خطرات جانی «تمساح خونی» برای جواد عزتی
تهیهکننده فیلم «تمساح خونی» گفت : در ۸۰ درصد صحنههای تعقیب و گریز، جواد عزتی خودش راننده بود و از بدلکار استفاده نکردیم.
جی پلاس، تهیهکننده فیلم «تمساح خونی»، با اشاره به اینکه در سینمای ایران برای ضبط صحنههای اکشن تجهیزات کافی وجود ندارد، تأکید کرد: ما با کمترین تجهیزات صحنههای اکشن فیلم «تمساح خونی» را ضبط کردیم به طوری که جان عوامل فیلم از جمله فیلمبردار در صحنههای تعقیب و گریز در خطر بود.
کامران حجازی تهیهکننده فیلم سینمایی «تمساح خونی» که این روزها بر پرده سینماهای کشور در حال اکران است، درباره ساخت این فیلم و شکلگیری ساختار آن اظهار کرد: سالها با جواد عزتی کار کردم و پیش از «تمساح خونی» همه همکاریهایمان در مقام بازیگر و تیم تولید بوده و از همان نخستین تجربه همکاریمان خودم از اولین افرادی بودم که به او گفتم تو باید فیلم بسازی، چراکه به نظر من جواد عزتی علاوه بر اینکه یک بازیگر است، مشخص است که بر تمام اجزای صحنه تسلط دارد.
ایلنا نوشت:حجازی خاطرنشان کرد: به نظر من جواد عزتی وقتی مقابل دوربین قرار میگیرد فقط یک بازیگر نیست و تسلطش بر تمام اجزای صحنه کاملاً مشخص است و من تأثیر این تسلط را در پروژههای مختلف دیدم و به دلیل این شناختی که از تواناییهای او کسب کرده بودم با او مدتها قبل درباره کارگردانی صحبت کرده بودم تا اینکه در اوایل سال ۱۴۰۲ به او پیشنهادی دادم و گفتم طرحی دارم که یک کمدی اکشن است و او طرح را خواند و از آن استقبال کرد. زمانی که جواد عزتی طرح را خواند، پنج یا شش صفحه بود و با موافقت او تصمیم به ساخت این اثر گرفتیم.
این تهیهکننده درباره انتخاب فیلمنامه «تمساح خونی» گفت: پیش از این همه آثاری که کار کرده بودم، فیلمهایی اجتماعی و آثاری درباره تاریخ معاصر بوده و همواره درصدد این بودم که اگر قرار است فیلمی کمدی تهیه کنم حتماً باید اثری متفاوت باشد و وقتی با جواد عزتی درباره ساخت یک کمدی صحبت کردم او هم این دغدغه را داشت که اثری متفاوت ساخته شود و او معتقد بود در این سالها ژانر کمدی اکشن نادیده گرفته شده و چندان به آن نپرداختهاند و ما میتوانیم به این گزینه فکر کنیم.
وی افزود: طرح «تمساح خونی» در ابتدای راه مشخصه چندانی از سینمای کمدی اکشن نداشت و بر اساس جذابیتی که در قصه وجود داشت و اینکه ما قصد داشتیم فیلمی کمدی اکشن تولید کنیم، تصمیم گرفتیم که قصه را در آن فضا روایت کنیم و جواد عزتی در مرحله فیلمنامه ایدههای بسیاری داشت که به شکلگیری «تمساح خونی» در چنین ساختاری بسیار کمک کرد و او برای همه صحنهها دکوپاژی مشخص داشت و به همین دلیل با ذهنیتی کامل فیلمبرداری را آغاز کردیم.
تهیهکننده فیلم سینمایی «مرد بازنده» در ادامه تأکید کرد: هدف ما این بود که اگر قرار است فیلمی کمدی بسازیم حتماً از رفتن به سمت کمدی سخیف پرهیز کنیم و اصرار ما بر این بود که تا حد امکان به لحاظ تکنیکی و ساختاری ضعفی در کار نباشد و همه این موارد و ساخت جنسی از کمدی که کمتر در سینمای ما وجود دارد، نشاندهنده این است که «تمساح خونی» فیلمی نیست که صرفاً برای موفقیت در گیشه ساخته شده باشد و هیچ هدف دیگری اعم از حفظ ارزشهای هنری را دنبال نکند. هدف اصلی ما ساخت فیلمی با کیفیت و خوب بود و موفقیت در گیشه از اولویتهای بعدی ما بود.
