کارشناس وزنه برداری در گفت و گو با جماران:

برخی حرف های انوشیروانی و حامیانش فرافکنی و توهین به شعور مردم است

دبیر سابق فدراسیون وزنه برداری از نتایج تیم ملی در المپیک پاریس انتقاد کرد.

لینک کوتاه کپی شد

ورزشی جماران؛ امیررضا احمدی: تیم ملی وزنه برداری ایران با 2 ورزشکار، میرمصطفی جوادی و علی داودی، در المپیک پاریس حاضر شد اما بدون مدال بازی ها را ترک کرد تا منتقدان فدراسیون این نتیجه را یک ناکامی بزرگ تلقی کنند.

حسین مقامی، دبیر سابق فدراسیون وزنه برداری در گفت و گو با سرویس ورزشی جماران درباره عملکرد تیم ملی وزنه برداری المپیک پاریس، گفت: اول از هرچیز باید خسته نباشید گفت چون ورزشکاران تلاش کردند. در سه رشته تکواندو، کشتی و وزنه برداری که توقع از آن ها بالاست، شرایط کار سخت است. چون هم خود ورزشکار در این رشته ها به دنبال مدال است و هم مردم توقع دارند. در این چند دوره که وزنه برداری نوین ما به خصوص از المپیک سیدنی تا کنون نیز ورزشکاران به دنبال کسب مدال بوده اند که برخی از ورزشکاران موفق شدند و برخی نیز به دلیل آسیب دیدگی و... به مدال نرسیدند. به هرحال در این رشته ها ورزشکارها به دنبال مدال اند و انصافا هم تلاش کردند اما زور ورزشکار دیگر به وزنه نمی رسید. یک وقت می گوییم حریف ما مثل کشتی یا تکواندو، انسان نیست که بشود به شیوه ای امتیاز گرفت بلکه اینجا با آهن رقابت می کنی و باید آن را بالا ببری. در غیر اینصورت به قول معروف آدم زیر وزنه لوله می شود و نمی تواند. انصافا بچه ها تلاش کردند و حقشان هم بود مدال بگیرند اما نشد. هم میر مصطفی جوادی که اگر وزنه های 169 و 215 که در مسابقات جهانی زده بود را همین جا می زد می توانست مدال بگیرد، و هم علی داوودی که از گذشته نیز یک مدال المپیک دارد و چیزی از رقبای ارمنستان و بحرین کم ندارد؛ حتی از تالاخادزه هم چیزی کم ندارد اما فعلا او در دنیای قهرمانی حرف اول را می زند.

او ادامه داد: اما اینکه بچه ها نتوانستند حتما دلایلی دارد. یکی از دلایل ناکامی، بحث اردو، اسکان، مکمل و تغذیه است که به اذعان خود بچه ها، در این مدت حدود 28 ماه که تغییراتی در فدراسیون صورت گرفته، این شرایط خوب بوده پس بعید است از این نظر مشکلی داشته باشیم. از طرفی شاید مکان اردوها از نظر آب و هوایی باعث شده ورزشکار نتواند به حد نصاب های مد نظرش برسد. مورد دیگر هم این است که شرایط مسابقات چه طور است و کادرفنی و مربی باید چطور ورزشکار را آماده کند تا با شرایط مناسب به روی تخته برود و وزنه ها را مهار کند. همه این مباحث درباره نتایج دخیل است که بهتر است مربی تیم درباره این توضیح دهد که چه شرایطی باعث شد میرمصطفی جوادی نتواند به وزنه خودش برسد یا چرا فاصله وزنه های انتخابی برای علی داوودی بیشتر یا کمتر بود. به هرحال همه این موارد در ناکامی ورزشکار به خصوص در یک رقابت سنگین دخیل است.

مقامی درباره اینکه آیا می توان گفت با وجود عدم کسب مدال، عملکرد وزنه برداری قابل قبول بوده است یا نه، گفت: به هرحال ما در المپیک موفق نبودیم که باید این را بپذیریم. موفقیت ما در المپیک در سه رشته ای که گفتم، ترجیحا به کسب مدال گره خورده و اگر مدالی کسب نشود، نمی توانیم بگوییم موفق بوده ایم، چون به نظرم الان کسی نمی گوید کوروش باقری در المپیک سیدنی چهارم شد بلکه همه می گویند حسین توکلی و حسین رضازاده طلا گرفتند. فقط کسی که مدال گرفته را به یاد می آورند. پس همان طور که در المپیک رنک مدالی برای کشور مهم است، پس موفقیت رشته هم در کسب مدال است. پس باید ریشه یابی کنیم کجای کار ایراد داشته. زمان 28 ماه هم به نظرم زمان کمی برای موفقیت ورزشکارانی در این سطح نیست. یک زمان شما باید یک ورزشکار را ابتدا به ساکن وارد چرخه کسب مدال کنید که عنوانی نداشته و می گوییم با ورزشکاران نوپا رفتیم اما هم علی داودی در المپیک قبلی مدال گرفته بود و هم مصطفی جوادی قهرمانی و نایب قهرمانی  جهان را در کارنامه دارد. به نظرم اگر خوب کار می کردیم، کسب مدال دور از دسترس نبود اما به هرحال موارد مختلف باعث شده تا این نتیجه رخ دهد. مردم از وزنه برداری انتظار دارند. البته باید دقت کرد چه کسانی که نقد می کنند و چه کسانی که حامی فدراسیون هستند، باید جانب انصاف را رعایت کنند.

او افزود: انصافا اگر این شرایط و نتیجه در دوره مدیریت قبلی بود، می گفتند فدراسیون موفق بوده یا می گفتند با 2 ورزشکار عنوان دار نتوانستند مدال بگیرند؟ از طرفی دیگر خوشایند نیست که بگوییم ویرانه تحویل گرفتیم. زمانی کسی می تواند مدعی شود که یک ویرانه تحویل گرفته است، که در خانه نشسته باشم و دنبالم آمده باشند و با خواهش و تمنا بگویند رئیس فدراسیون شو. بعد من هم با اکراه بپذیرم و بگویم مگر چه چیزی به من تحویل دادید که چنین توقعی دارید؟ ولی وقتی یک نفر رایزنی می کند و با هیئت ها، وزیر وقت، نماینده مجلس و... رایزنی دارد تا یک منصبی را بگیرد، چنین حرفی توهین به مردم است. من بعید می دانم آقای انوشیروانی بگوید من را مجبور کردند. بلکه ایشان تلاش کرد و خود ما هم کمک کردیم تا ایشان به ریاست فدراسیون برسد. پس گفتن این حرف دیگر زیبنده نیست. چون فقط فرافکنی است و بس. همه می دانند من منتقد فدراسیون قبلی بودم، هستم و خواهم بود. هیچ وقت نمی گویم آنجا خوب بود و الان نیست. اگر خوب کار می کردند که این تغییر و تحولات صورت نمی گرفت و اتفاقات سال های پایانی ریاست آقای مرادی اتفاق نمی افتاد. اما این موضوع دیگر تمام شده و وقتی قبول کرده ام یک منصبی را با همه شرایطش بپذیرم، دیگر نباید مدام از گذشته حرف بزنم. من بارها درباره مدیریت قبلی مصاحبه  کردم و بقیه منتقدان هم بارها صحبت کردند. پس الان گفتن این حرف ها فرافکنی و توهین به شعور مردم است.

این کارشناس وزنه برداری در پاسخ به این سوال که گفته می شود فدراسیون جدید زمان کمی برای آماده سازی ورزشکاران داشته، گفت: 28ماه زمان مناسبی است تا 2 ورزشکاری که قبلا هم عنوان دار بوده اند را به سطح مدال المپیک برسانیم. در المپیک لندن آقای باقری سرمربی تیم ملی بود اما مگر قبل از آن نفراتی مانند بهداد سلیمی، نواب نصیرشلال، کیانوش رستمی، خود سجاد انوشیروانی و... مدال المپیک داشتند؟ حتی بعضی ها در سطح جهان هم عنوان نداشتند اما در یک پروسه کوتاه در المپیک مدال گرفتند. اما در اینجا 2 ورزشکار داریم که عنوان جهان و المپیک دارند. پس نباید مدام این را گردن دیگران بیندازیم و در این بین برخی بداخلاقی ها صورت بگیرد و بعضی ها برای حمایت از فدراسیون، توهین کنند یا برعکس. واضح است که موفق نبوده ایم و باید مدیریت فدراسیون این موضوع را بررسی کند که این همه هزینه کرده ایم، اردو گذاشته ایم و... اما نتیجه نگرفتیم پس ایراد کار از کجا بوده است؟ خود مدیران فدراسیون عنوان دار هستند و می دانند اگر یک ورزشکار عنوان دار یک سال مستمر در اردو باشد و اتفاق خاصی برایش نیفتد، می تواند در المپیک وزنه های خوبی بزند و مدال بگیرد. دیگر بدتر از ریو نداشتیم که بهداد سلیمی رباط صلیبی پاره کرد؛ در 6 ماه به المپیک رسید اما آن اتفاقات افتاد و مدال نگرفت.

