یکی از سرشناس ترین مربیان تاریخ فوتبال انگلیس یکشنبه از دنیا رفت.
جی پلاس؛ کسی نمی تواند این مسئله را انکار کند که تری ونبلز یکی از اثرگذارترین و مهم ترین چهره های مربیگری در کشور انگلیس است. کسی که در هر کجا مربیگری کرد و روی هر نیمکتی که نشست، ایجاد تحول و کسب دستاورد را برای خود و تیمش رقم زد و نامی جاودان از خودش به جا گذاشت.
ونبلز نیمکت های مختلفی را در عرصه باشگاهی و ملی تجربه کرد. از بارسلونا و تاتنهام و لیدز یونایتد گرفته تا تیم های ملی انگلیس و استرالیا. در هر کدام از از این تیم ها هم دستاوردها و موفقیت هایی را از خود به جا گذاشت. او با بارسلونا لالیگا را پس از سال ها فتح کرد؛ تاتنهام را به قهرمانی جام حذفی انگلیس رساند و استرالیا را هم در جام کنفدراسیون ها نایب قهرمان کرد. با این حال، تصویر باقی مانده از ونبلز که روز یکشنبه در 80 سالگی درگذشت، بیش از آن که تصویری برنده و قهرمان باشد، تصویر مردی است که در آخرین قدم از «رسیدن» باز مانده. مردی که احتمالا تا ابد با باخت هایش بیشتر به خاطر آورده می شود و حالا به مناسبت درگذشتش، مروری داشته ایم بر سه شکست تاثیرگذار و ماندگاری که احتمالا نه خود ونبلز تا آخر عمرش آن ها را فراموش کرد و نه اهالی فوتبال آن را از یاد خواهند برد:
بارسلونا-استوا بخارست/فینال جام باشگاه های اروپا 1986
ونبلز از 1984 تا 1987 هدایت تیم فوتبال بارسلونا را برعهده داشت و هرچند که جدایی خوبی را با این تیم تجربه نکرد، اما در طول دوران حضورش در بارسلونا دست به کارهای بزرگی زد. او در ابتدا توانست بارسا را یک سال پس از حضورش در این تیم به مقام قهرمانی رقابت های لالیگا برساند. اتفاقی که برای آبی اناری ها از 1974 به این سو رخ نداده بود. او همچنین توانست در سال 1986، بارسلونا را پس از سال ها به فینال رقابت های جام باشگاه های اروپا برساند. بارسلونا قبل از آن، یک بار و آن هم در سال 1961 فینالیست این تورنمنت و آن جا هم با نتیجه 3-2 مغلوب بنفیکا شده بود و در فینال 1986 هم تاریخ یک بار دیگر برای اهالی کاتالونیا تکرار شد. آن ها در 120 دقیقه نتوانستند گلی به استوا بخارست رومانی بزنند تا در نهایت در ضربات پنالتی، این استوا بخارست باشد که جام قهرمانی باشگاه های اروپا یا همان لیگ قهرمانان فعلی را بالای سر ببرد و دست تری ونبلز از یکی مهم ترین جام هایی که می توانست فتح کند کوتاه بماند.
انگلیس-آلمان/نیمه نهایی یورو 96
نیمکت انگلیس در بحران زده ترین روزهایش نصیب تری ونبلز شد. او که در دوران فوتبال بازی کردنش فقط 2 بار شانس بازی در خط میانی سه شیرها را پیدا کرده بود، حالا در شرایطی هدایت تیم ملی کشورش را عهده دار شده بود که انگلیس به شکلی ناامیدکننده، نتوانسته بود به جام جهانی 1994 راه یابد و حالا باید برای تورنمنتی آماده می شد که از قضا میزبانی آن را برعهده داشت. ونبلز توانست با اتکا به ستارگانی همچون پل گسکوین، تدی شرینگام و آلن شیرر تیمی مهارنشدنی و جذاب بسازد. در نیمه نهایی اما بازهم سندروم شکست های لحظه آخری ونبلز گریبان او را رها نکرد و این بار قرعه به نام آلمان خورد که او را ناکام بگذارد. سناریوی بازی انگلیس و آلمان در نیمه نهایی یورو 1996، کم شباهت به اتفاقات فینال جام باشگاه های اروپا در سال 1986 نبود. بازی در طول 120 دقیقه با نتیجه تساوی 1-1 خاتمه یافت و ضربات پنالتی باید تیم برنده را تعیین می کرد. ضرباتی مرگبار که باز هم به تری ونبلز رحم نکرد و این بار با از دست رفتن فقط یک ضربه توسط گرت ساوتگیت که در حال حاضر هدایت تیم ملی فوتبال انگلیس را برعهده دارد، سه شیرها بازنده نبرد ومبلی لقب گرفتند و رقیب سنتی و همیشگی شان یعنی آلمان راهی فینال شد و در نهایت جام قهرمانی را هم بالای سر برد. انگلیس در آن بازی، خیلی بهتر از حریفش بازی کرد و موقعیت های پرشمار گلزنی را از دست داد تا این امر، داغ و افسوس این شکست را برای طرفداران انگلیس همیشه تازه نگه دارد.
