اسطوره فوتبال ایران و تمجید از همبازیانش برای زدن یک رکورد/ علی دایی: پشت وانت می نشستم و سر تمرین می رفتم!
علی دایی گفت: من بدون خداداد عزیزی، علی کریمی، کریم باقری و دیگر بازیکنان نمی توانستم کاری کنم و با کمک آنها این رکورد را زدم.
جی پلاس، علی دایی در تازه ترین گفت و گوی خود از تاثیر همبازی هایش در کسب رکورد بهترین گلزن فوتبال جهان صحبت کرد. او هم چنین درباره عکس های خاطره انگیزش در دوران بازیگری سخن گفت.
طرفداری نوشت: علی دایی با نام بردن از همبازیانش گفت: من بدون همبازی هایم علی دایی نبودم. همیشه گفتم این رکورد برای تیم ملی بوده. برای فوتبال ایران بوده، نه اینکه مختص بنده باشد. همیشه افتخار کردم در کنار چنین بزرگانی فوتبال را یاد گرفتم، فوتبال بازی کردم و الان هم کنارشان هستم. من بدون خداداد عزیزی، علی کریمی، کریم باقری و دیگر بازیکنان نمی توانستم کار کنم. با کمک آنها این رکورد را زدیم.
علی دایی درخصوص عکس هایی که مختص دوران بازیگری خود بود نظرات جالبی داشت که در ادامه می خوانید.
یکی از خاطره انگیزترین روزهای استادیوم آزادی. پیروزی 2-0 مقابل عربستان که هر دو گل را شما زدید. علی آقا هر خاطره یا اتفاق جالبی درخصوص این تصاویر باشد، شنیندش برای مخاطبان ما جذاب خواهد بود.
تمام این ها خاطرات جوانی ما بوده است. خاطراتی بوده که هیچوقت نه از ذهن من و نه از ذهن مردم ما پاک می شود. بگویم که ما باید قدردان مردم مان باشیم. هیچ موقع ما را تنها نگذاشتند. هرجای دنیا که رفتیم، ملت ما کنار مان بودند. هیچوقت یادم نمی رود، بایرن مونیخ یک بازی در کیف داشت. به کیف که آمدیم، 30 ایرونی به هتل آمدند. بکن باوئر از من پرسید اینها دوستان تو هستند؟ چه زود دوستان ایرانی پیدا کردی. دوست که همه شان ایرونی هستند، مطمئنا دوستان من محسوب می شوند اما ایرونی ها هیچ موقع ما را تنها نگذاشتند. همیشه کنار ما بودند و برای او جای تعجب بود همان روز که وارد هتل شدیم، 30 ایرانی آنجا باشند. من همیشه به این موضوع افتخار کردم و افتخار می کنم یک ایرونی هستم.
آن هم بکن باوئر، یکی از بزرگان تاریخ فوتبال آلمان، البته تاریخ فوتبال جهان و قیصر فوتبال آلمان.
ایشان چنین نظری در خصوص ما داشت. این عکس ها را نشان من دادید و امضا کردم، در این عکس ها استادیوم پُرِ پُر است. همیشه می گویم انشاالله که هرچه سریع تر این ویروس کرونا به پایان برسد. همیشه هم گفتم، یک همت ملی نیاز است تا تمام مردم مان را واکسینه کنیم. متاسفانه از کشورهایی هستیم که از این نظر عقب افتاده ایم. انشاالله در چند ماه اخیر بتوانیم این عقب افتادگی را جبران کنیم و شاهد حضور طرفداران مون و سلامتی در جامعه باشیم.
همه علی دایی را با گل می شناسند اما هیچکس نمی تواند پاس گل های شما را فراموش کند. دو پاس گل تاریخی داریم اینجا، یکی بازی ایران استرالیا که خداداد عزیزی تبدیل به گل کرد، یکی هم بازی ایران آمریکا که مهدوی کیا گلزنی کرد.
به خاطر همین می گویم فوتبال یک بازی گروهی است. خیلی مواقع بوده من پاس دادم باقی بچه ها زدند. خیلی مواقع هم آن ها پاس دادند و من گل زدم.
