سرمربی تیم نفت مسجدسلیمان شکست تیمش برابر ذوب آهن را مشکوک و ناشی از اتفاقات بیرون مستطیل سبز دانست تا برای دومین بار در طی یک فصل اتهام تبانی را مطرح کند.
گروه ورزشی جی پلاس؛ دیدار تیم های نفت مسجد سلیمان و ذوب آهن در شرایطی با نتیجه 3-2 به سود تیم اصفهانی رقم خورد که شاگردان فکری پس از دریافت سه گل در نیمه اول در نیمه دوم تا آستانه جبران رفتند اما در نهایت شکست خوردند. فکری در پایان باخت فنی تیمش را نپذیرفت و آن را مشکوک دانست. سرمربی سابق استقلال که از میانه راه به مسجد سلیمان رفت معتقد بود عملکرد تیمش در نیمه اول طبیعی نبوده و کمیته اخلاق باید به ماجرا ورود کند.
سرمربی نفتی ها با این تفکر که برخی بازیکنانش در نیمه اول در حد "مهد کودک" بازی کرده اند، تغییراتی در تیمش بین دو نیمه ایجاد کرد و توانست دو گل را جبران کند. او می گوید اگر تیمش از ابتدا به شکل طبیعی همانند نیمه دوم بازی می کرد، بازنده نمی شد.
این نخستین بار نیست که فکری چنین اتهامی را علیه تیم خودش مطرح می کند. او زمانی که در استقلال بود نیز در هفته های آخر حضورش به نوعی به بازیکنانش اتهام کم کاری زد. البته در آن مقطع فکری به این شدت صحبت از تبانی و ... نزد تنها برخی بازیکنانش را متهم کرد که با همه وجود بازی نمی کنند و اراده ای برای نتیجه نگرفتن و کنار زدن او وجود دارد.
فکری چندی پس از جدایی از استقلال جدایی اش را این گونه توصیف کرده بود: علیه من کودتا کردند اما الان همه چیز گل و بلبل است. باید به بازیکنان یاد بدهیم در زندگیشان مرد بوده و شرافت داشته باشند. باید بدانیم زندگی فقط در این دنیا خلاصه نمیشود و زندگی پس از مرگ هم خواهد بود.
این که یک مربی دو بار آن هم در طول یک فصل چنین اتهامی را متوجه بازیکنان خودی کند، کاملا جای بررسی دارد. داستان از دو حال خارج نیست. حالت نخست این که سیگنالهایی که فکری می دهد درست است و کمیته اخلاق باید سریعا تشکیل پرونده بدهد و تمام مسائل را بررسی و با خاطیان برخورد کند تا این رویه نامناسب در فوتبال ایران جا نیفتد.
حالت دوم این است که محمود فکری برای فرار از پاسخگویی و مسئولیت پذیری در قبال نتایجی که کسب کرده چنین ادعاهایی را مطرح می کند تا خودش را تبرئه کند. در این صورت این حرکت مصداق بارز توهین و افترا خواهد بود و باید با او برخورد شود تا با آبرو و حیثیت بازیکنانی که سالم بازی کرده اند، برخورد نشود.
هر کدام از این دو حالت که واقعیت داشته باشد، فرقی به حال فوتبال بیمار ما ندارد. یا وضعیت فوتبال مان به جایی رسیده که بازیکنان عملا برای منافع غیرفوتبالی حاضرند دست به کاری بزنند که صدای مربی خودی هم در بیاید. یا فوتبال این قدر بی در و پیکر شده که مربی به خود اجازه بدهد بعد از باخت، به راحتی انگ تبانی و خودفروختگی بزند.
در هفته های گذشته نیز صحبت بازی مشکوک و تبانی در برخی بازی های لیگ برتر به وجود آمد و هیچ واکنشی از سوی نهادهای رسمی را به دنبال نداشت. شکست سنگین مس رفسنجان مقابل سپاهان با چند گل مشکوک که حتی در جلسه هیات مدیره این باشگاه هم مطرح شد. شکست آلومینیوم اراک مقابل سپاهان که با مصاحبه خرمزی همراه شد و او به صراحت عنوان کرد که تمام گل های دریافتی تیمش را مشکوک می داند.
در ادامه یک روزنامه ورزشی، از رد و بدل شدن پول 60 میلیونی در جریان یک دیدار فوتبال در لیگ برتر خبر داد. کمالوند نیز بعد از شکست تیمش به شدت نسبت به دروازه بانش انتقاد داشت و عملکرد او در زمان پنالتی استقلال را مشکوک دانست و حتی پس از بازی عذر چند تن از بازیکنان تیمش را خواست و حالا هم که فکری معتقد است تیمش در نیمه اول بازی با ذوب آهن به حریف راه داده است.
تمام این ادعاها حتی اگر فقط ادعا باشد و درستی اش ثابت نشود، حداقل ارزش بررسی را که دارد اما این که کمیته اخلاق هیچ واکنشی نسبت به این مساله ندارد فقط باعث می شود که اولا متخلفان زمینه را برای انجام هر نوع تبانی و ارتباطات غیرفوتبالی باز ببینند و بی پرواتر از قبل به عملیات شرم آورانه خود ادامه دهند و دوما مربیان بیشتری برای توجیه شکست و فرار از مسئولیت باخت چنین نسبتی را به بازیکنان خود یا حریف بچسبانند.
نکته پایانی این که صحبت از مهندسی نتایج و تبانی پیش از این در فوتبال ایران در دسته ها و رده های پایین تر وجود داشت. اگر همان زمان که در بین تیم های دسته یکی و دسته دومی این مسائل به وفور مطرح می شد، شاهد تسری این اتفاق نامیمون به لیگ برتر نبودیم اما انفعال در برخورد با خاطیان باعث شد که این پدیده زشت حالا در سطح اول فوتبال ایران هم خودنمایی کند.