گزارش جی پلاس از عملکرد ایران در لیگ ملت های والیبال ۲۰۲۱
نامطمئن، سردرگم و بی انگیزه در آستانه المپیک/ زنگ خطر والیبال سوخت
تیم ملی والیبال ایران یکی از بدترین رویدادهای 10 سال اخیر خود را در ریمنی ایتالیا با عنوان دوازدهمی لیگ ملت های والیبال پشت سر گذاشت.
گروه ورزشی جی پلاس؛ مصطفی معدنی ثانی: ملی پوشان والیبال ایران که یک ماه دیگر در بزرگترین و معتبرترین آوردگاه ورزش جهان یعنی المپیک به میدان خواهند رفت در لیگ ملت های والیبال که به نوعی پیش تورنمنت این رویداد بزرگ بود، کارنامه ضعیفی از خود برجای گذاشتند و با کسب 10 باخت جامعه والیبال را در موجی از نگرانی و بهت فرو بردند.
البته که لیگ ملت های والیبال از آن دست رویدادهایی نیست که تیم ها، خصوصا المپیکی ها با تمام توان برایش آماده شوند، اما حتی اگر به این مسابقات به چشم یک تورنمنت تدارکاتی رسمی و معتبر برای آماده سازی تیم پوست انداخته ایران بنگریم باز هم به اهدافی که باید دست نیافتیم.
نخستین مساله بحث هدایت تیم ملی است. در بزرگی آلکنو و کارنامه درخشانی که دارد تردیدی نیست، اما کسی که قصد دارد از دنیای مربیگری خداحافظی کند چه انگیزه ای برای کار و فعالیت حرفه ای می تواند داشته باشد؟ البته منظور زیر سوال بردن تعهد حرفه ای آلکنو نیست چرا که او تا حد امکان تلاشش را برای موفقیت تیمش به کار بست، اما به هر حال باید پذیرفت که حضور یک مربی به آخر خط رسیده برای تیمی که در آستانه پوست اندازی و جوانگرایی است چندان تصمیم منطقی به نظر نمی رسد.
نکته دیگر این که حتی جوانگرایی نیز در این دیدار به شکل درست و اصولی انجام نگرفت. در بسیاری از بازی ها مثلث معروف، موسوی، عبادی پور که جزو بازیکنان با تجربه هستند به کرات به کار گرفته شدند و این به تنهایی مساوی با 50 درصد تیم سالیان گذشته بود. امیر غفور هم در بازی اول و آخر بازی کرد و چه بسا اگر در طول مسابقات مصدوم نبود او هم به بازی گرفته می شد.
در توجیه باخت های دورقمی ایران احتمالا به شکل کلیشه وار خواهیم شنید که بالاخره بازیکنان جدید باید تحت فشار بازی کنند، اشتباه کنند تا آماده میدان های بزرگ شوند. جمله ای که صددرصد درست است اما در این مسابقات هر جا بازی حساس شد از بازیکنان اصلی استفاده کردیم! می گویند قرار بوده بازیکنان جوان میدان ببینند و یاد بگیرند اما در عمل بازیکنان جوان مرتب تعویض می شدند آن کسی که با اشتباهات زیاد در ترکیب می ماند عبادی پور با تجربه بود!
اگر قرار بود تیمی آماده کنیم که نه تنها در المپیک، بلکه در سالیان آینده موفقیت والیبال ایران را تضمین کند، می شد از نیمه اول بازی ها برای یافتن ترکیب ایده آل استفاده کرد، جایگشت های مختلف از بازیکنانی مانند شریفی، کاظمی، سعادت، صالحی و ... مورد آزمون و خطا قرار می گرفتند و پس از یافتن ترکیب مورد نظر از آنها در بازی های آتی استفاده می شد و همان ترکیب هم راهی المپیک می شد.
در عمل اما این اتفاق هم نیفتاد. نه وادی به عنوان جایگزین معروف به تعداد کافی بازی کرد و نه کریمی که دیر به اردوی تیم اضافه شد. حتی معروف هم که در کل مدت کرونا از بازی دور بود، در این رقابت ها مطمئن نشان نداد و بارها در پاس هایش حتی به موسوی و عبادی پور دچار خطاهای مبتدیانه شد. پس ساده انگاری است که باخت های مان را به ترکیب جوان شده مان نسبت بدهیم.
نکته مهم دیگر این که در لیگ ملت ها فقط ایران نبود که با ترکیب دگرگون شده بازی می کرد. در بین تیم های مدعی بجز برزیل، صربستان و فرانسه تقریبا تمام تیم های دیگر از جمله ایتالیا، روسیه و لهستان با ترکیبی متفاوت از آنچه در ذهن داشتیم بازی کردند. نمونه خوب و آموزشی برای تغییر نسل و جوانگرایی ایتالیا بود که جام را بسیار بد شروع کرد و حتی به ایران هم باخت اما در ادامه درخشان ظاهر داشت و نتایج قابل قبولی کسب کرد. روند رو به رشد لاجوردی پوشان (هرچند به صعود منجر نشد) را می توان برای المپیک امیدوارکننده دانست اما بازی پرنوسان و سردرگم ایران با 5 پیروزی پیاپی و سپس هشت باخت پشت سر هم نشانی از آمادگی تیم برای المپیک ندارد.
نکته بد دیگر که علاوه بر تاثیر فنی بد، تاثیر روانی بسیار نامطلوبی خواهد داشت، باخت به هر دو تیم آسیایی این رقابت ها یعنی ژاپن و استرالیا بود. باخت به تیمی که تنها بردش برابر ایران بود در زمره بدترین بازی های 10 سال اخیر بود. باخت به ژاپن که میزبان المپیک نیز هست، هم دردناک بود اما چون بازی اول بود و تیم بیش از یک سال کنار هم بازی نکرده بود شاید بتوان برای آن توجیهی پیدا کرد.
البته لیگ ملت ها نکات مثبتی داشت و آن درخشش بازیکنانی مانند کاظمی، اسفندیار، صالحی و سعادت بود که نشان دادند در صورت مدیریت صحیح می توان به آینده امیدوار بود. اما حتی از پتانسیل همین بازیکنان نیز استفاده نشد و آنها با وجود این که پاسخ اعتماد کادر فنی را دادند باز هم جایی در ترکیب ثابت تیم نداشتند.
بدون قصد سیاه نمایی باید گفت که کار از زنگ خطر گذشته و این زنگ به نوعی سوخته است. چرا که با این نمایشی که در سه هفته پایانی از والیبال ایران دیدیم، باید گفت به جز ونزوئلا که در حد و اندازه های المپیک نیست، پیروزی دیگری در المپیک عایدمان نمی شود و حتی همین کانادایی که در این مسابقات شکستش دادیم می تواند سد محکمی برای صعود به مرحله بعد باشد، مگر در این یک ماه روند دگرگون شود تا عبادی پور باخت 3-1 برابر آرژانتین را بهترین بازی ایران نداند!
دیدگاه تان را بنویسید