هیجان مهاجم برزیلی: می توانم با پول استقلال بازنشسته شوم!
مهاجم برزیلی مدنظر استقلال در واکنش به پیشنهاد آبی ها هیجان زده شده و گفته می تواند با دستمزدی که در ایران می گیرد، دو سال بعد بازنشسته شود!
جی پلاس، مهاجم برزیلی مدنظر استقلال از پیشنهاد این تیم وسوسه شده و به سرمربی باشگاه گفته که می تواند با دستمزد استقلال دو سال دیگر بازنشسته شود.
بازیکن برزیلی که گفته میشد مذاکراتی برای حضور در تیم استقلال ایران داشته است، مدعی شد مبلغ قراردادش به اندازهای بالاست که میتواند دو سال دیگر قید بازی کردن را بزند!
با تکذیب پیشنهاد رسمی باشگاه استقلال ایران به باشگاه نائوچیکو برزیل برای به خدمت گرفتن «ژان کارلوس» حالا این بازیکن حداقل یک مسابقه دیگر در تیم نائوچیکو ماندنی شد.
کارلوس به گمان جدایی از نائوچیکو و پیوستن به استقلال، بعد از آخرین بازی این تیم در مصاحبهای از هواداران باشگاه برزیلی خداحافظی کرد و حتی لحظاتی اشک ریخت.
با این حال، پروسه انتقال این بازیکن به استقلال بعد از تکذیب مدیران باشگاه ایرانی، پیچیدهتر شد؛ آنهم در حالی که مدیر برنامه کارلوس تایید کرد که با یک ایجنت ایرانی برای انتقال این بازیکن به استقلال در حال مذاکره بوده است.
اما ماجرا به اینجا ختم نمیشود. نائوچیکو در ادامه رقابتهای دسته B برزیل، روز شنبه هفته آینده در دیداری حساس و سخت به مصاف گرمیو میرود. روبرتو فرناندز سرمربی نائوچیکو با بیان اینکه ژان کارلوس در این مسابقه هم برای تیمش بازی خواهد کرد، توضیحاتی درباره تاثیر پیشنهاد استقلال روی بازیکن تیمش هم داد و مکالماتش با این بازیکن را فاش کرد.
فرناندز با بیان اینکه بحث حضور در استقلال، کارلوس را تحت تاثیر قرار داده است، گفت: با این حال او بازیکن فوق العاده حرفهای بوده است. او یک مرد بالغ است. اگر پیشنهادی برسد، مشکلات او را حل میکند و به تیم نائوچیکو هم کمک خواهد کرد.
سرمربی باشگاه برزیلی در خصوص قرارداد کارلوس توضیحاتی داد و گفت: ژان ۳۰ ساله است. او حقوق خوبی در نائوچیکو میگیرد و شاید بالاترین دریافتی را داشته باشد اما دستمزدی که او در سری A یا تیمهای خارجی میگیرد، بسیار بالاتر است.
او به مکالماتش با کارلوس در مورد احتمال انتقال به فوتبال ایران و استقلال هم اشاره کرد و گفت: ژان بدون توجه به چیزهایی که اتفاق میافتد به کارش ادامه میدهد. او انسان است و این چیزها به این فرد آسیب میزند. ما حتی با هم صحبت کردیم. حرف ژان این بود: "پروفسور؛ من ۳۰ ساله هستم و در ۳۲ سالگی میتوانم با پولی که میگیرم آنجا بازنشسته بشوم». من گفتم «پسرم مرا در آغوش بگیر» تا او را آرام کنم.
دیدگاه تان را بنویسید