گریم پُرحاشیه شریفینیا و اعتراض خانواده جهانآرا در یک سریال
«کیمیا» چهارمین مجموعه تلویزیونی بود که در روایتی داستانی، هشت سال دفاع مقدس و در نهایت آزادسازی خرمشهر را به تصویر کشید. این مجموعه با یادآوری دوباره سریالهای ۹۰ قسمتی تلویزیون، این بار نه در ژانر کمدی بلکه ملودرام در فضایی متفاوتتأثیر تحولات جامعه بر روابط خانوادگی را تصویر کرد.
جی پلاس، «کیمیا» یک مجموعه تلویزیونی ایرانی است که از چهارم مهر تا ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ از شبکه دو سیما پخش شد. این مجموعه علاوه بر تهران، آبادان، خرمشهر و دیگر مناطق استانهای جنوبی در کشور گرجستان بهویژه پایتخت آن تفلیس نیز تصویربرداری داشته است.
«کیمیا» به کارگردانی جواد افشار ـ سازنده مجموعههای «گاندو» ـ در ۱۱۰ قسمت ۵۰ دقیقهای ساخته شد. این مجموعه به عنوان یکی از طولانیترین سریالهای ایرانی، شناخته میشود.
آزیتا حاجیان، مهرآوه شریفینیا، مهدی پاکدل، پوریا پورسرخ، حسن پورشیرازی، مهدی سلطانی، رضا کیانیان، نیکی کریمی، امیرحسین آرمان، حامد بهداد، محمدرضا شریفی نیا و ... از بازیگران «کیمیا» هستند.
داستان این سریال با موضوع فتح خرمشهر و آزادسازی این شهر نشانگر تأثیر تحولات جامعه بر روابط خانوادگی است که پدر و دختری را مقابل همدیگر قرار میدهد. دختر خانواده که نامش کیمیا است بسیار پرسشگر و معترض و در مقابل کیمیا پدرش قرار دارد که فردی نظامی، منضبط و پایبند به قانون است.
تولید و پخش «کیمیا» در زمان خود با حاشیههایی هم همراه بود که از مهمترینهای آن، اعتراض خانواده شهید سیدمحمد جهانآرا به نمایش فرمانده دلاور سپاه خرمشهر در بود، آنها تأکید کردند آنچه در این مجموعه به نمایش درآمده بدون هماهنگی آنها بوده و مورد تأیید نیست.
سیدمحمدحسین جهانآرا، برادر شهید جهانآرا در گفتوگویی تصریح کرده بود، «کیمیا» سریال خوبی است و برای آن زحمت زیادی کشیده شده ولی سکانسهای مربوط به شهید جهانآرا هم از نظر محتوا و هم بهلحاظ بازیگری ضعیف است و اینکه در چند سکانس سطحی به یک شخصیت محبوب پرداخته شود، چهره او را مخدوش میکند.
اما حامد بهداد ـ ایفاگر نقش شهید جهانآرا ـ درباره ایفای این نقش چنین نوشت: «در باورم آنچنان است که ایفای نقش محمد جهان آرا در سریال سعادتی است که برایم قبلا با وساطت و سپس با شفاعت آن شهید در هر دو جهان همراه بوده و خواهد بود.
محمد جهان آرا از صمیمترین و پاکترین شهدای ایران است. نام او از آزادی خرمشهر جداییناپذیر است، هر چند خود نبودی و ندیدی شهر آزاد گشت.
از آنکه فرصت حضور در نقش آن شهید بزرگوار برایم میسر شد خداوند را شکر میگویم و از خانواده محترمش التماس دعا دارم.»
در این زمینه بخوانید:
- در چشم باد جعفریجوزانی/ سریالی که وصیتنامه کارگردان شد
- خاک سرخ حاتمی کیا/ این خاک همیشه سرخ است!
«کیمیا» دو نویسنده داشت؛ مسعود بهبهانینیا و زهرا پارسافر. بهبهانینیا نویسنده مطرح سریالهای نرگس، خانه پدری، ترانهٔ مادری و فاصلهها سال ۱۴۰۰ به ناگهان از دنیا رفت. با رفتنش مهرآوه شریفینیا چنین نوشت:
«آقای بهبهانینیای عزیز! دو سال عاشقانه در جانِ کیمیایی که شما نوشتید، زندگی کردم. با کیمیای شما در کنار خامی و غرور و هیجانزدگی و پختگی و عشق، زیستن در جنگ را تجربه کردم؛ جنگی که در خاطرهی خودِ واقعیام چیزی جز هراس از آژیر و شیشههای شکسته نبود. کیمیای شما ولی، مرا به درکِ عمیقی از شهامت و اندوه مبتلا کرد. اندوهی که از سوزانندگیِ شعلههای آتشِ هشت ساله برمیخاست. شهامتی که از نگاهِ میهنپرستان ساطع میشد. درک عمیقی که تا همین امروز دم و بازدمم به آن آغشته است و دوستش دارم، هرچند با اشک، هرچند با بغض.
