سیاهبازار بینالمللی لژیونرهای برگشتخورده، اینجاست!
بازگشت پرتعداد لژیونرهای ناکام به فوتبال ایران باعث شده باشگاه ها از خرید و فروش آن ها متضرر شوند.
جی پلاس؛ روند رفت و آمد بازیکنان ایرانی به داخل و خارج از کشور نشان میدهد که باشگاهها هم در پروسه لژیونر شدن برخی از این بازیکنان ضرر میکنند و هم در جذب دوبارهشان هنگام بازگشت به ایران.
تسنیم نوشت: انتقال شهریار مغانلو از پیکان به سانتاکلارا پرتغال و بازگشت این بازیکن بهصورت قرضی ابتدا به پرسپولیس و بعد بهصورت دائم به سپاهان سوژهای بود که گزارشی با عنوان «چرا لژیونر شدن بازیکنان ایرانی باعث نگرانی است؟/ خام فروشی و خرید لاکچری!» به پروسه ارزان رفتن بازیکنان ایرانی به خارج از کشور و گران برگشتن آنها به فوتبال ایران پرداخته بود. در این پروسه ذکر شد که چطور یک باشگاه پرتغالی بدون اینکه پولی برای خرید یک بازیکن پرداخت کند، در چند مرحله از این انتقال سود میبرد.
در بخشی از این گزارش آماده بود: «مغانلو بعد از تنها نیمفصل حضور در پرتغال با پیشنهاد پرسپولیس برای نیمفصل بهطور قرضی به ایران برمیگردد (درآمدزایی اول برای سانتاکلارا)، بعد از پایان فصل نیز باشگاه سانتاکلارا این بازیکن را به سپاهان میفروشد (درآمدزایی دوم برای سانتاکلارا) و در ازای این انتقال محمد محبی دیگر بازیکن آماده ایرانی را رایگان به خدمت میگیرد و این چرخه پولساز با انتقال محبی به پرتغال کماکان ادامه دارد (درآمدزایی سوم برای سانتاکلارا).
پیشبینی ادامه پیدا کردن این چرخه درست از آب درآمد. باشگاه پرتغالی با زدن برچسب «لژیونر» روی نام یک بازیکن دیگر ایرانی، او را هم به همان جایی که به آن تعلق داشته، فروخته است. محبی امسال به طور قرضی به استقلال آمده است و احتمالاً اگر عزمی از سوی اروپاییها برای بازگرداندن این بازیکن وجود نداشته باشد، در پایان فصل این بازیکن را به خودمان خواهند فروخت و یا در خوشبینانهترین حالت با یک «پدیده» دیگر در لیگ ایران معاوضه خواهند کرد.
این روندی است که پیش از مغانلو و حالا محبی، بر سر بازگشت امید نورافکن به فوتبال ایران و حضورش در سپاهان نیز رقم خورده بود. باشگاه شارلوا دو بار با انتقال قرضی این بازیکن به استقلال و سپاهان سود برده بود و بار سوم با انتقال قطعی به سپاهان یک بازیکن ایرانی را چند بار به خودمان فروخت. در یکی دو سال اخیر این جریان بیفایده رفت و برگشت در فوتبال ایران ادامه داشته است و بازیکنانی چون محمدمهدی مهدیخانی، محمد نادری، ایمان سلیمی، جعفر سلمانی، رضا اسدی و محمدرضا آزادی بدون آوردهای خاص، صرفاً با عنوان لژیونر به فوتبال ایران برگشتهاند.
با این حال در نقلوانتقالات تابستانی امسال فوتبال ایران، سیل جدیدی از بازگشت لژیونرها به فوتبال کشورمان را شاهد بودیم. البته در بین لژیونرهایی که امسال به فوتبال ایران بازگشتهاند استثناهایی نیز از جمله کاوه رضایی، مرتضی پورعلیگنجی و اشکان دژاگه وجود دارد. این بازیکنان سالها در خارج از کشور حضور داشتهاند و پروسه رفت و برگشتشان به فوتبال ایران با سایرین متفاوت است. با این وجود دیگر «لژیونرهای برگشت خورده» به ایران کم و بیش شرایط مشابهای را با تبعیت از روندی که در بالا گفته شد، امسال تجربه کردهاند.
پیام نیازمند بعد از یک فصل ناموفق در پورتیموننزه پرتغال و نیمکتنشینی محض، دوباره به جایی برگشت که از آنجا لژیونر شده بود. سپاهان مقصد موقت (یک ساله) دروازهبانی است که تا سال 2024 با باشگاه پرتغالی قرارداد دارد و اگر این تیم اصفهانی یا هر باشگاه ایرانی دیگری او را برای فصل آینده بخواهند باید باشگاه پرتغالی را با پرداخت هزینه چند صد هزار دلاری و دریافت رضایتنامه راضی کنند. محمد محبی نیز که شرایط انتقالش به پرتغال در بالا شرح داده شد، امسال در استقلال بهصورت قرضی حضور دارد. در استقلال این شرایط برای مهدی قایدی نیز حکمفرماست که باشگاه استقلال برای بازگرداندن این بازیکن 250 هزار یورو برای رضایتنامه قرضی این بازیکن پرداخت کرده است و باید دستمزد بالای او در الاهلی امارات (850 هزار یورو) را نیز پرداخت کند. این یعنی باشگاه استقلال برای حضور یک فصلی بازیکنی که خودش آن را پرورش داده است، باید یک میلیون و صد هزار یورو به باشگاه اماراتی پرداخت کند.
