ماجرای شکایت از عوامل سریال افعی تهران و واکنش یک منتقد
مهرزاد دانش منتقد سینما و تلویزیون در واکنش به شکایت آموزش و پرورش از عوامل سریال افعی تهران یک یادداشت منتشر کرده و اساسا توهین به فرهنگیان را رد کرده است.
به گزارش جماران؛ روزهای قبل بود که سکانسی از سریال افعی تهران در شبکه های اجتماعی وایرال شد و با واکنش وزارت آموزش و پرورش مواجه شد. در این سکانس شخصیت آرمان بیاتی خاطرات کتک خوردن هایش را به یاد ناظم مدرسه اش می آورد و به نوعی قصد انتقام گرفتن از او را دارد.
پس از این شکایت نیز برخی از منتقدان سینما واکنش نشان دادند.
در این رابطه مهرزاد دانش، مهرزاد دانش منتقد سینما و تلویزیون در دفاع از افعی تهران نوشت: «من سریال افعی تهران را نمیبینم. برخی بخشهایش هم که در شبکههای اجتماعی بازنشر میشود، ترغیبم نکرده به تماشایش بنشینم. اما آن بخشِ مواجهه شخصیت اصلی با ناظم مدرسهاش که منجر به شکایت آموزش و پرورش به دلیل توهین به جایگاه معلمان شده، دیدهام.
اولاً آن بخش واجد توهین به کسی نبود. کسی تنبیههای ناظم مدرسهاش را به رخش کشیده و از خودرویش پیادهاش کرده. همین. حتی اگر آن شخصیت رفتار خشنتری با ناظم داشت باز هم شائبه توهین نداشت. شخصیت اصلی فیلمها، به لحاظ دراماتیک، اصلی هستند و نه به لحاظ الگو بودن در همه جوانب رفتاری و اخلاقی. اتفاقا جنبههای دراماتیک برای شخصیتهای اصلی اقتضا میکند ضعف و قوتهای توامانشان نمایش داده شود. دیگر این تماشاگر است که بر مبنای ترکیب این حالات، نتیجهگیری درست را انجام میدهد.
صحنه جنجالی سریال افعی تهران
دوم آن که واقعاً از بین کسانی که دست به شکایت زدهاند، یک نفر هم نیست که در طول ۱۲ سال تحصیل دوران مدرسه، رفتار نامناسب از ناظم ندیده باشد؟
سوم آنکه باعث تأسف است بعد از این همه سال هنوز در مواجهه با این پدیدههای هنری، در بر همان پاشنه اشتیاق به تعمیم میگردد. همین که در اثری، شمایل یک پرستار به مذاق عدهای خوش نیاید یا یک وکیل دادگستری ناباب تصویر شود یا یک مهندس معمار حقهباز نمایانده شود و... سیل اعتراضهای صنفی راه میافتد که به مقام شامخ ما توهین شده. اینکه از فردیت کاراکترهای داستانی، نمیتوان به تعمیم رفتارهای آن شخصیت به همه افراد همصنف یا همجنس یا همموقعیتش دست زد، چنان بدیهیست که نوشتن دربارهاش، توضیح واضحات است.
چهارم و تأسف آورتر از همه اینکه شکایتکننده از این ماجرا، نه افراد عادی بلکه وزارتخانه آموزش و پرورش بوده که بنا بر ماهیت وظایف آموزشیاش باید درصدد تعلیم این نکته مدنی باشد که رفتار یک فرد قابل تعمیم به همه افراد دیگر نیست، اما خودش پیشقراول این غوغاهای غیرمنطقی شده است.»
دیدگاه تان را بنویسید