حجازی درباره ساخت فیلم اکشن و تکنیک و چالش فراهم کردن ابزارهای لازم جهت دستیابی به کیفیت مطلوب در سینمای ایران گفت: سعی ما بر این بود که برای شکلدهی به تیم تولید فیلم «تمساح خونی» این موضوع را در نظر داشته باشیم که از حضور افرادی بهرهمند شویم که همه آنها در کار و تخصص خود افرادی جسور باشند. به نظر من ساخت «تمساح خونی» جنسی از جسارت و ریسکپذیری را نیاز دارد که باید این ویژگی در همه عوامل تولید وجود داشته باشد چرا که وقتی شما دست به ساخت یک اثر متفاوت میزنید احتمال شکست در آن بسیار زیاد است و ممکن است برخی تمایلی به پذیرش ریسک نداشته باشند.
وی افزود: برای مثال سامان لطفیان فیلمبردار «تمساح خونی» به خودی خود فردیست که به دنبال تجربه کردن است و این موضوع برایش اهمیت دارد. با کنار هم قرار گرفتن افراد مورد نظر و ایدههایی که جواد عزتی برای ساخت این فیلم داشت هر چند که نمیتوان گفت صد در صد از موفقیتآمیز بودن پروژه «تمساح خونی» اطمینان داشتیم اما تا حدی زیادی خیالمان راحت شد و ریسک ساخت آن را پذیرفتیم.
تهیهکننده فیلم سینمایی «کت چرمی» درباره ضبط تصاویر تعقیب و گریز گفت: در صحنههای تعقیب و گریز فیلم شرایطی داشتیم که واقعاً جان فیلمبردار ما در خطر بود و درحالیکه یک دوربین بسیار گرانقیمت روی سپر ماشین نصب بود، در صحنههای تعقیب و گریز ماشین با سرعتی حدود ۱۶۰ کیلومتر در ساعت حرکت میکرد و هر لحظه امکان داشت با کمترین اتفاق حداقل دوربینی که قیمتش بیش از ده میلیارد تومان است از دست برود. واقعاً ما ریسک بزرگی را پذیرفتیم و دلیل وجود چنین ریسکی هم به ضعیف بودن سینمای ما در بحث تجهیزات مربوط میشود.
وی افزود: ما در کشورمان برای ضبط صحنههای اکشن تجهیزات کافی نداریم، در حالیکه در سینمای جهان ادوات و امکاناتی وجود دارد تا صحنههایی که ما به سختی و با خطرات بزرگ جانی و مالی ضبط کردیم در شرایطی بسیار سادهتر برای آنها قابل دستیابی باشد. به عنوان مثال در سینمای جهان با یک سازه که روی یک ماشین جدا بسته میشود یا دوربین روی ماشینی است که کرین دارد، دوربین میتواند در حین حرکت ۱۸۰ درجه دور ماشین بچرخد و آنها با همین امکانات به صحنههای فوقالعادهای دست پیدا میکنند اما ما بدون هیچ یک از این امکانات رایج در دنیا برای ساخت صحنههای اکشن، تصاویر تعقیب و گریز فیلم را ضبط کردیم که خوشبختانه نتیجه خوبی هم حاصل شد.
حجازی درباره میزان استفاده از جلوههای ویژه کامپیوتری اظهار کرد: حدود ۸۵ تا ۹۰ درصد سکانس تعقیب و گریز به صورت میدانی فیلمبرداری شده و تنها چند صحنه وجود دارد که به دلیل مکان قرارگیری دوربین چارهای جز کات زدن نداشتیم و بقیه صحنهها کاملاً میدانی ضبط شدهاند و جالب است بگویم که تقریباً ۸۰ تا ۷۰ درصد صحنهها جواد عزتی پشت فرمان ماشین بود و ما بسیار کم از بدلکار استفاده کردیم. در یک صحنه که ماشین با سرعت از بین دو ماشین دیگر رد میشود و دوربین روی کاپوت دو ماشین دیگر نصب شده، جواد عزتی خودش پشت فرمان بود، در صحنههایی که شاهد تعقیب و گریز در خیابانها و اتوبانهای تهران هستیم جواد عزتی خودش راننده ماشین است.