علیرضا بیرانوند دیگر دروازهبان لژیونر فوتبال ایران است که بعد از دو فصل ناموفق در بلژیک و پرتغال به پرسپولیس بازگشت، با این تفاوت که در این پروسه جدایی، خودِ بازیکن هزینه رضایتنامهاش را تقبل کرد و با توافق با باشگاه بلژیکی بهعنوان بازیکن آزاد به ایران آمد. در فولاد نیز یونس دلفی از این شرایط تبعیت کرده است. او بعد از درخشش در تیم نوجوانان ایران و استقلال خوزستان تحت قرارداد رویال شارلوا بلژیک قرار گرفت و یک فصل هم بهصورت قرضی در تیمی از کرواسی توپ زد، ولی در نهایت دوباره گذرش به فوتبال ایران و خوزستان افتاد. در فولاد فرشید اسماعیلی از قطر و علی قربانی از آذربایجان نیز به فوتبال کشور برگشتهاند. همچنین حجت حقوردی بعد از یک فصل حضور در فوتبال آذربایجان به تراکتور پیوست.
فوتبال ایران در سالهای گذشته و حتی در حال حاضر لژیونرهای موفق زیادی را داشته و دارد که با انتقال به باشگاههای خارجی هم باعث افزایش سطح فنی خودشان و هم فوتبال ملی ایران شدهاند، ولی در این بین نمونههای زیادی را میتوان نام برد که با یک انتخاب اشتباه مسیر فوتبالیشان را عوض و سرعت رشدشان را کم کردهاند. برخی از بازیکنان ایرانی مقصد را اشتباهی انتخاب میکنند و برخی دیگر نیز زمان مناسب برای لژیونر شدن را لحاظ نمیکنند. در حالی که در دورهای با حضور پرتعداد لژیونرها اینطور به نظر میرسید که مسیرِ تیم ملی از فوتبال خارج میگذرد، اما در واقع با بررسی رفت و آمدهای تعداد زیادی از استعدادهای فوتبال ایران به باشگاههای خارجی میتوان گفت هر ترانسفرِ خارجی تضمینی برای پیشرفت بازیکن و حضور در تیم ملی نیست. چه بسا اینکه بسیاری از بازیکنان بعد از حضور در فوتبال اروپا موفق نشدند جایگاه قبلیشان را در تیم ملی به دست بیاورند و برای دوباره ساختن خود به فوتبال داخل پناه آوردهاند.
از سویی دیگر انتقال این بازیکنان - چه از داخل به خارج و چه از خارج به داخل - برای فوتبال ایران هزینه تراشیده است. اغلب، بازیکنان با لژیونر شدنشان هیچ سودی به باشگاه قبلیشان نمیرسانند. آنها به دلیل عدم دریافت مطالباتشان قرارداد را فسخ میکنند و یا بعد از پایان مدت قرارداد کوتاهمدتشان به باشگاهی دیگر میروند. در هر دو حالت این بازیکنان بهعنوان بازیکنان آزاد راهی اروپا و یا کشورهای دیگر میشوند و عموماً چیزی نصیب باشگاه ایرانی نمیشود. هرچند که در این زمینه استثناهایی نیز وجود دارد، ولی رویکرد کلی فوتبال ایران در این سالها نشان داده که ما به دلیل بیانضباطی مالی، عدم شفافیت و عقد قراردادهای کوتاهمدت از حق ترانسفر و حق آموزش بازیکنان به خوبی بهرهمند نمیشویم.
با این روند باشگاههای ایرانی در حالی که میتوانند با عقد قراردادهای بلند مدت چهار پنج ساله و البته انجام تعهدات، در دورهای طولانی این بازیکنان را در اختیار داشته باشند و یا اینکه در صورت فروش آنها سود خوبی کسب کنند، ولی تا وقتی که قراردادها با فشار دلالها و ایجنتها یکی دو ساله امضا میشود، این چرخه معیوب در فوتبال ایران ادامه خواهد داشت. باشگاهها باید بازیکنانشان را مفت از دست بدهند و دوباره همانها را گران بخرند. باید قبول کنیم این چرخه معیوب در فوتبال ما کماکان در حال تکرار است و در این سیاهبازار بینالمللی عموماً باشگاههای ایرانی سودی نمیبرند. این فقط بازیکنان هستند که با استفاده از عنوان لژیونر قرارداد بهتری در بازگشت به ایران امضا میکنند و این واسطهها هستند که سود خوبی از این انتقالها - هم در مسیر رفت و هم در مسیر بازگشت بازیکن - به جیب میزنند.
دیدگاه تان را بنویسید