او ادامه داد: پس بهتر است بپذیریم و به دنبال ریشه یابی باشیم. شما ببینید چند نفر کاندیدای ریاست جمهوری می شوند و با تبلیغ و سخنرانی به دنبال جذب رای هستند. نمی شود بعد از آنکه رئیس جمهور شدند بگویند همه مشکلات تقصیر قبلی هاست. به هرحال خود فرد پذیرفته کار را دست بگیرد. ببینید بعد از المپیک 2012 و اتفاقاتی که افتاد، یک تیم جدید برای مسابقات جهانی 2013 تشکیل شد که همان ورزشکار ها در ظرف یک سال تا 20 کیلو افزایش رکورد داشتند که اگر درست در ذهنم باشد، یکی از آن ها بهادر مولایی بود. پس زمان کمی نداشتیم. امکانات مناسب هم فراهم بوده ودر قیاس با مدیریت قبلی که غذاها مورد اعتراض بود و...، همه چیز داشتیم. پس بهتر است دنبال عوام فریبی نباشند. گذشته، گذشته است. من وقتی در فدراسیون بودم هم گفتم وقتی وارد فدراسیون شدید گذشته را کنار بگذارید، چون همه ما درباره گذشته صحبت کرده بودیم و وقتی وارد فدراسیون شدیم حرف گذشته را نزنیم. من با همین شرایط بدهی و... خواسته ام کار را تحویل بگیرم. آیا هادی ساعی آمد یک بار بگوید من فدراسیون ویرانی را تحویل گرفتم؟ اما آمد و کار کرد و نتیجه اش را هم گرفت. بیان این مطالب چه از سوی فدراسیون نشین ها که دوستان من هستند و چه حامیان آن ها، توهین به شعور مردم است. مگر علی دبیر که این همه در کشتی کار می کند، گفته فدراسیون قبلی چه بود؟ یا قبل از او رسول خادم از فدراسیون قبلش سخن می گفت؟ چون همه این حرف ها در زمان خودش گفته شده و بازگو کردن آن لزومی ندارد. ضمن اینکه 28 ماه هم وقت کمی نیست. به نظرم آن روزی که گفته شد ما در مسابقات جهانی مدال گرفتیم و ورزشکارها نباید در بازی های آسیایی خراب می کردند، اگر از نظر فنی علت مشکل پیدا می شد و به جای پاسخ دادن به منتقدان به دنبال عیب یابی بودیم، قطعا امروز کار به اینجا نمی رسید. اما همان روز هم نخواستیم دنبال ریشه یابی باشیم.

این کارشناس وزنه برداری درباره نقش کمیته فنی و حضور پررنگ یا کمرنگ اعضای آن و وجود برخی دلسردی ها در مباحث فنی و کسب نتیجه در پاریس، گفت: می گویند وقتی یک ورزشکار موفق می شود که عکس رقبایش را مقابل خودش بزند و بداند رقبای قوی دارد تا انگیزه تمرین بگیرد. یادم است اوایل کار در فدراسیون به آقای انوشیروانی گفتم که می توانید شرایطی پیش بیاورید که وضعیت فدراسیون قبل سرمشق شود و همان مسیر را نروی. هرچند همیشه می گویم حق آقای مرادی این نبود چون سال ها در وزنه برداری زحمت کشیده بود اما به هرحال خودش بر اشتباهات استمرار داشت و به نوعی کار خودش را تمام کرد. اما به هرحال الان می بیینیم که همچنان در آن مسیر قدم می زنیم. وقتی از من نوعی دعوت می شود در فدراسیون باشم، بر اساس اساسنامه جایگاه هرکسی مشخص است. اما وقتی من تصمیم گیرنده نیستم و کس دیگری تصمیم می گیرد، بعد از چند بار می گویم بودنم اینجا باعث می شود وزن من پایین بیاید پس بهتر است بروم.