از هرتابرلین، گل به چلسی و گل به میلان که اصلا اینکه عجیب غریب بود، رد کردن مالدینی و کاستاکورتا و باز کردن دروازه میلان.
این هم از خاطرات خوب من در بوندس لیگا و فوتبال آلمان بوده است. چمپیونز لیگ هم آن موقع خیلی برای ما اهمیت داشت. خدا را شکر می کنم یک کار کوچکی کردم.
این هم آن عکس معروف ناراحت کننده ولی الان دیگر خاطره شده است، طحال پاره...
بله دیگر اگر آن بازی بحرین را می بردیم می توانستیم راحت به دور بعد صعود کنیم. نمی دانم، شاید این می توانست جزو عکس های خیلی قشنگ کاراته می توانست باشد که حتی پنالتی هم نگرفت.
و اما بایرن مونیخ. در یکی از عکس ها قهرمان آلمان شدید و در دیگری متاسفانه بایرن مونیخ در فینال به منچستریونایتد باخت.
قهرمانی آلمان به کنار، متاسفانه در فینال فکر کردیم بازی تمام شد ولی دقایق آخر دو گل خوردیم و فینال را به منچستر دادیم.
این هم از اتفاقاتی است که شاید خیلی سال باید منتظرش بمانیم تا یک بازیکن ایرانی به فینال چمپیونز لیگ بخواهد برسد که تا امروز فقط به نام شده ثبت شده است.
بازیکنان خیلی خوبی داریم و من مطمئن هستم که کارهای بسیار بزرگی می توانند انجام دهند.
جای علی دایی بسیار خالی است در فوتبال امروزمان، چه مدیریت، چه مربی گری. واقعا برگشت علی دایی به فوتبال شاید آرزوی همه فوتبال دوستان باشد، حالا در هر سمتی، مدیریت یا مربی گری.
خوشبختانه یک مسائلی اتفاق افتاد که ما از فوتبال دور باشیم. من همیشه خدا رو شکر می کنم که راه های متفاوتی در زندگی نشانم می دهد. ما عاشق فوتبال هستیم. فوتبال جزوی از زندگی ما است اما همه چی زندگی ما فوتبال نیست، از جانب خودم می گویم. یک مثل معروف است که عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد. این مساله باعث شد هم زندگی خانوادگی من بهتر شود و در مسائل اقتصادی هم که تمام فکر و ذهنم را روی فوتبال گذاشته بودم، در آن هم پیشرفت های خوبی داشته باشم.
اولین بازی علی دایی با پیراهن پرسپولیس است در کنار فرشاد پیوس، آن زوج مهارنشدنی.
ما با فرشاد دوران خیلی خوبی داشتیم. اکثر گل های پرسپولیس را آن زمان من و فرشاد می زدیم. متاسفانه بعد از بازی هیروشیما مصدوم شدم، دو بار عمل جراحی کردم و یه مدت طولانی از فوتبال دور بودم. نتونستم به فرشاد کمک بکنم.
عکس بعدی که می خواهم نشان تان بدهم را به رحیم یوسفی هم نشان دادیم. گفت یی عکس از من را همه دیده اند به لطف علی دایی، آن را هم می گویند سیروس دین محمدی است در عکس.
بله بازی با بانک تجارت بود. تیم رحیم یک مدافع داشت که زد کله ما را شکاند. با رحیمم اینطور دوتایی، سرشکسته، شما هم دنبال این چیزها بودید عکس گرفتید.
این تیم استقلال اردبیل است.
باید از تمام همبازیان قدیمم یاد کنم. از آقای جابر نعمتی که هم کاپیتان ما بود و هم مربی ما. در پیشرفت من ایشان خیلی در اردبیل زحمت کشید. شاید باور نکنید، کفش های مان را خودمان می دوختیم. پشت وانت می نشستیم و سر تمرین می رفتیم. به خاطر اینکه مهارت من در ضربه سر زدن بهتر شود، یک چوب در زمین می گذاشت، سانتر می کرد و من باید آن چوب را می زدم، نه اینکه توپ را به دروازه بزنم. با من آن زمان خیلی تمرین می کرد. من را از دفاع راست به پست فوروارد آورد. از آن به بعد ما همیشه فوروارد بازی کردیم.
دیدگاه تان را بنویسید