ناگفته های زندگی سردار آزمون از زبان رفیق گرمابه و گلستان!
مترجم سردار آزمون، ستاره تیم ملی فوتبال ایران با یکی از رسانه های روسیه مصاحبه تفصیلی انجام داد.
جی پلاس، سردار آزمون ستاره تیم ملی ایران روز گذشته به صورت رسمی از زنیت جدا شد و بعد از 9 سال حضور در لیگ روسیه در نهایت این لیگ را ترک کرد و راهی بوندسلیگا شد تا برای بایرلورکوزن بازی کند.
در همین رابطه سایت «اسپورت 24» روسیه در مصاحبه اختصاصی و تفصیلی به سراغ «باکو باشویوف» مترجم و دوست نزدیک سردار آزمون رفته تا 9 سال تجربه حضورش در کنار ستاره ایرانی را جویا شود. در زیر می توانید مصاحبه بلند رسانه روس با «مخزن اسرار» آزمون را بخوانید.
*از اول شروع کنیم؛ ژانویه 2012، روبین کازان یک اردوی تدارکاتی در ترکیه برگزار می کند، شما به مربی تیم جوانان ولادیمیر یژوروف نزدیک می شوید و به او آزمون را پیشنهاد می کنید. پس معلوم شد که سردار را قبل از روبین کازان می شناختی؟
در آن زمان، من قبلاً یک سال در روبین کار کرده بودم. علیرضا حقیقی دروازه بان ایرانی در آنجا بازی کرد. اما خیلی قبل از آن به فوتبال علاقه مند شدم. اطلاعاتی از بازار فوتبال ایران داشتم. اینطور شد که دوستانم در جام مشترک المنافع متوجه سردار شدند و آنها به من گفتند: "پسر خوبی هست، ببین." من اطلاعات را به یژوروف دادم و باشگاه شروع به کار در این راستا کرد. سپس من و دوستم به ایران رفتیم، با پدر و مادر آزمون، با خود سردار آشنا شدیم. آنها گفتند که گزینه ای برای انتقال به روبین وجود دارد.
*آیا در روبین به عنوان مترجم کار می کردید؟ و اصلا چطور به آنجا رسیدید؟
ما یک تیم (کاماز-مسکو) داشتیم، در مسابقات قهرمانی پایتخت بازی کردیم. من فوتبال را خیلی دوست دارم و اگر چیزی را دوست دارید، همیشه به آنجا کشیده می شوید. در نتیجه آشنایی های جدیدی پیدا کردم. سپس یک مربی روس را به مسابقات قهرمانی قرقیزستان بردم. بنابراین او فوتبال خود را در سطح حرفه ای آغاز کرد. علاوه بر مربی، چند بازیکن از روسیه به آنجا آوردیم.
در مورد روبین کازان، همان دوستی که آزمون را پیشنهاد کرد به من کمک کرد. او چند نفر را در روبین می شناخت. از طریق او هاگیگی را به باشگاه توصیه کردیم. اینجا جایی است که همه چیز شروع شد. علیرضا حقیقی به یک دستیار و یک مترجم نیاز داشت. بنابراین من با او به روبین دعوت شدم.
*برگردیم به آزمون. تلاش برای آوردن او به روسیه پس از درخشش او در جام مشترک المنافع آغاز شد؟
بله، در سن پترزبورگ برای اولین بار او را دیدیم. از همان لحظه شروع به کار کردیم. واضح بود که آن پسر پتانسیل دیوانه کننده ای داشت. بازیکنان متولد 1993 و 1994 در جام مشترک المنافع بازی کردند. سردار متولد 1995 بود. او جوانترین بود، اما در میان بازیکنان متمایز بود و در فوتبال بزرگسالان بازی می کرد. بسیاری از جوانان برای انتقال از فوتبال جوانان به بزرگسالان مشکل دارند. آزمون متفاوت بود. وقتی برای اولین بار او را در تمرین دیدم، شگفت زده شدم. در کمپ تمرینی روبین کازان در ترکیه بود.
*اتفاقاً در مورد سن او. تولد رسمی سردار اول ژانویه است. اما همه ایرانیان هر سال 31 دسامبر را به او تبریک می گویند. چرا اینطور است؟
در ایران هم همین است. نیازی به جستجوی هیچ ترفندی نیست. در روسیه که ما هر روز جشن می گیریم و مردم ایران جشن می گیرند و مشتاقانه منتظر این تاریخ هستند. همه چیز ساده است. به علاوه، فراموش نکنید که در ایران طبق تقویم مسلمانان زندگی می کنند.