استرالیا-ایران/ پلی آف صعود به جام جهانی 1998
شکست در نیمه نهایی یورو 96 آخرین حضور ونبلز روی نیمکت تیم ملی کشورش بود. او پیش از برگزاری یورو، درخواست تمدید قراردادش را به اتحادیه فوتبال انگلیس ارائه داده بود اما آن ها تمدید را منوط به نمایش تیم ملی در جام ملت های اروپا کرده بودند و همین مسئله شد تا ونبلز این شرط را نپذیرد تا دوران حضورش روی نیمکت سه شیرها علی رغم تیم جذاب و نسبتا موفقی که ساخته بود، خیلی زود به پایان برسد. او پس از ترک لندن، این بار مقصدی دور را در پیش گرفت. مقصد دوری که البته چندان هم غریبه و ناآشنا نبود. ونبلز تصمیم گرفت تا هدایت تیم ملی استرالیا را در مسیر جام جهانی 1998 عهده دار شود. او خیلی زود توانست تاثیرش را روی تیم جدیدش بگذارد و نشان دهد هرجا که باشد، تیم ساختن را خوب بلد است. استرالیا حدود یک سال پس از حضور او روی نیمکت این تیم، به عنوان نماینده اقیانوسیه راهی جام کنفدراسیون ها در عربستان شد و توانست با کنار زدن تیم هایی نظیر مکزیک و اروگوئه فینالیست آن رقابت ها شود و با شکست مقابل برزیل که قهرمان جهان بود، عنوان نایب قهرمانی را کسب کند. در ادامه به نظر می آمد آن تیم قدرتمند که اسکلت و ستونش را بازیکنانی همچون بوسنیچ، ویدمار، مارک ویدوکا و هری کیول با سابقه سال ها حضور در فوتبال انگلیس تشکیل می دادند، کار سختی برای صعود به جام جهانی 1998 فرانسه نداشته باشد. آن ها در آغاز راه با اقتدار از تمام رقبای اقیانوسیه عبور کردند تا به عنوان نیم سهمیه این قاره، راهی پلی آفی سرنوشت ساز با آخرین نماینده آسیا شوند. پلی آفی که قرار بود تیم سی و دوم جام 98 را مشخص کند و استرالیایی ها دلگرم به تیم سر حال و بازیکنان و مربی بین المللی شان، از پیش خود را در جام جهانی فرانسه می دیدند. آن ها اما فکر دو چیز را نکرده بودند؛ سندروم ناکامی لحظه آخری تری ونبلز و شگفتی سازانی از ایران. شرح آن چه در بازی ایران و استرالیا که از قضا در حوالی سالگرد آن هستیم، دیگر از حوصله این بحث خارج است چرا که هر ایرانی می داند در آذر ماه 1376 در ملبورن چه گذشت و چه سرنوشتی درنهایت برای دو تیم رقم خورد.
هر چه که آن روز برای مردم ایران و مردم استرالیا تازگی داشت و آن ها را در دو طیف لبخند و اشک قرار داد، برای تری ونبلز اتفاقی تکراری بود. او باز هم در آخرین قدم، از دست داده بود. درست مثل همان اتفاقی در بارسلونا برایش افتاد و بعدتر هم در انگلیس تکرار شد. او اگر با استرالیا به جام جهانی می رسید، احتمالا به لطف تیم قدرتمندش می توانست نمایشی آبرومند در مقابل چشم جهانیان از خود به جا بگذارد و چه بسا با پیشنهادهای متعددی برای ادامه کار مواجه می شد و می توانست در مربیگری، قله های بلندتری را فتح کند. حذف به دست ایران در ملبورن اما عملا نقطه پایانی بود بر روزهای مربیگری ونبلز. او که انگار پذیرفته بود که دیگر قرار نیست اتفاقات بزرگی در زندگی حرفه ای اش رقم بخورد و بلکه برعکس انگار مقدر شده که باید در آخرین قدم ها شکست بخورد، دوباره به فوتبال انگلیس برگشت و سال های پایانی مربیگری اش را در کریستال پالاس، میدلزبرو و لیدزیونایتد بدون هیچ دستاورد و اتفاق خاصی گذراند و بعد هم برای همیشه از دنیای فوتبال کنار رفت.