دایی گزینه مناسبی نیست زیرا...

نظر مسئولان فوتبال و ورزش ایران حضور علی دایی روی نیمکت تیم ملی در جام جهانی است اما این تصمیم منطقی نیست.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس؛ ماجرای انتخاب سرمربی تیم ملی فوتبال برای حضور در جام جهانی 2022 قطر بیش از حد کش دار شده است. در شرایطی که کمیته فنی رای به اخراج اسکوچیچ داده هیات رئیسه هنوز رسما این مساله را اعلام نکرده است. با این حال جدایی اسکوچیچ قطعی به نظر می رسد و رایزنی ها برای انتخاب مربی جدید از مدتها پیش آغاز شده است.

در این بین مرتب ابراز تمایل مقامات فوتبالی، ورزشی و حتی شاید غیرورزشی برای حضور شهریار فوتبال ایران روی نیمکت تیم ملی در اخبار می خوانیم و البته پاسخ منفی علی دایی که علاقه ای به در اختیار گرفتن هدایت تیم ملی فوتبال را ندارد.

این که دایی تمایلی به بازگشت به فوتبال ندارد سوالی است که او یک بار در مصاحبه رودررو با عادل فردوسی پور جوابش را داده است. این که مسائلی که شهریار عنوان کرده دلایل واقعی او بوده یا نه، به کنار اما به نظر می رسد پاسخ منفی شهریار جواب درستی بوده و او نباید روی نیمکت تیم ملی بنشیند. اما چرا...؟

1- دایی یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال این کشور و برند فوتبال ایران در کل دنیا به شمار می رود و در این مساله تردیدی وجود ندارد. اما آیا صرفا اعتبار فوتبالی برای نشستن روی نیمکت تیم ملی کافیست؟ آیا برزیل هر جا به مشکل بخورد دست به دامن پله می شود؟ یا فرانسوی ها برای تیم ملی شان سراغ پلاتینی می روند؟ هلندی ها چطور؟ برای جام جهانی کرایف یا فان باستن را مربی تیمشان می کنند؟

2- دایی در دوران مربیگری اش بر خلاف بازیکنی، کارنامه چندان مثبتی ندارد. از قهرمانی با سایپا که بگذریم، او در پرسپولیس و تیم ملی عملکرد موفقی نداشته است. با این حساب اگر بنا باشد روزمه کاری به عنوان یک پارامتر مطرح شود، دایی از این نظر حتی از بسیاری از سایر گزینه های داخلی چند پله عقب تر است.

3- برای هدایت یک تیم چه باشگاهی و چه ملی، فارغ از مسائل فنی بحث اشتیاق و علاقه هم مطرح است. سپردن تیم ملی به کسی که به هر دلیل تمایلی برای پذیرفتن این سمت ندارد کار اشتباهی است. در نهایت مربی که به زور به یک تیم آورده شود را چگونه می توان بازخواست کرد؟ دایی یا هر کس دیگری که زوری مربی یک تیم شود در پاسخ به هر بازخواستی می گوید می خواستید من را نیاورید!

4- دایی چند سالی از فوتبال فاصله گرفته و سرگرم فعالیت های تجاری و اقتصادی اش بوده است. او در این سال ها هر چند دورادور فوتبال را پیگیری کرده اما به هر حال به طور جزئی و دقیق آن را دنبال نکرده است. فرصت فراوانی هم تا جام جهانی نمانده که شهریار بتواند از آن استفاده و خودش را به بدنه فوتبال نزدیک تر کند.

5- دایی یک بار هدایت تیم ملی را در اختیار داشته و در میانه ماموریت رساندن تیم به جام جهانی از کار برکنار شده است. هر چند این برکناری دلایل غیرفوتبالی داشته اما به هر حال او در آخرین بازی اش که اتفاقا خانگی و در ورزشگاه آزادی هم بود، شکست خورد. طبیعتا وقتی یک ماموریت کوچک (رسیدن به جام جهانی) با ناکامی انجام شده سپردن ماموریت بزرگتر (موفقیت در جام جهانی) به همان شخص تصمیمی منطقی نیست.

6- علی دایی همان گونه که گفته شد افتخار و برند فوتبال ایران است. او که حتی ریاست فدراسیون فوتبال را ( به درستی) برای خودش کوچک می داند چگونه می تواند روی نیمکت تیم ملی بنشیند؟ اگر بناست از ظرفیت های دایی استفاده شود می توان در امور بسیار مهم تری از این سرمایه استفاده کرد. بدون تعارف احتمال نتیجه نگرفتن تیم ملی در جام جهانی با این وضعیت تدارک و آماده سازی با هر مربی بسیار کم است. پس حضور دایی روی نیمکت تیم ملی جز سوزاندن او چه هدفی می تواند داشته باشد؟

دیدگاه تان را بنویسید