

در مبارزه با آرون بروکس آمریکایی ۳ بر صفر عقب بودید و در ادامه به کشتی برگشتید. از این مبارزه بگویید.

بروکس کشتی گیر جوان و با استعدادی است اما به نظرم از نظر تاکتیکی تجربه کمی دارد. من فکر می‌کنم دیوید تیلور احتمالاً از نظر تاکتیکی بهتر از او باشد. شاید بتوان گفت از نظر استقامتی و فیزیکی خیلی کشتی‌گیر خوبی است. من مبارزات او را با دیوید تیلور تماشا کردم. او خیلی خوب پیش رفت و همچنین خیلی خوب دفاع کرد. نتیجه ۳ بر ۲ بود. راستش می‌توانستم زودتر حمله کنم و امتیاز بگیرم چون خسته نبودم فقط می خواستم در ۳۰ ثانیه آخر حمله انجام دهم تا زمان کمتری داشته باشد تا او نتواند به کشتی برگردد. بعد از کشتی نیمه نهایی انگار هیچ چیز را متوجه نمی‌شدم. بنا به دلایلی فقط می خواستم الله‌اکبر را فریاد بزنم. شنیده‌ بودم آرون بروکس در یک مصاحبه چیزهایی گفته است. بعد همه جا دیدم که گفته‌اند کمی به پیامبر ما توهین کرده است. یک لحظه انگار مساله دین در میان بوده است. سه بار الله‌اکبر را بعد از کشتی فریاد زدم.

وقتی ورزشکاران حرفه‌ای در شروع  شکست می‌خورند، خیلی برایشان تلخ و ناامید کننده است خصوصا در ثانیه های آخر. من این شرایط را داشتم، بعد از چنین شکست‌هایی نمی‌توانستم بخوابم. نمی‌توانی این باخت را فراموش کنید و تا چند روز درگیر می‌شوید. او همانجا روی تشک به من تبریک گفت و گفت من ورزشکار بزرگی هستم. معتقدم او ورزشکار خوبی است و همانطور که می‌دانم بسیار مذهبی است، بنابراین شکایتی از او ندارم. خداوند متعال همه ما را اصلاح کند. مهم نیست من او یا هر کس دیگری. ما را به راه راست هدایت کند تا با عزت زندگی کنیم.

بعد از مبارزه با بروکس گفتی که فکر می‌کنی دیوید تیلور بهترین است.

این فقط من نیستم، همه همینطور فکر می‌کنند. او و یزدانی در سال های اخیر  بهترین ها در کشتی آزاد بودند. به خاطر سبک هجومی هر دو کشتی‌های این دو پرتماشاگر بوده است و چنین کشتی گیرانی در کشتی آزاد کم هستند. آنها در سطح بالایی مانند آدام سایتی‌اف، بویسار سایتی‌اف، ماخاچ مرتضی علی‌اف، ساجد ساجدوف، سیداکوف، جردن باروز، کادیماگومدوف هستند. صرف نظر از اینکه چگونه شکست می‌خورند، آنها برنده هستند و بر این اساس، من معتقدم که آنها کشتی را ترویج می‌دهند و مردم آنها را دوست دارند.

چرا این سوال را پرسیدم به این دلیل است که به نظر می رسد بسیاری از کشتی گیران روسیه نام دیوید تیلور را به عنوان یکی از بهترین ها به زبان نمی آورند و مثلا سعدالله‌یف یا  سیداکوف را اسم می‌برند.

سعدالله یف نیز همینطور است. زمانی که او در ۸۶ کیلو می‌جنگید یک کشتی گیر بسیار درجه یک بود و در وزن بالاتر نیز درخشید و برای من یک اسطوره در این ورزش است. قهرمانی در المپیک، قهرمانی در جهان، قهرمانی اروپا در اوزان مختلف چندان آسان نیست. تا به امروز، تا آنجایی که من می‌دانم، تعداد کمی از افراد در وزن های مختلف قهرمان المپیک یا جهان شده‌اند. بنابراین، او یک اسطوره است و من فکر می کنم سعدالله یف یک استعداد  ناب است. آنها صد سال یک بار به دنیا می آیند.

حسن یزدانی پس از شکست در توکیو مقابل تیلور، رختکن را ویران کرد. این بار چطور رفتار کرد؟

نمی‌دانم، من چیزی ندیده‌ام. بعد از کشتی برای مدت طولانی مصاحبه کردم و سپس کنترل دوپینگ رفتیم. یزدانی را در مراسم وزن کشی دیدم عادی و ساکت نشست.