*اولین دیدار آزمون با قربان بردیف. چطور بود؟
ربان بردیف میخواست شخصاً او را در عمل ببیند. بعد از اولین جلسه تمرین به سراغ بردیف رفتم و نظرش را جویا شدم. جواب داد: خیلی خوب. سپس آزمون برای دومین اردوی آماده سازی برای دبی اعزام شد. با در نظر گرفتن کم حرفی و عبوس بودن بردیف، "بسیار خوب" نتیجه گیری دلگرم کننده ای است. او فقط در انظار عمومی عبوس است. در تیم خیلی با همه صحبت می کرد. به خصوص با بازیکنان جوان.
*سردار آزمون «بردیف» را پدر دوم خود می داند. کی این رابطه شروع شد؟
از روزهای اول حضور سردار آزمون در روبین کازان، بردیف نمی دانست که آزمون یک ایرانی ترکمن الاصل است. بردیف در یکی از اولین جلسات با پدر آزمون صحبت کرد. پدر آزمون فارسی صحبت می کرد و من ترجمه می کردم. در پایان گفتگو پدر آزمون به زبان ترکمنی چیزی گفت. بردیف در شوک بود. من فکر نمی کنم که اصل سردار در رابطه او با بردیف نقش اساسی داشته باشد.
اما سرمربی سردار را از همان اولین اردو زیر بال خود گرفت. مدام با او صحبت می کرد. رابطه آنها بهتر و بهتر شد.
*معمولاً از شما به عنوان مترجم آزمون یاد می شود. اما معلوم شد که شما و سردار از روز اول او در روسیه - کازان، روستوف، دوباره کازان، پترزبورگ باهم در ارتباط بودید. من می فهمم که شما برای او فقط یک مترجم نیستید؟
ما تقریباً یک رابطه خانوادگی داریم. من با پدرش زیاد صحبت می کنم و دوستان خانوادگی هستیم. البته از نظر حرفه ای فقط ترجمه نمی کنم. من اغلب قبل از مسابقات، بعد از مسابقات، حتی در زمان استراحت با او ارتباط برقرار می کنم.
*یکی از وظایف ایجنت فوتبال کمک به فوتبالیست در مسائل مختلف است. من احساس می کنم شما و آزمون ارتباطی شبیه ایجنت و بازیکن دارید؟
می توانید بگویید بله. فقط من این کار را نه از موضع وظیفه، بلکه از موضع یک فرد نزدیک انجام می دهم. سردار خیلی دوست داشتنی است. برای مثال همه زبانها دارای یک شکل محترمانه هستند. انگلیسی ها می گویند "آقا" و ایرانی ها کلمه دیگری استفاده می کنند. سردار همچنان با گذشت 9 سال از ارتباطمان من را فقط به این شکل محترمانه خطاب می کند. ما 9 سال است که با هم هستیم، او در حال حاضر 27 سال سن دارد. اما او هرگز این پیشوند محترمانه را حذف نمی کند. این رفتار تربیت آزمون را نشان می دهد.
*به نظر می رسد او حتی همیشه برای تعطیلات به زادگاهش می رود. آیا او به طور کلی در جایی به جز ایران استراحت می کند؟
به سختی. همیشه به خانه می رود. برای او بهترین تعطیلات این است که در خانه در کنار خانواده باشد. او البته می تواند برای چند روز به امارات برود. اما چنین چیزی وجود ندارد که او یک تعطیلات کامل را در ساحل بگذراند. به علاوه او یک سرگرمی عالی به نام «اسب» دارد.
*نظر پدر چقدر برای آزمون مهم است؟ یا لحظاتی بود که او کارها را به روش خودش انجام دهد؟
حرف پدرش قانون است. اما حالا سردار مرد بالغی شده است. او و پدرش همیشه در مورد مسائل صحبت می کنند. آزمون در واقع بسیار منطقی است. آنها در مورد همه گزینه ها مشورت می کنند و بحث می کنند. پدرش مربی حرفه ای است و همچنین سعی می کند زیاده روی نکند. تک تک تصمیم های خود را برای سردار ثابت می کرد تا او بفهمد که چرا باید این گونه عمل کند.
*آزمون در روستوف در لیگ قهرمانان اروپا عالی بازی کرد. پس از آن، شایعاتی در مورد علاقه باشگاه های بزرگ شروع شد. واکنش سردار به این شایعات چگونه بود؟
همیشه از اولین روزهای حضور او در روسیه چنین شایعاتی وجود داشت. پس از لیگ قهرمانان با روستوف شایعاتی وجود نداشت، بلکه یک علاقه خاص بود. نمایندگان تیم های مختلف به تماشای او آمدند. اما با پدر سردار و قربان بردیف مشورت کردیم و به این نتیجه رسیدیم که در آن زمان برای رفتن او خیلی زود بود.