حجازی در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان گفت که آشناییزدایی در قصه «تمساح خونی»، این اثر را فاقد جغرافیا و اتمسفر ایرانی کرده یا خیر، گفت: من با این نظر مخالفم و به نظرم «تمساح خونی» جغرافیای مشخصی دارد ولی تلاش ما برای متفاوت بودن شاید منجر به این شده باشد که مخاطب نتواند نمونه مشابهی را در سینمای ایران پیدا کند و چون چنین فضای بصری را در دیگر فیلمها مشاهده نکرده احساس کند که این فیلم ارتباطی با دیگر فیلمهای کمدی ایرانی که دیده، ندارد اما کاملاً مشخص است که همه اتفاقات فیلم در شهر تهران رخ میدهد و ما در این فیلم تصویری از شبِ تهران میبینیم که با نورپردازی دقیق فضای جذاب بصری برای آن ایجاد کردهایم و حتی در صحنههای داخلی هم به لحاظ نورپردازی و طراحی صحنه وسواس بسیاری به کار برده شده است و تک تک لوکیشنهایی که در فیلم مشاهده میشود توسط تیم تولید و طراحی صحنه ساخته شده و هیچ لوکیشنی در فیلم از قبل آماده نبوده است. پیش از برگزاری جشنواره من تعبیری درباره «تمساح خونی» به کار بردم که آن را یک پیشنهاد تازه برای سینمای ایران (به خصوص ژانر کمدی) دانستم و به نظرم اگر فیلم تا امروز با استقبال خوبی روبرو شده احتمالاً دلیلش همین تفاوتی است که در فیلم وجود دارد و مخاطب احساس میکند با اثری تازه روبرو شده است.
این تهیهکننده در ادامه درباره خطر انتشار نسخه قاچاق فیلمهای پرمخاطب که چند روز پیش این اتفاق برای فیلم «فسیل» رخ داد، گفت: از سوی مسئولان سینمایی قطعاً به من اطمینان خاطری داده شد که حاضر به اکران «تمساح خونی» شدم. قبل از اینکه اکران فیلم آغاز شود من و آقای عامریان با متولیان بخش اکران سینما جلسات متعددی داشتیم و به نتایجی هم درباره انتشار نسخه قاچاق فیلمها رسیدیم ولی در نهایت با اطمینانی که به من داده شد تصمیم به اکران این فیلم در ایام نوروز گرفتم.
وی تصریح کرد: مطمئناً انتشار نسخه قاچاق فیلمها در زمان اکران اتفاق بسیار خطرناکی است و اگر ما فیلمسازها، سینمادارها و مسئولان سینمایی این موضوع را جدی نگیریم، تکرار آن برای سینمای ما فاجعه بزرگی خواهد بود. تا جایی که اطلاع دارم آقای عامریان (تهیهکننده فیلم سینمایی «فسیل») برای کشف منبع انتشار نسخه قاچاق فیلمش در حالی پیگیری است و میدانم که به نتایجی هم رسیده و امیدوارم این اتفاق برای هیچ فیلم دیگری تکرار نشود.
حجازی در پایان درباره تبلیغات صورت گرفته برای فیلم «تمساح خونی» گفت: برای تبلیغ فیلمهای کمدی چندان نمیتوان از بیلبوردهای شهری استفاده کرد چرا که این امکان به نظر در دسترس فیلمهای دیگری است و برای ما بیش از هر چیز استقبالی که در جشنواره صورت گرفت نقش تبلیغاتی داشته و بخشی از تبلیغات هم در فضای مجازی جریان دارد اما به نظر من مهمترین شکل تبلیغات برای یک فیلم همان تبلیغات دهان به دهان است و مهم این است که یک فیلم بتواند در مرحله اول نظر اولین مخاطبان خود را جلب کند و در این صورت خودِ مخاطب برای فیلم تبلیغ خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید