محمدعلی دلنواز نوازنده و آهنگساز بلوچ که اثرش در سریال «نون.خ» به تهیهکنندگی مهدی فرجی و کارگردانی سعید آقاخوانی پخش شده، میگوید: زمانی که فرد یا افرادی بدون اجازه از اموال کسی استفاده میکنند خب قاعدتا باید متوجه اشتباه خود بشوند و این طلب کردن، «طمع» نیست.
به گزارش جماران؛ کپی رایت به معنای رعایت حقوق مالی و معنوی مولف، تولیدکننده و سازنده است که همه مشاغل تولیدی و حتی بازاری را دربرمیگیرد. با تاکید بر اینکه عدم وجود قانون کپی رایت صرفا مربوط به وزارت ارشاد و زیرمجموعههایش نیست و تمام دستگاهها و رسانههای رسمی باید نسبت به ایجاد چهارچوبی مشخص در این رابطه تمهیداتی بیاندیشند؛ و سازمان صداوسیما یکی از مهمترینهاست با این حال طی این سالها گهگاه شاهد بودهایم که برخی هنرمندان اعم از فیلمسازان، آهنگسازان و خوانندگان به پخش بیاجازه آثارشان از شبکههای مختلف صداوسیما انتقاد کردهاند. محمدرضا شجریان، همایون شجریان و محسن چاوشی خوانندگانی هستند که در مقاطعی نسبت به پخش آثارشان از تلویزیون انتقاد و شکایت کردهاند. اما آخرین اتفاقی که در این رابطه رخ داده استفاده آهنگساز سریال «نون.خ» به کارگردانی سعید آقاخانی از برخی قطعات موسیقایی از یکی از نوازندگان بلوچستان است.
به گزارش ایلنا، محمدعلی دلنواز (نوازنده و آهنگساز) یکی از هنرمندان خطه سیستان و بلوچستان است که تا امروز به اتفاق اعضای گروهش به تولید و اجرای آثار متعدد داخلی و بینالمللی پرداخته است.
این هنرمند میگوید که تولیدکنندگان سریال «نون.خ» از آثار او بدون اجازه استفاده کردهاند. پیشتر نیز حسین صفامنش به دلیل استفاده بیاجازه از برخی قطعات کردیاش در این مجموعه تلویزیونی، انتقاداتی را مطرح کرده بود.
طی روزهای گذشته در صفحه شخصیتان از عوامل سریال «نون.خ» بابت استفاده بیاجازه از اثرتان انتقاد کرده بودید.
متاسفانه چند روز پیش متوجه شدم که سریالی به اسم «نون.خ»، یکی از محصولات اخیر بنده را بدون کسب اجازه از صاحب اثر پخش کرده است. آهنگساز، تنظیمکننده و نوازنده ساز بینجو در این اثر، خودم هستم. به هرحال عوامل مربوطه در «نون.خ» این اثر را بدون اجازه در سریالشان جا دادهاند.
شما انتقاد خودتان را مستقیما با عوامل سریال «نون.خ» مطرح کردید؟
بله. من از طریق تریبونی که در فضای مجازی در اختیار دارم، نسبت به این قضیه اعتراض کردم. روز بعدش آقای فرجی تهیهکننده این مجموعه تلویزیونی با من تماس گرفتند. در ادامه حرف زدیم و ایشان صحبتهای جالبی را مطرح کردند. ایشان اول گفتند تماس گرفتهاند برای عذرخواهی! که من هم تشکر کردم. من معتقدم آقای فرجی با من تماس تلفنی صوری برقرار کردند؛ یعنی میخواستند به این واسطه سروته قضیه را هم بیاورند تا قضیه با همان تماس تمام بشود و برود.
آن عذرخواهی نظر شما را تغییر نداد؟
آقای فرجی اول گفتند قصدشان عذرخواهی رسمی است. من به ایشان گفتم شما کاری را در سطح ملی از من به صورت بیاجازه پخش کردهاید و این کار با سرقت هنری تفاوتی ندارد. من گفتم حال که صحبت از عذرخواهی است پس رسمی انجامش دهید. گفتم زمانی که شما اثری از مرا بی اجازه از تلویزیون کشور به صورت رسمی و رسانهای و در سطح ملی پخش کردهاید، پس راه عذرخواهی این نیست که با یک تلفن انجام شود. وقتی همه چیز رسمی بوده این عذرخواهی هم باید رسمی و رسانهای باشد و باید جبران خسارت کنید.
منظور از جبران خسارت چیست؟
ببیند من به خاطر مسائل مالی و طمع مالی چنین درخواستی نکردهام. من میخواهم عوامل این سریال متوجه شوند که وقتی از آثار کسی استفاده میکنند خب قاعدتا باید برای آن اجازه دریافت کنند.
آقای فرجی تهیهکننده سریال گفتند اسامی گروهتان را به ما بدهید تا در دور دوم پخش سریال آنها را در تیتراژ لحاظ کنیم. من هم گفتم تا راضی نشوم، نمیتوانم اسامی را در اختیارتان بگذارم. به هرحال باید رضایت داشته باشم. به ایشان گفتم شما یک عذرخواهی رسمی به ما بدهکار هستید و خسارت وارده هم باید جبران شود.
این اتفاق افتاد؟
خیر و این درحالی است که تعدادی از افرادشان آمدهاند در دنیای مجازی حرفها و صحبتهایی را مطرح میکنند که درست نیست. میگویند دلنواز آمده و طمع کرده و طلب خسارت به همین خاطر است! در نهایت اینکه اسم این طلب کردن خسارت، طمع نیست و همانطور که گفتم قصدم این است که عوامل سریال و دیگر افرادی که چنین کارهایی میکنند صرفا متوجه شوند.
اگر خسارت و غرامت بخواهید، حق قانونی و اجتماعی شماست.
بله. من واقعا میخواهم، دوباره چنین فاجعهای رخ ندهد و تکرار نشود. من این فاجعه را فرهنگی و ملی میدانم. این کار چیزی جز سرقت هنری نیست و آن را غیر قانونی میدانم. کاری به این موضوع ندارم که اثر ساخته شده توسط من چگونه و به چه شکل در اختیار دوستان قرار گرفته است. من منابع اصلی را تهیهکننده، کارگردان و آقای رامین وطننیا میدانم که خودشان را آهنگساز اثر میدانند. ایشان خودشان یک موزیسین هستند و اسمشان در تیراژ هست، چرا چنین کاری کردهاند؟ آیا ایشان موسیقی بلوچی را بلد هستند؟
همچنان منتظر تماس تهیهکننده هستید؟
آن روزی که آقای فرجی با من تماس گرفتند سیزدهم اردیبهشتماه بود و از آن زمان تاکنون چندین روز گذشته و اتفاقی نیفتاده است. آقای فرجی به من گفتند میروند و مشورت میکنند و خبر میدهند که هنوز خبر ندادهاند.
اما موضوع جالب دیگری که لازم میدانم بیانش کنم این است که آقای فرجی همان روزی که با هم صحبت کردیم، از فرد دیگری هم نام بردند. گفتند شخص دیگری هست که ما موسیقی ایشان را برداشتهایم و وضعیتی مشابه شما دارد! بعد گفتند، اما آن فرد آمدهاند و بابت اینکه از اثرشان استفاده کردهایم و آن را در سریال پخش نمودهایم، از ما تشکر کردهاند! راستش را بخواهید بیان این موضوع برای من تحقیرآمیز بود. یعنی اینکه من باید بابت پخش بیاجازه اثرم تشکر کنم؟! چرا باید چنین کاری کنم؟
این دوست عزیز را هم گفتند؟ چون حسین صفامنش خواننده کرد نیز بابت پخش بی اجازه اثرش در سری آخر «نون.خ» شاکی است.
خیر نام آن فرد را به من نگفتند. آقای صفامنش را میشناسم و میدانم که بابت استفاده بی اجازه از اثرشان شکایت کردهاند.
سازمانها و نهادها حتی امروز که کپی رایت به رسمیت شناخته نشده، میتوانند در این زمینه به ایجاد قوانین در چارت اداری خود بپردازند.
من با شما موافق هستم و به نظرم باید این اتفاق رخ دهد تا شاهد این نابسامانیها و سرقتهای ادبی، فرهنگی و هنری نباشیم.
البته این دفتر موسیقی یا حتی خانه موسیقی ایران است که باید پشت هنرمندان و اعضای خود بایستد.
بله همانطور که گفتید خانه موسیقی مسئول چنین کارهایی است. به نظرم خانه موسیقی باید در انجام کارها و حمایت ها جدیت بیشتری به خرج دهد. وزارت ارشاد هم بخشهای فرهنگی و هنری دارد؛ که موسیقی در این مجموعه قرار دارد.
از خانه موسیقی یا دفتر موسیقی تماس یا پیامی نداشتید؟
خیر از سوی این بخشهایی که گفتید سراغی از من گرفته نشده است. بنده به عنوان موزیسینی مستقل سالهاست بدون هیچ حمایت و پشتوانهای با خون جگر به کار خود ادامه میدهم. بدون شک تولید و ارائه هر اثر برای ما هزینهبر است و روند دشواری دارد؛ چون از ما حمایت نمیشود. حالا که به سختی پروژهای را تولید کرده و به سرانجام رساندهایم میبینیم متاسفانه صاحب پیدا کرده است! بعد شما حساب کنید از نسخه کپی شده اثر ما استفاده کردهاند و آنکه در سریال «نون.خ» پخش شده اصلی نیست؛ لذا کیفیت پایینتری دارد. این اتفاق برای موزیسینی که بدون حمایت و مستقل کار میکند، خوشایند نیست.
از فعالیتهای اخیرتان در زمینه موسیقی بگویید.
بنده دو گروه بلوچی دارم که یکی از آنها گروه «آدینگ» است و اثر مورد استفاده قرار گرفتهام در سریال؛ توسط اعضای این گروه ساخته و نواخته شده. گروه دیگری داریم که «هانُل» نام دارد و در زمینه موسیقی تلفیقی فعالیت دارد. تعدادی از اعضای این گروه تهران هستند و تعدادی دیگر هم ساکن بلوچستان. من و اعضای گروه «هانُل» برای اولینبار در حال کار کردن روی اشعار مولانا هستیم که در قالب آلبوم ارائه خواهد شد. من در این پروژه آهنگساز و تنظیمکننده هستم، ضمن اینکه بنجوهای مختلفی را هم مینوازم. بنجوی آکوستیک، بنجوی الکتریک و بنجوی الکتریک باس را داریم. بر حسب نیاز ارکستر و لزوم داشتن صدای جدید، احساس کردم بنجوی الکتریک باس را به دیگر سازها اضافه کردهام. قصدمان این است روی ادبیات فارسی با لهجه موسیقی خودمان هم کار کنیم؛ این کاری است که در موسیقی افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان و برخی دیگر از کشورها انجام شده است. ما میخواهیم برای اولینبار روی این مقوله کار کنیم. با گروه دیگری هم مشغول فعالیت هستم که بینالمللی است ترجمه فارسی عنوانش میشود «موسیقی عرفانی شرق». در این گروه سه فرهنگ موسیقایی تلفیق میشوند.
من و اعضای گروه «موسیقی عرفانی شرق» در داخل و خارج از کشور کنسرتهایی را برگزار کردهایم. در ادامه نیز قصد اجراهای برونمرزی داریم. دوست عزیزم فرید الهامی موزیسین کرد هم در این گروه بینالمللی حضور دارد. دوست دیگری داریم که تبلا میزنند و موسیقی هند را نمایندگی میکنند و در خدمتشان هستیم.
گروه دیگری هم داریم که «آشا واهیشکا» نام دارد و آثارش به صورت برون مرزی منتشر شدهاند. اولین آلبوم این گروه «بیداری» نام دارد و منتشر شده است. دومین آلبوممان هم آماده انتشار است و دوست عزیزم جناب آرش عادلپور به عنوان آهنگساز و تنظیمکننده و نوازنده سازهای خودمان هم کنارمان بوده است. البته دوستانی هم به عنوان نوازندگان میهمان بر حسب نیاز هر پروژه به ما ملحق میشوند. انشالله با این گروه و گروه عرفانیمان کنسرتهایی را برگزار خواهیم کرد.