علی خطیر گفت: من از جامعه فوتبال بابت حمایتم از عزیزی خادم عذرخواهی کنم و نیتم کمک به فوتبال بود.

جی پلاس، وقتی شهاب الدین عزیزی خادم وارد عرصه رقابت برای نشستن بر روی صندلی ریاست فدراسیون فوتبال شد، نام علی خطیر به عنوان چهره ای شناخته شده در حوزه مدیریت فوتبال، در لیست حامیان او به چشم می خورد. خطیر که قبلا سابقه مدیریتی در فوتبال ایران،باشگاه استقلال و فدراسیون را داشت،به عنوان دست راست عزیزی خادم،  یکی از حامیان اصلی او در انتخابات بود و برای پیروزی اش تلاش زیاد کرد،تا جایی که خیلی ها بخش بزرگی از موفقیت و آرای رئیس فدراسیون را مدیون خطیر دانستند و نقش او را غیرقابل انکار.

خطیر که در اظهار نظرهایش صریح است و بارها از مشکلات و فساد در فوتبال ایران سخن گفته پس از مدتی کوتاه حضور در کنار رئیس فدراسیون فوتبال، ناگهان از او جدا شد و به جمع افرادی پیوست که عطای کار با رئیس فدراسیون را به لقایش بخشیدند. او بعد ها در اظهار نظرهایی از حمایت خود از عزیزی خادم ابراز پشیمانی کرد اما به جزئیات آن نپرداخت و مشخص نبود چرا مردی که با حمایتش باعث ریاست عزیزی خادم شد و قرار بود دست راست او باشد، به ناگاه از او جدا شد و از حمایت خود پشیمان؛ معاون اسبق باشگاه استقلال از پشت پرده های حمایت و پشیمانی خود از همراهی عزیزی خادم پرده برداشت.

خبرآنلاین نوشت: *همان‌طور که همه می‌دانند شما قبل از عید نقش پررنگی در انتخاب آقای عزیزی خادم به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال داشتید ولی ناگهان خبر آمد که خطیر از خادم جدا شد! در این مورد بگویید.درباره انتخابات فدراسیون فوتبال،نقش خودتان و اینکه کلا چه شد که از هم جدا شدید؟

من یک سری تفکرات و پیش‌بینی‌ها داشتم که متاسفانه محقق نشد و اتفاقاتی افتاد که باعث شد من از جامعه فوتبال بابت حمایتم از عزیزی خادم عذرخواهی کنم. من نیتم کمک به فوتبال بود و 7-8 ماه برای برنامه‌ای که نوشتم و به برنامه "برفا "معروف شد، وقت گذاشتم. چون من در فدراسیون فوتبال کار کرده بودم و نقاط ضعف و قوت فدراسیون را کامل می‌شناختم و تمام نقطه‌گذاری و هدف‌گذاری‌ها چیزهایی بود که می‌شد به آن‌ها رسید و پتانسیلش در فدراسیون فوتبال وجود داشت.من فوتبال ایران را می‌شناختم و با جزییات در فدراسیون کار کرده بودم و معاون اجرایی دبیرکل بودم. برنامه‌ای که نوشتم چیزی نبود که از جایی کپی کرده باشیم و یا از روی برنامه های فدراسیون فوتبال آلمان و فرانسه و یا ایتالیا صرفا ترجمه باشد، برنامه‌ای بود که روی نقطه به نقطه آن کار شده بود. قبل از انتخابات مدام صحبت از برنامه بود و بعد هم در تلویزیون مدام از نیروی انسانی و فدراسیون دانش‌بنیان که من به شخصه با این کلمه دانش بنیان مخالف بودم ولی بعد از انتخابات اتفاقات دیگری رخ داد و کلا خلاف این شعارها انجام شد و انگار برنامه" برفا"مثل برف آب شد. اگر نگاهی به صحبت‌های آقای عزیزی خادم در فوتبال برتر قبل از انتخابات بیاندازید می‌بینید که هیچ‌کدام از آن شعارها محقق نشده و نخواهد شد چون اراده به تغییر نیست و پتانسیل لازم در فدراسیون جهت تغییر وجود ندارد.