یزدانی در فینال نشان داد که دستش آسیب دیده. آیا در طول کشتی احساس کردید که مشکلی برای او وجود دارد؟

قبل از مبارزه به او نگاه می‌کردم. ببینید هیچ کشتی گیر ایرانی در دو دوره المپیک نبوده که به طلا برسد بنابراین او می‌توانست به نخستین کشتی گیری تبدیل شود که به این افتخار می رسد و انگار همه مطمئن بودند که من به او می‌بازم. اما من اینطور فکر نمی‌کردم، خیلی‌ها اینطور فکر نمی کردند. مربیانی که من را می شناسند فکر می کردند که من می‌توانم برابر او برنده شوم. وقتی وارد تشک شد و او را دیدم انگار روحیه نداشت. نمی‌دانم شاید استرس مدال طلا را داشت و تبدیل شدن به اولین کشتی‌گیر ایرانی که دو طلای المپیک کسب می‌کند. این مصدومیت در جریان کشتی با من برای او اتفاق افتاد.  حدود ۴۵ ثانیه پس از شروع کشتی این مصدومیت برای او اتفاق افتاد. صادقانه بگویم، من آن طور که دیگران می‌گویند حسن را در شرایط بسیار خوبی در المپیک ندیدم. دست چپ او قوی‌تر است و زیر کتف می زند و حریف را هل می دهد. وقتی همه چیز را از نظر تاکتیکی برنامه ریزی می‌کردم، همه می‌گفتند: دست چپش را مهار کنی تا ۸۰ درصد توانایی‌اش را گرفته‌اید. او تمام کارهایش را با دست چپ می‌کند چه هل دادن چه پایین آوردن کتف حریف یا هر چیز دیگر. تا جایی که می‌دانم  شانه‌اش از مفصل بیرون نیامده و مقداری ماهیچه فقط پاره شده است و پنج بار در طول کشتی این اتفاق افتاد. او کشتی گیر سرعتی است اما من این بار آن را احساس نکردم.

بعد از این مبارزه معتقدم که می‌توانم او را در شرایطی که مصدوم نیست نیز شکست دهم. قبل از مبارزه، شک بیشتری داشتم. به نظر من سبک او به من نمی‌خورد. هر کس با من بجنگد، شرایط را برای من آسان تر می‌کند. جنگیدن حریف برای من آسانتر است. وقتی کسی حمله کند فضا پیدا می‌کنم تا ضد حمله بزنم. برای من یک جورهایی جالب‌تر است که با او مبارزه کنم.

شما می گویید این یک کشتی پرتنش نبود. شنیدم که شرافت نشان دادی و می توانستی زودتر از موعد کار را تمام کنی اما نکردی.

بله، می‌توانستم مبارزه را زودتر از موعد به پایان برسانم. اما دلیلی برای این کار ندیدم. چرا باید این کار را انجام دهم؟ او ایستاده بود و من نمی‌توانم به یک کسی که ایستاده حمله کنم. اگر او به مبارزه ادامه می‌داد، من به مبارزه ادامه می‌دادم. هیچ مشکلی وجود نداشت. اختلاف شش امتیاز بود. حتی اگر او به نحوی فن پنج امتیازی را به من زد، باز هم ۷:۶ برنده می‌شدم، بنابراین آن دقایق ارزش انجام هیچ کاری را نداشت.

آیا بلغارستان از شما تشکر کرد و پاداش داد؟ به عنوان مثال جمالوف هم در ازبکستان و هم در روسیه به نحو شایسته‌ای جایزه گرفت.

- در بلغارستان، در فرودگاه از من استقبال بسیار خوبی شد و بسیاری از مردم مرا در خیابان‌ها می‌شناسند. آنها نیز مدت زیادی( ۲۸ سال) منتظر این مدال بودند. بنابراین، طبیعی است، آنها با شما خوب رفتار می کنند. پاداش آنها نیز بد نبود. 

گفتی که قصد دارید پنج سال دیگر در کشتی باشید.

بله، می‌خواهم پنج سال بجنگم. 

ستاره های ورزشی دیگر رشته ها را در دهکده المپیک دیدی؟

میخاین لوپز را دیدم.

لبران جیمز چطور؟

لبران جیمز را ندیده‌ام. او را در مراسم افتتاحیه از طریق تلویزیون دیدم، در افتتاحیه شرکت نکردم. فقط در مراسم اختتامیه بودم. حتی الان هم، یادم نیست چه بچه هایی آنجا بودند. 

 

دیدگاه تان را بنویسید