مهدی مهدویکیا کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال ایران در اواسط یک گفتگوی زنده اینستاگرامی بغض کرد و گریست.
جی پلاس، این اتفاق زمانی رخ داد که مهدی مهدویکیا به بخش پایانی یک خاطره بلند درباره حضور تیمش در یک تورنمنت اروپایی رسیده بود؛ او در این بخش به ماجرایی اشاره کرد که در یک تورنمنت بزرگ و اروپایی اسباب خجالتش را فراهم کرده بود.مهدوی کیا که در مصاحبه اینستاگرامی با سردبیر ورزش سه شرکت کرده بود به ارسال فکسی از سوی یک ایرانی ناشناس به دفتر تورنمنتی در بلژیک با حضور تیمهایی مانند اتلتیکومادرید و اندرلشت اشاره کرد که محتوای آن ادعا علیه یکی از بازیکنان او بوده است.
در فکسی که برای مدیر تورنمنت ارسال شده بود، تیم آکادمی کیا را متهم به استفاده از یک بازیکن بزرگسال در این تورنمنت کرده بودند؛ مسئلهای که اسباب خجالت مهدی مهدویکیا را مقابل مدیر بلژیکی تورنمنت فراهم کرده بود.
این دومین گریه مهدویکیا مقابل دوربین بود که بغض طرفدارانش را شکست؛ قبلتر او یکبار در برنامه نود و در روزهای سخت آخرین فصل حضورش در پرسپولیس و خداحافظی از فوتبال بغضش ترکید.
این داستان را از زبان مهدی بشنوید:
ما دو سال پیش در یک تورنمنتی در بلژیک بودیم، روز اول مسابقات که تیممان مشغول آمادهسازی بود، مسئول برگزاری تورنمنت به تمرینات ما آمد و محترمانه ما را خواست در دفتر او جلسهای داشته باشیم؛ او در اتاقش فکسی را از یک هموطن ایرانی نشان داد که در آن کارنامه بازیکن بود و عکس آن هم بالای آن درج شده بود. از مدیر تورنمنت پرسیدم شما چند سال است که اینجا شاغل هستید و تورنمنت برگزار میکنید: گفت 25 سال. من فقط مسئولیت مستقیم در زمینه بازیکنان جوان و نوجوان دارم و با کشف یک بازیکن برای تیم سلتیک، این تورنمنت کارش آغاز شده است.
او گفت من بازیکن را از چند فرسخی که نگاه کنم، سن او را تشخیص میدهم؛ من هم گفتم باید به شما این مسئله را ثابت کنم و اگر ثابت نکردیم از این تورنمنت میرویم. بازیکنم را صدا کردم که بیاید، او از فاصله دور داشت میآمد که دیدم که در چهره این پیرمرد بلژیکی تاسف است .علیرغم پیشبینیها ما تیم اندرلشت را بردیم، تیمی که آیندهوون و آلکمار حرفی برای گفتن مقابل آن نداشتند؛ پس از پایان بازیها، دیدم این پیرمرد بلژیکی در اطراف من میچرخد و میخواهد از دل من در بیاورد، گفتم شما کاری نکردی و اتفاقا لطف کردی و ما را به این تورنمنت دعوت کردی، از آن شخص هم که این کار را کرده بگذر.
میخواستم این صحبتها را کنم که به این نقطه برسم که یک هموطن که ما اسم او را هموطن میگذاریم، میآید چنین کاری میکند و فکر میکند همه عقل ندارند؛ بازیکن 22 ساله را شما از 20 کیلومتری بیینی، متوجه میشی این بازیکن 14 سال یا نهایتا 17 سال سن دارد نه 22 سال! آخر چند سال اختلاف، مگر عقل ندارید؟