*به نظر می رسد که کلا عزیزی خادم خیلی راحت حلقه دوستان نزدیکش را از دست داد. به دلیل اتفاقات حاشیه‌ای یا صحبت‌های خودش و ... از حاشیه خوبان عالم تا صحبت‌هایی که می‌کند.همه این ها باعث شد تا رییس فدراسیون دوستانش را از دست بدهد.این طور نیست؟

من اگر از اول می‌دانستم قرار است مسیر فوتبال به این سمت برود و فضای دیگری باشد و از فضای برنامه‌محوری خارج شود امکان نداشت به این شخص در  مسیر انتخابات کمک کنم. معذرت‌خواهی من به همین دلیل بود و احساس می‌کنم ما گول خوردیم و به آدمی که شعار برنامه‌محوری می‌داد اعتماد کردیم. معذرت‌خواهی من به این خاطر بود که این فدراسیون آنی نشد که انتظارش می‌رفت و قرار بود باشد. شعارهایی داده می‌شد که درست بود ولی پیاده نشد. رئیس فدراسیون فقط مدیرعامل، دبیرکل یا مدیر اجرایی یک مجموعه نیست بلکه رئیس فدراسیون، رئیس هیئت رئیسه است و وظایف رییس فدراسیون در اساسنامه فدراسیون کاملا مشخص است. چه کسی گفته رئیس فدراسیون باید قرارداد بندد؟ مربی ها و سرپرست های تیم های ملی را شخصا انتخاب کند؟ یا کارمند و پرسنل به دلخواه به فدراسیون بیاورد؟ هیچ جای دنیا چنین چیزی نیست. رییس فدراسیون در واقع ناظر بر عملکرد سازمان اداری فدراسیون است نه مدیر اجرایی این سازمان. این آقا طوری چیده که همه کارها به خودش ختم شود و دبیرکل هم نقش امضاکننده دستورات ایشان را دارد و در واقع ماشین امضا باشد.

*اتفاقا چند روز پیش فیلمی از عزیزی خادم منتشر شد که می‌گفت برای تیم ملی هواپیمای اختصاصی گرفته ام،تا ساعت 12 شب بیدار بودم و ...

اولا که این جزو وظایف رئیس فدراسیون نیست و دوما اینکه این کارها  در فدراسیون‌های قبلی هم انجام می‌شد. مگر ملی پوشان ما قبلا با شتر مسافرت می‌کردند که ایشان هواپیما گرفته است؟ قبلا تیم ملی در چادر می‌خوابیده که حالا ایشان می‌گوید هتل گرفتم؟ این کار روال بوده که همه فدراسیون‌ها از 50 سال قبل انجام می دادند و کار جدیدی نیست. فدراسیون‌های قبلی جار نمی‌زدند چون کار روالی بوده و تازه مدیران لایه 3 و 4 فدراسیون این کارها را انجام می‌دادند. بطور نمونه در دوره فدراسیون آقای تاج،  آقای زنوزی یک هواپیما را رنگ کرد و کامل در اختیار فدراسیون فوتبال و تیم ملی ایران  گذاشت ولی نیامدند داد بزنند. مخاطب آگاه و زرنگ است و این‌ها را می‌فهمد و می‌تواند بین وضعیت موفقیت تیم ملی و مدیریت نادرست این‌ اشخاص دیوار بکشد. یعنی چه هتل و هواپیما گرفتم و دائم در حال تبلیغ کردن و منت گذاشتن این کار روی جامعه فوتبال هستند؟به هر حال شما نمی‌توانید عملکرد یک نسل فوتبالی را که برای ایجاد آن حداقل٧-٨ سال زمان برده است را به عملکرد رییس فدراسیون فوتبالی که کلا ٩ ماهه آمده است بچسبانی. این نوع برداشت سیگنال غلط می‌دهد به مسیر تحولی که وجود ندارد و ما در مسیر توسعه دچار اشتباه می‌شویم. وقتی فیدبک غلط باشد واکنش هم اشتباه خواهد بود. جامعه فوتبال این مسائل را می فهمد. حداقل 10 تا نوشته در رسانه ها در  این چند روز اخیر خواندم که گفتند آقای عزیزی خادم این نتایج تیم ملی را به خودتان گره نزنید چون محصول شما نیست.

الآن شما که در فدراسیون بودید هشدار یا پیشنهادی برای خروج از این وضعیت دارید؟ آقای خادم حداقل سه سال دیگر هست و شما پیشنهاد و راهکاری دارید؟

البته ایشان چند جا گفتند که من 12 سال دیگر هم هستم، چون روی خوبان عالم مثل اینکه خیلی حساب کرده اند! فارغ از شوخی، بنده خیلی به آینده این فدراسیون امیدوار نیستم و فضای فدراسیون  مثبت نیست. تخصص و دانش در این فدراسیون نمی‌بینم و اگر باشد همان دوستانی هستند که از قبل بودند. تقریبا نزدیک به ٨٠ نفر به فدراسیون فوتبال اضافه شده اند که هیچکدام متخصص نیستند. یکی از وعده‌ای ایشان چابک‌سازی بود ولی نه تنها فدراسیون چابک نشده بلکه چاق‌تر هم شده و برخلاف برنامه‌های وعده داده شده قدم برداشته می‌شود.این اصلا زیبنده فدراسیون و حتی کشور ما نیست که آدم‌ها زمان انتخابات با یک سری شعار و برنامه بیایند و خودشان را جوری که نیستند جلوه دهند و بعد که برنده شدند همه چیز فراموش شود و بخواهند با فضای رسانه‌ای آن را جمع کنند. هر روز در مصاحبه خودت از خودت تعریف کنی و هیئت رئیسه خودت از شما تعریف کنند که نمی‌شود. باید بگذاری منتقد حرف بزند و جامعه فوتبال انتقاد کند.ایشان نقد هم نمی‌پذیریند و کسی نقد کند با واکنش منفی شان روبرو می شود. در کل من روند حرکتی فدراسیون را مثبت نمی‌بینم.

تحت چه شرایطی ممکن است فردی مثل علی خطیر دوباره با این فدراسیون کار کند؟ آیا اصلا چنین چیزی ممکن است؟ ما آدم متخصص در مملکت کم نداریم ولی به قول شما جدا هستند.

من که امکان ندارد با این فدراسیون کار کنم ولی افراد متخصص کم نیستند. اینکه انگیزه و اراده تحول باشد مهم است ولی وقتی اراده تغییر نباشد اتفاقی نمی‌افتد. آمدند گفتند دور هم خوش هستیم و چهارتا مسافرت با دوستان و شرکای تجاری می‌رویم! الان این فضای رسانه‌ای که علیه آقای عزیزی خادم هست 3-4 ماه اول که نبوده، رسانه اعتماد کرده و می‌خواسته کمک کند ولی الان با وجود موفقیت تیم ملی باز هم به عملکرد فدراسیون فوتبال انتقاد می‌شود و انتقادات درستی هم است.

حتی در مقطعی خود بازیکنان هم پشت رسانه ها در آمدند.

یک مدت گفتند رسانه‌ها کارت هدیه گرفته اند ولی این‌ها تا یک مقطعی جواب می‌دهد. چرا بعدش حمایت نکردند؟رسانه را که نمی‌توانی با کارت هدیه بخری. رسانه آدم‌های باشرفی دارند و در نهایت به منفعت فوتبال فکر می‌کنند. رسانه وقتی چیز بدی می‌بیند یک بار به خاطر ارتباط چشمش را می‌بندد، دو بار می‌بندد ولی بار سوم دیگر نمی‌پذیرد و انتقاد می‌کند. الآن همه رسانه‌ها از هر جناح و رنگی دارند به عملکرد فدراسیون انتقاد می‌کنند. اخیرا هم ایشان آمده همه این رسانه ها و منتقدین را یک عده آدم فراموش‌کار خوانده است. اتفافا رسانه ها فراموشکار نیستند بلکه شما فراموشکارید که چه وعده وعیدهایی داده بودید و به آنها عمل نکردید.

فکر می‌کنم چیزی که عملکرد فدراسیون را پررنگ کرده نتایج تیم ملی باشد که باعث شده ضعف های آنها در سایه قرار بگیرد. تیم ملی راحت به جام جهانی می‌رود و شاید نقاط ضعف الآن خودش را نشان ندهند ولی شاید یکی دو سال دیگر به نقطه‌ای برسد که سر تاج هم قسم بخوریم!

مردم مدیریت و عملکرد مدیر را کامل می‌فهمند. مثالی برایتان می زنم، تیم ملی در زمان آقای صفایی فراهانی در جام جهانی 2002 حضور نداشت ولی اسم صفایی فراهانی به عنوان کسی که در فوتبال ایران تحول ایجاد کرد هم‌چنان شنیده می‌شود. رئیس فدراسیون چکار کرده که بخواهد موفقیت تیم ملی را به خودش متصل کند؟ مگر ایشان  پاس گل داده یا گل زده؟ پشتیبانی درستی هم که از تیم ملی نبود و صدای بازیکنان درآمده و استوری هم گذاشتند! حالا یکی از خوبان عالم را هم آورده اند ولی در کل ما از نظر سطح بازیکن یکی از بهترین دوران خودمان را داریم و این نسل،نسلی طلایی بعد از سال 1998 است. نسل فوتبالی هم محصول یکی دو ماه و یکی دو سال نیست و پروسه حداقل ٧-٨ ساله دارد. اینکه نسل طلایی را به عملکرد فدراسیون فوتبال وصل کنیم خب حرف غلطی است و پذیرفته نیست. تیم ملی عراق در سال 2007 که وسط جنگ بود قهرمان جام ملت‌های آسیا شد. سوال من از شما این است که آیا این موفقیت را باید به پای مدیریت فدراسیون فوتبال وقت عراق گذاشت که کلا بودجه و اردوی درست و حسابی نداشت یا نسل موفقی که از قبل در فوتبال عراق ایجاد شده بود؟ شما موقعی می‌توانید عملکرد یک فدراسیون را مثبت در نظر بگیرید که هر سال حداقل ٢٠ بازیکن از لیگ ایران به لیگ های تراز اول و دوم اروپایی ترانسفر شوند که از این ٢٠ بازیکن حداقل ۱۰ بازیکن زیر 23 سال باشند. آن موقع می‌توانید بگویی فوتبال در مسیر درست و  تحول قرار دارد.

شما در فدراسیون و باشگاه‌های مختلف بوده اید و این شاید اولین باری بود که بازیکنان ما چنین انتقادی از فدراسیون می کردند. در شان فدراسیون ماست که لباس‌ها را بشورند؟ دلیل خاصی دارد یا اینکه نه واقعا لباس نداریم؟ مگر می‌شود لباس نباشد؟ چه اتفاقی افتاد که بازیکنان هم اینگونه علیه فدراسیون موضع گرفتند؟

من از گذشته فوتبال ایران را رصد می‌ کردم و از زمانی که خودم وارد فضای فوتبال ایران شدم اولین باری بود که چنین واکنشی را از سمت بازیکنان تیم ملی نسبت به پشتیبانی و لباس و پاداش‌ها دیدم. این نشان می‌دهد حتی همان حرف‌های آقای عزیزی خادم و دوستانش که می‌گویند این کارها را کردیم و قبلا هیچی نبود و ما این‌ها را فراهم کردیم هم درست نیست. البته من فکر می‌کنم مشکل بازیکنان تنها احترام بود و عمل به وعده های داده شده وگرنه بازیکنان تیم ملی مشکل پاداش ندارند. البته بحث لباس شاید جدی باشد چون من اطلاعی ندارم ولی وقتی بازیکن تیم ملی می‌گوید لباس نگرفتم حتما نگرفته که می‌گوید. من احساس می‌کنم شان تیم ملی رعایت نشده و رئیس فدراسیون باید پاسخگوی نیاز اولیه تیم ملی باشد. وقتی می‌گوید هواپیما و هتل گرفتم خب حداقل لباس هم می‌گرفتید. در فدراسیون قبلی هم این کارها انجام می‌شد و هتل می‌گرفتند و کسی اصلا این چیزها را نمی‌گفت. این‌ها چیزهای اولیه است. شما هر وقت 10 تا پروژه توسعه انجام دادید و 10 تا پروژه زیرساخت ایجاد کردید می توانید با جامعه فوتبال این‌گونه طلبکارانه صحبت کنید! ایشان آمد در تلویزیون گفت حتی یک برانکارد وارد این فوتبال نشده است، حال من از ایشان سوال می کنم که مجموعه "پک" چگونه ساخته شد؟ نکند مجموعه پک را هم شما ساختید؟ ایشان با وعده درآمدزایی هزار میلیاردی در فوتبال برنده انتخابات شد ولی تا امروز حتی نتوانسته یک ریال درآمدزایی برای فدراسیون داشته باشد و دائم دنبال پول گرفتن از دولت و بیت المال است! حتی حاضر نمی شود به نهادهای نظارتی و حتی هیات رییسه خود بابت هزینه کرد مبالغ دریافتی از بیت المال در ٨ ماه گذشته پاسخگو باشد.

