وضعیت آشفته فدراسیون فوتبال؛ آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی!

جی پلاس؛ وضعیت این روزهای فدراسیون فوتبال، آنقدر آشفته شده که هرکس تنها 24 ساعت پیگیر اخبار آن باشد، ساعت ها گیج و سردرگم است.

تیم ملی فوتبال در حالی تنها دو پنجره فیفا را برای انجام بازی های تدارکاتی قبل از جام جهانی دارد که به نظر می رسید حداقل بازی دوستانه با کانادا قطعی شده باشد اما حالا همه چیز تغییر کرده است.

فدراسیون نشینان در ماه های اخیر بارها وعده های مختلف داده اند اما تا امروز هیچ کدام از آن ها رنگ عمل به خود نگرفته و بعید است در آینده هم اتفاق خاصی بیفتد.

مسئولان فدراسیون هم هرکدام ساز خود را می زنند و سخنان ضد و نقیضی می گویند؛ ابتدا سرپرست فدراسیون از برگزاری بازی با یک کشور سخن می گوید و در ادامه، سرپرست تیم ملی آن را تکذیب می کند. بعد از آن سرپرست تیم ملی در آنتن زنده خبر از بازی با اکوادور می دهد، اما دقایقی بعد با کمی جست و جو، مشخص می شود یک روز بعد از تاریخ اعلام شده، اکوادور با کشور دیگری بازی دارد و عملا نمی تواند با ایران بازی کند و نهایتا با اعلام مدیر رسانه ای تیم ملی، بازی لغو می شود.

این ها در حالی است که کشورهای دیگر از همین حالا، برای هر دقیقه از روزهای باقیمانده تا سوت آغاز جام جهانی برنامه ریزی کرده اند اما در ایران هر روز یک سخن جدید شنیده می شود.

سوال اصلی اینجاست که چرا در حالی که هنوز هیچ بازی ای قطعی نشده، برای برگزاری آن تبلیغ می کنند و در ادامه آن بازی لغو می شود و کک کسی هم نمی گزد؟

اگر قرار است یک بازی برگزار شود و قرارداد آن رسمی شده که سرپرست تیم ملی آن را اعلام می کند، پس چگونه می توان به راحتی زیر قرارداد زد و آن را لغو کرد؟ اگر هم قراردادی نوشته نشده، چطور سرپرست تیم ملی در آنتن زنده از برگزاری آن سخن می گوید و برای تیم ملی برنامه می چیند؟

آیا واقعا در فدراسیون عریض و طویل فوتبال، هنوز کسی نمی داند که مناسبات بین المللی فوتبال و بازی های دوستانه چیست و برای برگزاری آن چگونه اقدام کرد؟

همه این ها در حالی اتفاق افتاده که تیم ملی از همین حالا در حواشی مختلفی غرق شده و با این شرایط، باید منتظر لغو بازی با کانادا باشد. اگر اوضاع همین گونه باشد بعید است ایران بتواند بازی دوستانه خاصی را نهایی کند چرا که دیگر تیم ها از حالا تقویم خود را بسته اند و عملا هیچ جنس خاصی در بازار نمانده است!

وضعیتی که بررسی آن همان ضرب المثل قدیمی را به ذهن می آورد که آفتابه لگن هفت دست و شام و ناهار، هیچی...