امروز، کیمیای عزیز من، خالقش را از دست داد. چه خبر تلخی...»
از دیگر حاشیههای کیمیا گریم بازیگر جوان این سریال بود؛ مهرآوه شریفی نیا که در بخشهایی از این سریال با مادرش همبازی بود، در دوره کهنسالی با تغییر چهره چندانی مواجه نشد؛ همانند آنچه در سریال ستایش هم شاهد بودیم و نقدهای جدی بسیاری را به همراه داشت. گریم مهرآوه شریفینیا در دوره کهنسالی تنها با اضافه کردن یک عینک اتفاق افتاد و هیچ فرقی با دوره جوانی نداشت.
انتقادها به گریم برخی بازیگران «کیمیا» در نهایت صدای طراح گریم را هم درآورد. به نحوی که امیر اسکندری که پیشتر طراحی گریم سریالهایی چون «بوعلی سینا» و «ابراهیم خلیل الله» را انجام داده بود، گفته بود: بخش عمده مشکلات طراحی گریم ناشی از کمبودهای مالی و البته همکاری نکردن بازیگران بود. مهرآوه شریفینیا میگفت اجازه نمیدهم چسب با لاتکس به صورتم بزنید یا میگفت من لنز توی چشمم نمیگذارم یا روی صورتم خطوط نکشید و تهیهکننده و کارگردان هم به راحتی پذیرفتند.
اما شریفینیا در پاسخ به این اظهارات گفته بود: «من برای دوره جوانی دوساعت و برای فصل سوم یک ساعت گریم میشدم. اما شاید اشتباه من این بود که عینک «ستایش» را از او قرض گرفتم!»
مهرآوه شریفینیا که در برنامه احسان علیخانی حاضر شده بود، با لحنی تند اظهار کرد «سریال «کیمیا» با ۱۱۰ قسمت با آن همه مشکلات و سختیها ساخته شد اما متاسفم که مردم کمتر به محتوای سریال توجه کردند و تنها به گریم آن توجه نشان دادند.»
در همین ارتباط جواد افشار ـ کارگردان «کیمیا» ـ در رابطه با انتقادهای گریمرور این سریال به گریم مهرآوه شریفینیا گفته بود: من از مصاحبه امیر اسکندری اطلاعی ندارم و باید بگویم صحبتهایی که به او نسبت داده میشود بسیار غیرمنطقی است؛ برای مثال چطور میشود هر چیزی را که یک هنرپیشه میگوید ما بپذیریم اصلا باید دید چنین چیزی را اسکندری گفته یا نه. با توجه به درکی که امیر اسکندری از روابط حرفهای و سلسه مراتب در کار دارد فکر نمیکنم چنین چیزهایی را گفته باشد. این کارگردان افزود: باید دید مصاحبه او و انتقادهایی که به گریم مهرآوه شریفی نیا داشته صحت دارد یا نه.
با این همه نقدها به «کیمیا»، صرفا در حد گریم و این مقولات نبود. چنانچه مرتضی قاضی ـ نویسنده و پژوهشگر ادبیات دفاع مقدس و مقاومت ـ با پایان قسمتهای مربوط به جنگ در این مجموعه گفته بود: آنچه به نمایش درآمد، تصویر دقیق مقاومت نیروهای ارتشی در مقاومت خرمشهر نبود.
او تاکید کرده بود: قصه این سریال در یک برهه تاریخی شکل میگیرد و به تاریخ کشور ایران و اتفاقات آن توجه ویژه دارد. سوال این است که با توجه به این مسئله، چرا نگاه جامعتری به تاریخ شفاهی در ساخت فیلم و سریالها نمیشود؟
اما جواد افشار درباره انتقادهایی که به سریال «کیمیا» میشد، در نهایت آب پاکی را روی دست منتقدانش ریخته و گفته بود: قطاری که سرعت نگیرد را سنگش نمیزنند.
دیدگاه تان را بنویسید