*آیا نمایندگان باشگاه ها با شما تماس گرفته اند تا بتوانید سردار را متقاعد به نقل مکان کنید؟
بله هم عوامل و هم مدیران ورزشی با من تماس گرفتند. گفتند ما علاقه داریم با سردار صحبت کنیم تا قانعش کنم. پیشنهاد های رسیده از لیگ برتر انگلیس و بوندسلیگا بود.
*او در ایران هم اتفاق ناخوشایندی با هواداران داشت؟
بله، بعد از جام جهانی 2018 روسیه. ایران در گروه بسیار سختی بود. ایران مقابل مراکش به پیروزی رسید و مقابل پرتغال به تساوی رسید و برابر اسپانیا شکست خورد. سردار شانس زیادی برای اثبات خود در برابر چنین حریفانی نداشت. اما انتقاد زیادی از سوی هواداران ایرانی علیه او انجام شد.
*انتقال به زنیت. چگونه همه چیز اتفاق افتاد؟
آزمون همزمان با زنیت از لیگ برتر انگلیس هم پیشنهاد داشت. سردار زنیت را انتخاب کرد.
* آزمون در زنیت به یکی از بهترین بازیکنان لیگ روسیه تبدیل شد. از تاثیر زنیت بگویید؟
نه از نظر اخلاقی اصلاً تغییر نکرده ولی از نظر فوتبالی پیشرفت کرد. او در زنیت منطقی تر شد چون سطح بازیکنان زنیت متفاوت است که به پیشرفت کمک می کند. به علاوه، او به سن پترزبورگ نقل مکان کرد و دیگر جوان کم سن نبود. او دو جام ملت های آسیا و یک جام جهانی را تجربه کرده بود.
*تابستان 2021. آزمون بعد از یک قهرمانی دیگر تصمیم به رفتن از زنیت گرفت؟
می خواست برود. هنوز تصمیم نهایی گرفته نشده بود. اما بله، او می خواست خود را در یک لیگ قوی تر امتحان کند.
*اولین تماس بایرلورکوزن با آزمون چه زمانی ظاهر شد؟
تابستان گذشته بایرلورکوزن با زنیت تماس گرفت و با نمایندگان سردار تماس گرفت. اما بایرلورکوزن او را برای مدت طولانی می خواست. سردار منتظر تصمیم باشگاه بود. موضع او ساده بود: اگر همه از همه چیز راضی باشند، من آماده ام. اگر باشگاه ها موافقت کنند، او نقل مکان می کند. در غیر این صورت صد در صد به قراردادش پایبند خواهد بود.
*وقتی زنیت در تابستان گذشته به او اجازه رفتن داد، چه واکنشی داشت؟
کمی ناراحت بود. اما او قرارداد داشت. او فهمید که باید آن را حل کند. درگیری داخلی وجود نداشت. سردار متوجه شد که اختلاف نتیجه ای نداشت، زیرا زنیت تصمیمش را گرفته بود.
*اعلام بایرلورکوزن مبنی بر امضای قرارداد با زنیت برای بسیاری تعجب آور بود. چگونه اتفاق افتاد؟
من در اینجا حضور نداشتم. آن روز در قرنطینه بودم.
*می دانیم که سردار تمایل به جدایی داشت، او از این فرصت استفاده کرد و با یک باشگاه جدید قرارداد امضا کرد.
سردار کار غیرقانونی انجام نداد، اگر به آن نگاه کنید. او به تمام توافقاتی که با زنیت داشت عمل کرد. او تا یک لحظه معین صبر کرد. من این تصمیم را گرفتم. من به این تصمیم احترام می گذارم. چرا به باشگاه اطلاع رسانی نشده، من نمی دانم. صحبت کردن در مورد آن برای من سخت است. با اطمینان می توانم بگویم که سردار و تمام خانواده اش و من برای زنیت احترام زیادی قائل هستیم.
* بلافاصله پس از اعلام بایرلورکوزن مبنی بر قرارداد با آزمون، اطلاعاتی مبنی بر جریمه یا انتقال سردار به تیم دوم زنیت مطرح شد؟
ما در مورد این موضوع صحبت کردیم. او معتقد است که هیچ کس از اشتباه مصون نیست. او به هر واکنشی از سوی باشگاه احترام می گذاشت و آن را می پذیرفت. اگر او به تیم دوم زنیت منتقل می شد، در آنجا به وظایف خود به صورت حرفه ای انجام می داد.
*آیا خودتان به لورکوزن می روید؟
- فکر می کنم بله. اما نمی دانیم فردا چه خواهد شد. اگر سردار به کمک من نیاز داشته باشد من آنجا خواهم بود.
دیدگاه تان را بنویسید