مقامی افزود: یادم می آید وقتی از مدیریت قبلی درباره مربی تیم ملی می پرسیدند، علی رغم شورای فنی که شامل بزرگان بود، رئیس فدراسیون می گفت سرمربی می ماند یا نه. امروز هم شاهدیم همین اتفاق می افتد. زمانی که در پاریس از آقای انوشیروانی پرسیدند که نظرتان درباره ادامه همکاری با کادرفنی چیست؟ گفت ایشان می ماند. در حالی که وقتی بزرگی مانند حسین رضازاده رئیس کمیته فنی است، عقل سلیم حکم می کند که بگوییم باید صبر کرد تا برگردیم و کمیته فنی وضعیت را بررسی کند و هم فکری کنیم. اما وقتی آن جمله بیان می شود، پس فرد می گوید ما که اینجا نظری نداریم پس برویم. حتی اگر شده باید شکل ظاهری کار را هم حفظ کرد. قطعا نظر کمیته فنی، نظر خود فدراسیون است چون بعدا رئیس فدراسیون باید پاسخگوی عملکرد باشد اما به هرحال کمیته هم نظرش را می گوید. اما اینکه مستقیم بگویی ایشان ادامه کار می دهد، پس نظر کمیته فنی چندان هم مهم نیست. یا وقتی اتفاقی مانند اتفاق سال گذشته در مسابقات پیشکسوتان جهان رخ می دهد، قبل از بررسی توسط کمیته انضباطی می گویید ورزشکار تا آخر عمر محروم کمیته هم منحل، و بعد هم پشیمان می شوی، پس زیبنده است. بهتر است جلسه کمیته فنی و... تشکیل شود و این موارد نیاز به مدیریت دارد. پس وقتی این اتفاق ها می افتد، دلسردی ایجاد می شود و فرد با خودش می گوید من آبرویم را گذاشته ام و بعدا هم باید پاسخ گو باشم پس بهتر است کنار بکشم.

دبیر سابق فدراسیون وزنه برداری در پایان گفت: من در زمان آقای مرادی هم که انتقاد می کردم، می گفتم مدیریت. یعنی راس کار باید پاسخگو باشد. اینجا هم می گوییم شخص آقای انوشیروانی باید مدیریت کند که به عنوان یک بزرگ تر چه بگوید و چه نگوید. یا اگر عده ای حمایت خشک دارند را آگاه کند. یا با منتقدانی که مغرضانه نقد می کنند صحبت کند. آیا ما واقعا با این همه هزینه که کردیم نتیجه گرفتیم؟ قطعا خیر. درست است که فدراسیون ویرانه تحویل گرفته اما نفراتی مانند علی داودی، رسول معتمدی، امیر حقوقی، مصطفی جوادی و... که مانند سال 2006 نبوده که ایران از همه مسابقات محروم شود و دستش خالی باشد. بلکه این ها هم وزنه می زدند. همان سال 2006 که تست ورزشکارها مثبت شد و آقای افشارزاده آمد و کار را جمع کرد، یک بار هم نگفت در دوره مدیریت قبل این اتفاق رخ داد. حتی در انتخابات کنفدراسیون آسیا هم از آقای مرادی حمایت کرد و کاری کرد که ایشان دبیرکل شود در حالی که حتی دستگاه ورزش وقت هم موافق این موضوع نبود. مدیری که بخواهد مدام به دنبال مهندسی انتخابات و زدن این و آن باشد که نمی شود.

او گفت: من در دوره ریاست قبل هم می گفتم که اگر رئیس فدراسیون خدمات خوبی بدهد، حتی دشمنش هم موافق او می شود. پس لزومی به این کارها نیست. به هرحال به نظرم تا الان از این سرمایه ها و... به خوبی استفاده نشده و همین نقل قول ها و تصمیم های عجولانه هم باعث دلسردی برخی نفرات می شود. وقتی هم نفرات موافق دلسرد شوند، ممکن است دیگر مانند سابق از تو حمایت نکنند و نهایتا همان اتفاقی رخ می دهد که در فدراسیون دوره آقای مرادی رخ داد. به هرحال امیدواریم شرایط بهتر شود و روزهای بهتری برای وزنه برداری رقم بخورد.  

 

دیدگاه تان را بنویسید