بحث دیگر در انتخابات فدراسیون فوتبال حضور علی کریمی بود. کلا نظر شما در خصوص حضور فوتبالی‌ها در انتخابات چیست؟ضمن اینکه علی کریمی هفته گذشته پس از انتقاد شما از فدراسیون هم استوری گذاشت. چقدر با حرف‌های علی کریمی موافقید و حضور او در انتخابات را چطور دیدید؟

حضور علی کریمی و افراد فوتبالی در انتخابات فدراسیون فوتبال مطمئنا یک اتفاق مثبت است و امیدوارم این شجاعت در بقیه پیشکسوتان هم بوجود بیاید و وارد صحنه شوند ولی چیزی که برای من اهمیت دارد این است که پیشکسوتان ما اگر می‌خواهند وارد مدیریت شوند باید بدانند که مدیریت فوتبال یک علم است.پیشکسوتان عزیز اگر می‌خواهند وارد مدیریت فوتبال شوند باید خط خودشان را کامل مشخص کنند. نمی‌شود همزمان سرمربی و سرپرست باشی و مدتی مدیر فوتبالی شوی. من یک مثال می‌زنم، جی‌سونگ پارک، اسطوره فوتبال کره جنوبی و باشگاه منچستریونایتد همکلاس من در دوره فیفا مستر بود و خودش انتخاب کرد تا به جای اینکه وارد فضای مربیگری شود وارد حوزه مدیریت فوتبال شود. به همین دلیل تلاش کرد و درسش را خواند تا با علم مدیریت فوتبال بصورت آکادمیک آشنا شود. مدتی به عنوان مشاور و رئیس کمیته جوانان فدراسیون فوتبال کره فعالیت می‌کرد و اخیرا هم بعنوان مدیر ورزشی با یک باشگاه کره ای همکاری می‌کند. با این حال اینکه علی کریمی این شجاعت را به خرج داد و این مرز را شکاند و اعلام آمادگی کرد اتفاق خوبی بود.

ما در زمینه نیروی انسانی در مدیریت ورزشی و در فوتبال مشکل داریم؛ به نظر یک نهادی باید با همکاری آموزش و پرورش و وزارت علوم این مشکلات را برطرف کند. قبول دارید؟

دقیقا. ما در این زمینه کمبود داریم و نیروی انسانی متخصص در فوتبال کم است. حلقه مدیران فوتبالی هم بسته است و اجازه نمی‌دهند به راحتی کسی وارد شود. یکی مثل من هم که تصادفی وارد این حلقه شده کاری می‌کنند و فشار می‌آورند تا شخص را از حلقه خارج کنند. با لابی‌های رسانه و لابی‌های سیاسی دوتا انگ هم می‌زنند که مثلا جنجالی است، حاشیه دارد و مدام تو را با این شیوه پس می‌زنند. این حلقه بسته، مدیران جدید را راه نمی‌دهد. یکی از طرح‌های من در برنامه آقای عزیزی خادم این بود که دوره آموزشی بگذاریم و با فیفا هماهنگ کنیم و چند نفر را بفرستیم که چیزی یاد بگیرند و آرام آرام وارد فضای مدیریت فوتبال شوند ولی متاسفانه همیشه این ترس در بین مدیران ما وجود دارد که اجازه نمی‌دهند مدیران جوانی که حتی خودشان تلاش کردند و دانش ‌مدیریت فوتبال را کسب کردند  وارد این حلقه شوند. من خودم را مثال زدم که عملکردم مشخص است. البته من هم آدم کاملی نیستم و اشتباهاتی هم داشتم ولی به نسبت مدیرانی که در باشگاه استقلال کار کردند شاید زمان کمتری داشتم ولی عملکردم در فضای استقلال باعث شد اسمم دیده شود و مخاطب و جامعه فوتبال این مسائل را می فهمد، این یعنی جامعه از اعتماد به مدیران جوان پشیمان نخواهد شد.

همین را می‌خواستم بگویم که مدیران می‌ترسند که مدیر جوان جای آن‌ها را بگیرند.

بله متاسفانه این ترس همیشه هست. بیشتر مدیران فعلی متاسفانه مدیران جوان را بصورت یک تهدید نگاه می کنند و به آنها اعتماد نمی کنند ولی همانطور که قبلا گفتم هرجا به یک مدیر جوان اعتماد شد، جامعه ضرر نکرده است.

مثل سرمربی که دستیار خوب نمی‌آورد که مبادا جای او را بگیرد!

دقیقا. اما شما ببین هر سرمربی که دستیار خوب آورده موفق‌تر بوده و هم خودش ماندگاری داشت و هم کمک کرد دستیارش هم خوب دیده شود.

عزیزی خادم هم شاید می‌ترسید که آن حلقه افرادی که کنارش بودند بعدها جای خودش را بگیرند؟

شاید، شاید ‌این باشد و شاید حروف ابجد بنده نخورده به کار ایشان. نمی‌دانم واقعیت است یا نه، اما این اشتباه است چون یک مدیر قوی هیچ‌وقت از داشتن یک معاون قوی نمی‌ترسد. مدیری که ذهنش قوی باشد افراد قوی‌ای را انتخاب می کند، مانند مهندس صفایی فراهانی که افرادی مانند دکتر خبیری، حسن آقا امین بخش ، دکتر دادکان، مهندس اصغر مانوسی فر، مهندس عباس ترابیان  و  خیلی های دیگر از بزرگان و متخصصین فوتبال کنارش  بودند. ایشان شاید ساختار فوتبال را خیلی نمی شناخت اما ساختار اداری را کامل می ‌شناخت، تجربه کار اجرا در سطح عالی را داشت، چند مدیر قوی هم  را کنار خود گذاشت که این عوامل  سبب شد موفق باشد. اما آقای عزیزی خادم چه؟ ایشان تجربه یک دقیقه کار اجرایی در فوتبال را ندارد، افراد متخصص و کاربلد هم که کنار خود قرار نداده است، خوب محصول می شود همین ناکارآمدی که امروزه در فدراسیون فوتبال شاهد هستیم.

چندی پیش سعید فائقی گفت برای فوتبال باید مثل مربی خارجی، مدیر خارجی هم بیاوریم. به نظر شما فوتبال ما تا چه اندازه به این موضوع نیاز دارد؟

به نظرم خیلی.البته مطمئنا منظور ایشان این بوده که در این مدت متولیان پرورش مدیران ورزشی کار مثبتی انجام نداده اند و دانشی که باید در بدنه ورزش کشور وجود داشته باشد، در واقع وجود ندارد. مدیران حوزه ورزش از بخش‌های دیگر جامعه وارد مدیریت در ورزش می‌شوند که متاسفانه این افراد با این صنعت بیگانه‌اند. وقتی فردی از صنعت دیگر می‌آید کاری از پیش نمی‌برد همان‌طور که اگر الان من ازفوتبال به حوزه دیگر بروم نمی‌توانم کاری انجام بدهم‌ چون تخصص من در این حوزه است. به همین دلیل منظور ایشان از اینکه از خارج مدیر بیاوریم یعنی اجازه بدهیم آن علم مدیریت وارد کشور شود یا افرادی را بفرستیم دانش را کسب کنند و من صد درصد با این صحبت ایشان موافقم.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.